محل تبلیغات شما

نتایج جستجو برای عبارت :

وقتی که اومد آشفته بودم

تاریک بودم و بی انرژی. سیاهی قلبم رو مملو ساخته و راه نفسم بالا نمی اومد. فقط می خواستم یه جا بیفتم و ناله کنم و زار بزنم . کر کره های دنیا رو کشیدم پایین تا برم زار بزنم و دور بشم از همه ی آدما که برای من مرهمی نداشتن. هیچ کدومشون تو دست هاشون شمعی نبود و هیچ کدومشون رو نمی خواستم. فقط می خواستم غرق بشم و بیشتر فرو برم.دلم میخواست بیشتر لوس بشم و بیشتر قهر کنم و هیچ مهم نبود که هیچ کسی هم نیست که منت کشی مو کنه و لوسی ای که کش اومده بود رو جمع و جور ک
صبح ساعت نه بیدار و با تبلتم مشغول شدم. چسبیدم به مبل و تا سه ساعت و نیم بعد نشستم. a صبح رفته بود بیرون و ظهر که اومد من از رو مبل پا شدم ‌و یه نیگا به خودم کردم؛ هنوز صورتمو نشسته بودم، مسواک نزده بودم و لباسمم عوض نکرده بودم 
, , دانلود remix آهنگ نوشین به نام بهار, گل اومد بهار اومد هنگامه برچی, نوشین غیور گل اومد بهار اومد, گل اومد بهار اومد سحر محمدی, آهنگ دلبر مه پیکر گردن بلورم, دانلود remix آهنگ سنتی سحر محمدی, گل اومد بهار اومد بازم به چشمام خواب اومد,
رمیکس درخواستی
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی برای تیتراژ سریال برادر جان به نام آشفته ام آشفته ام زخم از برادر دیده ام چون از ناکسان رنجیده ام سریال برادر جان با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang ashofteam ashofteam zakhm az baradar dideam
دانلود آهنگ آشفته ام آشفته ام زخم از برادر دیده ام چون از ناکسان رنجیده ام سریال برادر جان
تنها میمانم میدانم می آیی با تو آرامم بی ترس از تنهایی
تنها میمانم عاشق تر زخمی تر آرام چون آتش در زیر خاکستر
برگرد و بیا دلت
امروز مراقب کنکور آزمایشی بودمبعد از اینکه سوالات را پخش کردم یه لحظه یه نگاه کردم دیدم یکی از دانشجو ها خیره شده به من،گفتم دارم اشتباه میکنم و پا شدم بین بچه ها یه تابی خوردم و برگشتم دیدم نه آقا محو شده ،اصلا نمیدونستم چی شده و چطوری باید رفتار کنم،فقط سرما انداختم پایین و هیچی نگفتم،آخه من در سالن بودم که رو به حیاط بود و درب حیاط را باز گذاشته بودند منم ایستاده بودم درب حیاط،که ناگهان اون آقا بلند شد و اومد که پاسخنامه را تحویل بدهد و تح
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی برای تیتراژ سریال برادر جان به نام آشفته ام آشفته ام زخم از برادر دیده ام چون از ناکسان رنجیده ام سریال برادر جان با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang ashofteam ashofteam zakhm az baradar dideam
دانلود آهنگ آشفته ام آشفته ام زخم از برادر دیده ام چون از ناکسان رنجیده ام سریال برادر جان
تنها میمانم میدانم می آیی با تو آرامم بی ترس از تنهایی
تنها میمانم عاشق تر زخمی تر آرام چون آتش در زیر خاکستر
برگرد و بیا دلت
    امروز وقتي لوله کش اومد توی دفتر و دیوار رو خراب کرد که لوله ها رو عوض کنه و من کاری جز نشستن پشت کامپیوتر ازم برنمی اومد، در حالیکه به نظر میومد دارم کار می کنم، داشتم `مغزهای کوچک زنگ زده` می دیدم و چی فیلمی بود و چه حیف که لذت دیدنش توی سینما رو از دست داده بودم.   
به شدت به این معتقدم که وقتي از لحاظ روانی آشفته میشم باید لایف استایلم رو عوض کنم. اما گاهی قدرت اراده ام به شدت پایین میاد و زورم به خودِ منفعل ِ آشفته ام نمیرسه و  اینطوری حال بدم کش دار میشه تا زمانی که یک تی به خودم بدم که باعث بشه اون حالت آشفته سوراخ سوراخ بشه و نابود شه.این بار تغییرم روزی حداقل یک ربع بیرون رفتن از خونه بود. و تا قبل از ترکستان به جز یک روز هر روز متعهدانه انجامش دادم. اما تغییری قوی تر از این لازم بود و متاسفانه
چند روزی رفته بود سفر و امروز صبح زود برگشت، تماس گرفت و من تو خواب جوابش رو دادم، به همین وقت عزیز(حالا شاید فک کنید ساعت ۲:۵۲صبح کجاش عزیزه؟ که حقم دارید) داشتم می‌گفتم باور کنید تو خواب جوابش رو دادم. ازم پرسیده بود می‌تونم زود حاضر شم که قبل کارش بیاد ببردم صبحونه بیرون؟ منم جواب داده بودم نه متاسفانه قرار دارم. حالا اینکه چرا گفتم قراردارم به کنار، دوباره هم زنگ زده بوده که اگه مشکلی نیست من میام میبرمت سر قرار! و من باز تو خواب و بیدار
هدف چیز دیگه ای بودقرار بود ببینمش تصوراتم از مدینه ی فاضلی ای ک نیست بریزهدیر اومد اونقدی ک ساعتمو باید مینداختم تو کیفم نگاش نکنم اعصابم خورد نشهگوشیمو انداخته بودمش یه گوشه ی دور از دسترس تراینقد دیر اومد ک گوشیمو از بین اونهمه اشغال بیرون کشیدم بهش زنگ بزنمبیرون کافی شاپ با عصبانیتی که نمیگنجه تو کلمه، شمارشو میگرفتم از موهاش تشخیصش دادم اونور خیابوناز بیخیالیش رفتم نشستم دوباره اره یه جوری ک نه من تورو دیدم نه تو منو.تموم مدت ب
میدونی بن بست زندگی کجاست؟جایی ک نه حق خواستن داری نه توانایی فراموش کردناون اولا ک رانندگیم افتضاح بود رفته بودم توی ی کوچه کلی ماشین پارک بود از بینشون رفته بودم تو ک بعد فهمیدم بن بستهخواستم دنده عقب بیام خوردم به درخت و ماشین و اخرشم زنگ زدم بابام ک بعد از ی ساعت اومدیکی هم میخواست کمک کنه که داد زدم سرش و گفت وحشی و رفتالان همین حس رو ب زندگی دارمهمچین ادم مزخرفی هستم منهه.
چند سال پیش که هنوز بیشتر، به بایدها فکر می‌کردم تا هست‌ها و واقعیات و تصورم همه‌اش، این بود که همه چیز دقیقاً باید سر جای خودش باشه، در یه جایی وایستاده بودم و منتظر یه سواری بودم تا به شهرستان برم؛ یه آقایی اومد؛ مضطربانه این طرف و اون طرفو نگاه کرد و بعد، یه بسته کوچکی رو داخل شیار بین آجرهای دیوار گذاشت و بلافاصله با گوشیش، تماس گرفت و گفت: گذاشتم همون جای قبلی؛ من دارم می‌رم؛ شما هم سریع بیا ورش دار. من از اول تا آخر این ماجرارو رصد می‌
چند سال پیش که هنوز بیشتر، به بایدها فکر می کردم تا هست‌ها و واقعیات و تصورم همه‌اش، این بود که همه چیز دقیقاً باید سر جای خودش باشه، در یه جایی وایستاده بودم و منتظر یه سواری بودم تا به شهرستان برم؛ یه آقایی اومد؛ مضطربانه این طرف و اون طرفو نگاه کرد و بعد، یه بسته کوچکی رو داخل شیار بین آجرهای دیوار گذاشت و بلافاصله با گوشیش، تماس گرفت و گفت: گذاشتم همون جای قبلی؛ من دارم می‌رم؛ شما هم سریع بیا ورش دار. من از اول تا آخر این ماجرارو رصد می کر
چند سال پیش که هنوز بیشتر، به بایدها فکر می‌کردم تا هست‌ها و واقعیات و تصورم همه‌اش، این بود که همه چیز دقیقاً باید سر جای خودش باشه، در یه جایی وایستاده بودم و منتظر یه سواری بودم تا به شهرستان برم؛ یه آقایی اومد؛ مضطربانه این طرف و اون طرفو نگاه کرد و بعد، یه بسته کوچکی رو داخل شیار بین آجرهای دیوار گذاشت و بلافاصله با گوشیش، تماس گرفت و گفت: گذاشتم همون جای قبلی؛ من دارم می‌رم؛ شما هم سریع بیا ورش دار. من از اول تا آخر این ماجرارو رصد می‌
 قصابی بودم که یه خانم پیر اومد تو مغازه و یه گوشه ایستاد…
 
یه آقای جوان خوش تیپی هم اومد تو گفت: آقا ابراهیم قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله د
ارم…
 
آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه‌هاش…
همینجور که داشت کارشو انجام میداد رو به پیرزن کرد گفت: شما چی میخواین مادر جان؟کاظم سعیدزاده
با اختلاف بدترین خواب چند ماه اخیر رو دیشب دیدم. خواب دیدم سر یه جلسه ی امتحان بودم، از ۱۲۵ تا سوالش حتی نتونستم پنج تا رو جواب بدم.هر سوالی رو می خوندم بلد نبودم. گیر می کردم، می رفتم بعدی. یه لحظه دفترچه تموم شد و یکی اومد برگه رو از دستم گرفت و بردش.حس اون امتحان زبانی رو داشتم که شب قبلش هیچی نخونده بودم و آخر شب نشسته بودم گریه می کردم. حس این که بعد تلف کردن وقت برسی سر بزنگاه و ببینی گریزی نیست.آدم گاهی بیخیال فردا طور رفتار میکنه، یه جور که
مطب پزشک اطفالی که بچه ها رو میبرم حوالی ونکه ،نزدیک بیمارستان شهید هاشمی نژاد . پارسال اسفندماه آقاشیره آبله مرغون داشت ،من باردار بودم و قبل از اون مبتلای به آبله نشده بودم ،ریسک ابتلام خیییلی بالا بود و سن بارداریم هم طوری بود که نه آمینو فایده داشت نه اصولا کاری به جز انتظار میشد انجام داد .امید ماموریت خارجی بود و من تو بدترین شرایط روحی  چند سال اخیر .ایستاده بودم سر کوچه مطب ، منتظر اسنپ که بیاد و برم پیش یه متخصص عفونی تا ببینم راه
دیروز مرد ایده آلم را پشت چراغ قرمز دیدمتو یه پراید هاچ بک نشسته بود و وقتي اون مدلی دود سیگارو از زیر سیبیلاش داد بیرون نگامون بهم گره خورد منم همینجوری که بهش زل زده بودم به این دنیا لعنت میفرستادم که هیچ وقت همچین مردی سر راهم نگذاشت و هر کی اومد از قبلی. تر بودو البته عمر چراغ قرمز 65 ثانیه بود
چند روز پیش تقریبا آخرین سفارش مزون رو بردم تحویلشون دادم به قدری آشفته و پریشان بودم که از همونجا رفتم بهزیستی با اینکه از مددجویان این استان نیستم راهنمایی شدم قسمت پیشگیری به قدری دلم آشفته بود تا مسئول پرسید چه شده اشک هام ریخت نمی تونستم جواب بدم به سختی صدام در میومد انگار تمام بدبختی و غربتم توی اون لحظه ها جمع شده بود تا منو غرورمو به زانو در بیاره گفتم افسرده ام نیاز به مشاور دارم گفت پرونده ات مشهده گفتم نه اما حالم خیلی بده گفت کجا
 دانلود کتاب کاش وقتي بیست ساله بودم میدانستم
دانلود کتاب
دانلود پی دی اف کتاب ای کاش وقتي بیست ساله بودم میدانستم
قیمت کتاب کاش وقتي 20 ساله بودم میدانستم
pdf کتاب ای کاش وقتي ۲۰ ساله بودم میدانستم
خلاصه کتاب ای کاش وقتي 20 ساله بودم میدانستم
قیمت کتاب ای کاش وقتي ۲۰ ساله بودم می دانستم
دانلود رایگان کتاب ای کاش وقتي ۲۰ساله بودم میدانستم
دانلود پی دی اف ای کاش وقتي ۲۰ ساله بودم میدانستم
کتاب کاش وقتي 20 سالم بود می دانستم
دانلود کتاب
به دیدن من بیا مهتاب در اومدبیـا عـزیزم بیا صبرم سر اومدمی دونـی قـلـبـم آروم نـدارهتـو سـیـنـه مـن یـه بـی قرارهزنـجـیـرو وا کـن ز پا دیوونه منچشم انتظارم بیا به خونه منبه دیدن من بیا مهتاب در اومدبیـا عـزیزم بیا صبرم سر اومدمتن آهنگ قدیمی
تلفن و برداشتم و سعی کردم بعد از مدت ها هرچی از منا دیدم بهش بگم اما اونم ناحقی نکرد گفت حتی چرت و پرت گفت حتی ناراحت شدم اما گفتم و گفت. میدونی اخرش چی شد دیدم نمیتونم تحمل کنم زندگی کردن کنار هیچ کدوم از آدمای اطرافمو خب آرههههه معلومه منی که تمام تمایلم به سمت خانوادمه و خانواده ای که تمایلی به سمت من ندارن بایدم با مرگ یه دوست از پا دربیام بایدم روزی صدبار چیزایی رو دوره کنم با خودم که تحمل زندگی و برام سخت کنه بعدشم هی روز به روز بیشتر بمون
متن آهنگ زیبای آشفته حالی از علیرضا روزگار
این همه آشفته حالی این همه نازک خیالی هی به دوش افکنده گیسو
از تو دارم از تو دارم از تو دارم از تو دارم .
این.متین کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
اتل متل باد اومد
صدای فریاد اومد
باد اومد و داد کشید
برگ درختا رو چید
یکی از ترانه های کودکانه بنام اتل متل باد اومد هستش که سالهای پیش بارها از شبکه ا.ایده دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
معمولا از افرادی که بهتر از خودم هستند خیلی بدم میاد.بهتر بودن شامل هر چیزی میشه ولی شدیدترینش اعتماد به نفسه!***یک روز همین پاییز امسال رفته بودم کتابخونه، دخترخانمی بودن که رفتارشون یه کم عجیب بود. مثلا با صدای بلند حرف می زد، خجالتی نبود، بی پروا بود.اومد سر میز من گفت برگه بده! گفتم ندارم.رفت سر همه میزها گفت برگه بده! تا بالاخره یکی بهش داد. ده دقیقه نگذشته بود اون برگه رو پر کرد و دوباره اومد یکی یکی سرمیزها که برگه بده! مطمئن شدم مشکل د
امروز یکی از بهترین روزها بود. بعد از دو هفته ی سخت پرستاری از دو تا کودک سرماخورده، با سید حسین عشق صبح در صلح و صفا بیدار شدیم. صبحانه سوپ مرغ خورد و بعدش شروع کردیم ژله ی رنگین کمانی درست کردیم.بعد هم تا ژله ها بگیرن، کیک کاکائویی پختیم.  بعد هم گفتیم خاله زهرا آمد و آقا رضا رو نگه داشت من ورزش کردم. بعد هم بابا اومد و ناهار خورد و با حسین بود. منم رضا رو خوابوندم و خودمم خوابیدم.بعد من بیدار شدم و بابا خوابید و من با حسین بودم و شام پختم و ظرف
از شرکتی که اونجا بودم اومدم بیرون می خوام برا استخدامی اینبار قبول بشم وسعیمو میکنم.خیلی برا اومدن دفترچه صبر کردم ولی متاسفانه وقتي اومد فقط یک نفر میخواستن.ثبت نام کردم ، آزمونش 15 تیرماه 1397 باید قبول بشم.راستش اول که یه نفر میخواستن خیلی ناامید شدم.ولی میخونم تا قبول بشم.خدایا کمکم کن
منو با خودت ببر من به رفتن  قانعم  داشتم فیلم خانوم مارپل را نگاه می کردم که زنگ خانه آیفون بصدا درامد رفتم ببینم کیه کیه در می زنه در رو با لنگر می زنه من دلم میلرزه دیدم فروشنده گل اومده و سفارش گل اینترنتی را آوردند. گلها را گرفتم و اومدم گذاشتم در گلدان گلهام گل آفتابگردون میترسه دلم از بارون یارم چه شب مهتابی  لیلا رو  نگیرد مجنون آه دلم امشب بیتابه عزیزم فردا دیره بیا امشب یادم کن تا سحر آزادم کن نشستم و در حالی که داشتم فیلم کار
ماجرا خیلی ساده بودمن فقط رفتم تا عطر بخرمفروشنده بدون اینکه سوالی کنه رفت و شیشه ی عطری آوردهنوز سلام هم نکرده بودم که یک مرتبه گفتاین عطر خیلی به شما میاد!بو کردم و دیدم بله همون قبلیهگفتم نهاشتباه میکنیاین عطر اصلا به من نمیاد!لطفا عوضش کن.تلخ باشه و خنک!با تعجب رفت و عطر دیگه ای آورد و بدون اینکه بو کنم گفتم همین خوبه .موقع رفتن گفت ببخشید:اما سلیقه ی قبلیتون بهتر بود، عطر قبلی رو میگم.خندیدم و زدم بیروندرست میگفت بنده ی خدا.اما اون عطر
وقتي خدا زن را می آفرید در روز ششم تا دیر وقت کار میکرد. فرشته ای اومد و پرسید: چرا انقدر روی این یکی وقت میگذاری؟ خدا پاسخ داد: میدونی چه خصوصیاتی در نظر گرفتم تا درستش کنم؟ باید بیش از ٢٠٠ قسمت قابل حرکت داشته باشه، از همه جور غذا استفاده کنه، وقتي بیمار میشه، خودش خودش رو معالجه کنه، ٢٠ساعت در روز بتونه کار کنه هم زمان سه تا بچه رو در آغوش بگیره و با یه بوسه از زانوی زخمی تا قلب شکسته رو شفا بده!!! 
خداوند گفت: چیزی نمونده موجودی که م
 
,
,دانلود آهنگ آفتاب رو ایوون اومد
,دانلود اهنگ بازم تابستون اومد از شهرام با کیفیت 320
,دانلود آهنگ بازم تابستون اومد ریمیکس
,اهنگ بازم تابستون اومد ریمیکس
,دانلود ریمیکس آهنگ بازم تابستون اومد شهرام شب پره
,دانلود آهنگ بازم تابستونه
,شهرام شب پره بازم تابستون اومد ریمیکس
,اهنگ بازم تابستون اومد از مجتبی دربیدی
,دانلود اهنگ عشق تابستان شهرام شب پره
,
,دانلود اهنگ نایاب - کمیاب
بیا تا قصه ها  گویم برایت  که  دوران  جدایی دیر  بگذشت داشتم فیلم خانوم مارپل را نگاه می کردم که زنگ خانه آیفون بصدا درامد رفتم ببینم کیه کیه در می زنه در رو با لنگر می زنه من دلم میلرزه دیدم فروشنده گل اومده و سفارش گل اینترنتی را آوردند. گلها را گرفتم و اومدم گذاشتم در گلدان گلهام گل آفتابگردون میترسه دلم از بارون یارم چه شب مهتابی  لیلا رو  نگیرد مجنون آه دلم امشب بیتابه عزیزم فردا دیره بیا امشب یادم کن تا سحر آزادم کن نشستم
همه ما  وارثیم  وارث  عذاب  عشق  سهم اون کس  بیشتره  که  شده  خراب  عشق  داشتم فیلم خانوم مارپل را نگاه می کردم که زنگ خانه آیفون بصدا درامد رفتم ببینم کیه کیه در می زنه در رو با لنگر می زنه من دلم میلرزه دیدم فروشنده گل اومده و سفارش گل اینترنتی را آوردند. گلها را گرفتم و اومدم گذاشتم در گلدان گلهام گل آفتابگردون میترسه دلم از بارون یارم چه شب مهتابی  لیلا رو  نگیرد مجنون آه دلم امشب بیتابه عزیزم فردا دیره بیا ام
درمان تویی تو بیا که بی تو آه سردم که بی تو موج دردم درمان  تویی داشتم فیلم خانوم مارپل را نگاه می کردم که زنگ خانه آیفون بصدا درامد رفتم ببینم کیه کیه در می زنه در رو با لنگر می زنه من دلم میلرزه دیدم فروشنده گل اومده و سفارش گل اینترنتی را آوردند. گلها را گرفتم و اومدم گذاشتم در گلدان گلهام گل آفتابگردون میترسه دلم از بارون یارم چه شب مهتابی  لیلا رو  نگیرد مجنون آه دلم امشب بیتابه عزیزم فردا دیره بیا امشب یادم کن تا سحر آزادم کن نشستم
برنامه ای چیدم.از شدت هیجان و استرس دارم آب میشم انگاری.***رفتم خونه ی گلدونه چیزی ازش بگیرم. دختر کوچولوی همسایه اش اومد دم درتپل سفیددد.گفتم بیا بغلم.با یه لبخند شیرین اومد بغلم.یه طور خاصی صورتمو نوازش میکرد و لبخندی شیریناز تعحب شاخ دراورده بودم چرا اینکارو میکنه.بوسه بارونش کردم.مامانش گفت تو خیلی شبیه خاله اش هستی.یعنی اشتباه گرفته بود؟ حدود دو سالش بود گمونمخدا حفظش کنهمهره ی مار داشتم یا چی؟
دیروز سام از ساعت ۱۱:۳۰ رفت خونه بابابزرگش تا ۴:۳۰وقتي اومد تا تقریبا ۸ خواب بود. بعد زنگ زدم بابا یه سر اومد اینجا تا ۹:۱۵ بعدش من و سام رفتیم باهاش خونشون و دیشبم اونجا خوابیدیم و ساعت ۱۱ ظهر اومدیم خونه خودمون.چقدر ولی گل زدیم به اسپانیا خوشحال شدم و جیغ و داد کردم و با سام خندیدیم ولی افسوس که مردود اعلام شد.فوتبالی نیستم اصلا و ابدا دیشبم مجبور بودم نگاه کنم الکی شلوغش می کردم خخخخمحمدم رفته بود تهران خونه دوستاش با هم دیده بودن.محمد از
دختره دلش یه جوری  شده  پسره  خروس  جنگی  شده همه میگن حالا این آدمها  دیگه  بسه  دشمنی داشتم فیلم خانوم مارپل را نگاه می کردم که زنگ خانه آیفون بصدا درامد رفتم ببینم کیه کیه در می زنه در رو با لنگر می زنه من دلم میلرزه دیدم فروشنده گل اومده و سفارش گل اینترنتی را آوردند. گلها را گرفتم و اومدم گذاشتم در گلدان گلهام گل آفتابگردون میترسه دلم از بارون یارم چه شب مهتابی  لیلا رو  نگیرد مجنون آه دلم امشب بیتابه عزیزم فردا دی
قصه گوی  پیر شهرم  بگذر ارام از کنارم  قصه ای  دیگر  ندارم  داشتم فیلم خانوم مارپل را نگاه می کردم که زنگ خانه آیفون بصدا درامد رفتم ببینم کیه کیه در می زنه در رو با لنگر می زنه من دلم میلرزه دیدم فروشنده گل اومده و سفارش گل اینترنتی را آوردند. گلها را گرفتم و اومدم گذاشتم در گلدان گلهام گل آفتابگردون میترسه دلم از بارون یارم چه شب مهتابی  لیلا رو  نگیرد مجنون آه دلم امشب بیتابه عزیزم فردا دیره بیا امشب یادم کن تا سحر آزادم ک
دیشب خواب دیدم که تو بودی. داشتیم توی یه شهر کتاب با هم میچرخیدیم. من از قبل رفته بودم و با شوق یه چیزایی پیدا کرده بودم که نشونت بدم . اومدی و کشوندم بردمت نشونت دادمشون. یه چیزای هنری طوری بود. نمیدونم کوزه بود بشقابای رنگی بود چی بود. ولی یادمه قشنگ بود. یادمه ذوق کردی. یادمه از ذوقت بقلم کردی و بقلتو احساس کردم . بودنتو احساس کردم و دلم اروم شد.یه خانومه اومد باهات راجع به یه چیز هنری حرف زد. یه ماده ای بود میزد روی دیوار و ش
داشتم فیلم خانوم مارپل را نگاه می کردم که زنگ خانه آیفون بصدا درامد رفتم ببینم کیه کیه در می زنه در رو با لنگر می زنه من دلم میلرزه دیدم فروشنده گل اومده و سفارش گل اینترنتی را آوردند. گلها را گرفتم و اومدم گذاشتم در گلدان گلهام گل آفتابگردون میترسه دلم از بارون یارم چه شب مهتابی  لیلا رو  نگیرد مجنون آه دلم امشب بیتابه عزیزم فردا دیره بیا امشب یادم کن تا سحر آزادم کن نشستم و در حالی که داشتم فیلم کارگاه ماربل را از تلویزیون نگاه می کردم د
وقتي سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو داداشی” صدا می کرد .به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه.اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست. من جزومو بهش دادم.بهم گفت:”متشکرم”.میخوام بهش بگم، میخوام که بدونه، من نمی خوام فقط داداشی” باشم. من عاشقشم. اما… من خیلی خجالتی هستم … علتش رو نمیدونم.تلفن زنگ زد.خودش بود . گریه می ک
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها