محل تبلیغات شما

نتایج جستجو برای عبارت :

مه‌بیتو‌نرسیدم

چالش برند بی اس ان با آبتین شکرابی - مسابقات بیتو کلاسیک شهریار و رونمایی از تندیس زنده یاد بیت الله عباسپور - معرفی باشگاه مشتریان شرکت راک دارو - دکتر کوث.چیستا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دانلود آهنگ محلی تو جون منی مادر از محمد بهبودی با لینک مستقیم
نوع آهنگ : آهنگ محلی
متن ترانه :
از این سر دنیا تا اون سر دنیا میریزم زیر پاهات هزاران گل زیبا از این سر دنیا تا اون سر دنیا!!♪ میریزم زیر پاهات هزاران گل زیبا
تو جون منی مادر تو عمر منی مادر »─ بیتو گل زردم!!♪ تو روح منی مادر تو عشق منی مادر!!♪ بذار دورت بگردم توجون منی مادر!!♪ تو عمر منی مادر »──|♫●|──« بیتو گل زردم!!♪ تو روح منی مادر تو عشق منی مادر!!♪ بذا
 نام سریال:  – Guardian Of The Sacred Spirit |موری بیتو محافظ روح مقدسژانر: انیمیشن , اکشن , ماجرایی , تخیلی , جادویی , تاریخی| تاریخ انتشار: 20
زبان: دوبله فارسی | تعداد قسمت ها:  9 اپیزود | مدت زمان هر قسمت: 22 دقیقه
فرمت: MKV | امتیاز: 8.3 از10| زیرنویس فارسی : ندارد
خلاصه داستان:
موری بیتو محافظ روح مقدس ، نام سریالی انیمیشنی می‌باشد که توسط کادای کاکیموتو و کنجی کامییاما ساخته شده است. ملکه دوم یک زن نیزه دار استخدام می‌کند تا پسرش را از دست میکاد
دانلود آهنگ غمگین و احساسی بی تو با صدای فوق العاده عرفان
سبک آهنگ پاپ متمایل به سبک کلاسیک است سال انشار آهنگ 1396 میباشد.
منبع مطلب:
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای بی تو از عرفان
متن اهنگ :
زندگی خیلی سختهوقتی تو نیستی پیشماحساسمو نادیده گرفتیو رفتی و گفتی بیتو خیلی راحتم عزیزماحساسمو نادیده گرفتیو رفتی و گفتی بیتو خیلی راحتم عزیزمبی تو میمیرمو بی تو نمی مونمبی تو همه جا واسم عین زندونهبی تو من داغونم
بی تو پریشونم
بی تو همه چی واسم
دیگه
قسمت 54 فیت-در این قسمت از برنامه به نمایشگاه و همایش مکمل در هتل المپیک سرزدیم و از علی دایی تا رضا کاکاوند از بدنسازی پرسیدیم در ادامه رفتیم عسلویه و مراسم.کلیپ بروز بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دیروز به بیش فعالیم ایمان آوردم. تو پذیرایی رو مبل نشسته بودم درس میخوندم، یه توپ هم جلو پام بود. یکم تحمل کردم و کاریش نداشتم. بعد چند دقیقه ناخودآگاه بر داشتمش و با اسپک زدمش تو سر خواهرم اونور هال :|بعد فحش شنیدن و اینا یکم تعمق کردم ببینم واقعا چه مرگم بود که این توپو برداشتم و زدمش تو سرش؟!به نتیجه ی خاصی نرسیدم!
۱- همیشه از اینکه احمق فرض شم متنفر بودم، اما الان در سطح کلان داره این اتفاق میوفته و کاری از دستم بر نمیاد!۲- یکسری بچه های دهه هفتاد و هشتاد رو دیدم. فهمیدم نه تنها عمرم رفته، بلکه هیییچ استفاده ای هم نکردم و به هیچ چیزی نرسیدم. اون بحران سی سالگی بود یا چهل سالگی؟ ۳- دلم برای یه رفیقی تنگ شده، چند روزه .  
برام یکم عجیبهچه متفاوت شدم "یهو"کل زندگی من بر پایه عذاب وجدان چیده شده بودهولی الان با اینکه ماه رمضونه، هیچ فعالیت دینی ای انجام نمیدمولی اصلا عذاب وجدان ندارم(البته اگه میتونستم روزه مو میگرفتم، دیگه به اون حد نرسیدم.) 
عربده هامو نشنوی بهتره بزار دلت از منه داغون عصبی بگذرهاشک چشامو نبینی سنگین ترهبرو نمیخوام که ببینی بیتو من داغون و خستم اینطوری غمگینن همه
 
دیگه پره صحنه هست تنه های خودشیفته همه پژمرده کوچیک عین های گلشیفته
 
یه هاله بنفشه دور تو و خوب هوای این شعر منم تاریکسایت اصلی رادیو جوان در ایران
سلامبازم ظلم و بازم اجحاف در حقم نمیدونم کی قراره تموم بشه این کابوسه زندگی . دیگه انگیزه ای برا ادامش ندارم.حالم خوب نیست هیچ.کج دار و مریز دارم ادامه پیش میرم . روزایی که حالم خوبه روزای خوبی نیستن! فقط من یه خوشحالیه فیک رو چسبوندم به اون روز تا بشه روزه خوباحساس میکنم یک عمر دویدم و نرسیدم.حس خوبی نیست.نصیبه گرگ بیابون هم نشه الاهی
امسال هم داره تمام میشه تو این سال تصمیم های زیادداشتم ولی تقریبابه هیچ کدام نرسیدم اولین تصمیم این بود که زن بگیرم که نشد دومین خانه میخواستم بخرم که یکدفعه همه چه رفت بالا سومین کار بهتری بود که این هم امسال نشد . کارهایی مهمی که انجام دادم هم دندانهام درست کردم عروسی خواهرم بود که رفتم و دیگه کار خاصی نکردم تاببینم سال دیگه چه میشه .کاش کاش یک کم قیمت بیاد پایین خانه بخرم کاش یک زن خوشگل گیرم بیاد کاش کار خوبی گیرم بیاد و
شرمندم که هنوز نرسیدم نظرات رو تایید کنم و جواب بدم ولی خوندمشون.تصمیم گرفتم در مورد موضوع پست قبل رویه قبلیمو در پیش بگیرم. هرچند همچنان دلم یطوریه. رویه قبلم یعنی سکوت و عبور.امروز میرم که چند تا از دوستامو ببینم. فردا و پسفردا هم برنامه همینه.حدس میزنم که امروز فردا کارت اقامتم هم بیاد. اومدن کارت بعنی بلیط و بای بای.دیگه. دیگه اینکه الان تو اتوبوس نشستم دارم براتون مینویسم که این روزا هم ثبت شن. همین دیگه. اگر خبری بود باز بهتون
عرضه روکش های بیتوپلاست پوشش آسفالت فرودگاه ها : پوششی است رزینی با ضخامت کم و مقاومت بالا که به صورت یکپارچه و بدون درز اجرا می شود. این روکش در محیط های با کاربری صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد. از ویژگی های خاص این محصول می توان ضد باکتری، ضد قارچ، ضد لغزش و در صورت تمایل ضد الکتریسیته بودن آن را مورد توجه قرار داد. قابلیت هایی از قبیل مقاومت متوسط تا خوب شیمیایی ، نفوذ پذیری تقریبا صفر و خود تراز بودن از خواص اجرای این محصول محسوب می شود. ب
 شنبه که اداپتور لپ تاپ رفت تو بازی و دو رو از کار و زندگی انداختم . دیروز هم از کلاس زبان برگشتم و تبلتمو از تو کیف برداشتم دیدم که همش داره ریبوت میشه و اصلا صفحه اصلی بالا نمیاد گفتم به به هر دم از این باغ بری می رسد .مجبور شدم با ریکاوری مود تبلتو ریست فکتوری کنم و طبیعتا هر چی داشتم به فنا رفت  کارد میزدی خونم در نمی اومد امروز هم سرگیجه داشتم و به هیچ کاری نرسیدم .امیدوارم فردا مشکلی پیش نیاد و همه چیز خوب پیش بره .اخر هفته باید بر
روزت مبارک مادرم ​​روزت مبارک مادرم ​​​دانلود آهنگ مادر از سرژیکمتن اهنگ مادر از سرژیکاز این سر دنیا تا اون سر دنیامیریزم زیر پاهات هزاران گل زیبااز این سر دنیا تا اون سر دنیامیریزم زیر پاهات هزاران گل زیباتوجون منی مادرتو عمر منی مادربیتو گل زردمتو روح منی مادرتو عشق منی مادربذار دورت بگردمتوجون منی مادرتو عمر منی مادربیتو گل زردمتو روح منی مادرتو عشق منی مادربذار دورت بگردمما چار تا برادرهمراه دو خواهرهی دورش میگردیمبدور گل مادرهر
چالش جدید ما با دخترم اینه که عصر که میرم دنبالش نمیاد بریم خونه. و اگه شب شام خونه ی مامان باشیم یک درصد هم احتمال نداره بیاد بریم خونه. خیلی هم دیر می خوابه، یعنی امیدی نداریم که بخوابه ببریمش. همه ی اینا هم به خاطر اینه که به شدت بازیگوش شده و داداشم رو خیلی دوست داره. خونه شون شلوغه و اسباب بازی فراهمه. این هفته شنبه تا سه شنبه عصر وقتی خواب بود بغلش کردم آوردمش. یه روز هم مامان اومدن و کادو دادن به همسر، دو ساعتی نشستن، بعد یواشکی رفتن.&
اعتراف میکنم به یه چیزیفکر کن ۲۴سالگی هنوز وقتی جایی کار کنی میگن بچه ای سابقه نداری الی بلی۴سالم ک زمان دانشگاهه ک هیچیاز اونور بخاطر جنسیت زن بودن باید شوهر کنی از اون ور بخاطر شوهرباید بزایی خونه تمیز کنی خرشم فامیلاش بگن وای خونش بهم ریخته بودزن بودن ینی سگ دو زدندلم میگیره وقتی تو ۲۴سالگی هنوز دارم میدوم و نرسیدممن نه تمایلی ب ازدواج دارم نه بچه داشتن نه هیچیاز هرچی‌تحت قشار بودنه یدم اومده انرژیم تموم شدهخدایا قول بده ۹۸سالذارزوهام
قبل از سال جدید، یکی از اساتید برای هر کدوممون یه موضوع جهت تحقیق و ارائه کردن داد و بی اغراق از اون موقع تو هر وقت آزادی که داشتم (البته به جز تعطیلات نوروز) براش وقت گذاشتم و سایت ها و مقاله های زیادی رو پیدا کردم، اما با وجود این هنوز به یک جمع بندی کلی نرسیدم و مدام در حال حذف و اضافه ام و همه اش می گم بابت یه ارائه کوچک این همه از من وقت و انرژی گرفته شد، ببین برای پایان نامه قراره به چه حال و روزی بیافتم. البته اعتراف می کنم محول کردن این ارائ
روز خیلی خوب بود :) خیلی خیلی خیلی خوبی بود. صبح سیرخواب بلند شدم! ساعت 8 بعد فکر کردم شبه! خیلی عجیب بود کلا. بابام نبود رفته بود نرسیدم بهش خدافظی کنم. رقیه هم نبود. زینب هم نبود من و مامان بودم که مامانمم همش یا خواب بود یا من خواب بودم. یک روز ارووووووووم :) یک روز بدون هییییچ اتفاقی! مدرسه هم نداشتم! واقعا نیاز داشتم به همچین روزی.با صدیقه هم حرف زدم. این واقعا ارومم کرد. اصن اینقدر امروز خوب بود با حسای خوب که نشستم با علاقه مداد رنگیمو تموم
دانلود آهنگ جدید سینا سرلک به نام عشقدانلود آهنگ سینا سرلک به نام عشق کیفیت متفاوت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگدانلود آهنگ فوق العاده عشق با صدای سینا سرلک از شب صداDownload New Music Sina Sarlak – Eshghترانه: مهرزاد امیرخانی, موزیک: معین طیبی, تنظیم: فرشاد یزدی​دانلود آهنگ عشق از سینا سرلکموزیک جدید سینا سرلک در تاریخ ۲۵ بهمن منتشر شد.این موزیک عشق نام دار.ترانه موزیک از مهرزاد امیرخانی می باشد.تنظیم موریک
سللااام صبح بخیییییرساعت 7:10 صبحه.کمی پایین تر ازمدزسه مانی ام. توی ماشین. مهدی رفته اداره و من و مانی نوی ماشینیم.مانی خوابه.چند دقیقه وقت دارم بنویسم. بقیه شو توی اداره مینویسم.دارم هایده گوش میدم.من میخوام به خونه خدا برم.خیلی این اهنگو دوست دارم.*********شماها خوبین ؟شنبه یکی از همکارهام مریض بود نیومد. کارمون نسیتا زیاد بود.اون یکی همکارم پریشب مریض شد و اونم دیروز نیومد. این یکی رفت بینلرستان پیش اون یکی.دیروز خودم تنها توی واحد بودم. دوتا
اومدم یه کم غر بزنم: داریم می ریم خونه فامیل آقا، صابونش تموم شده میاد می گه چند وقته صابون ندارم می گم خب بگو تموم شده، میگه یادم می ره ، می گم خب زبون داری دیگه بگو، می گه آخه من مامانم همیشه چک می کرد، می گم خب مامان تو زن کاملی هست من ناقصم،همینو تکرار می کنه، یه کم در حد پنج دقیقه دیر شد قیافه گرفته جلوی در وایساده، همیشه همینطوری هست، خودش زود حاضرمی شه کاری نداره که، من خونه رو چک کنم، بچه رو حاضر کنم، گور آرایش، خودم حاضر شم خب طول می ک
اومدم یه کم غر بزنم: داریم می ریم خونه فامیل آقا، صابونش تو حموم تموم شده میاد می گه چند وقته صابون ندارم می گم خب بگو تموم شده، میگه یادم می ره ، می گم خب زبون داری دیگه بگو، می گه آخه من مامانم همیشه چک می کرد، می گم خب مامان تو زن کاملی هست من ناقصم،همینو تکرار می کنه، یه کم در حد پنج دقیقه دیر شد قیافه گرفته جلوی در وایساده، همیشه همینطوری هست، خودش زود حاضرمی شه کاری نداره که، من خونه رو چک کنم، بچه رو حاضر کنم، گور آرایش، خودم حاضر شم خب
راستش قرار بود جمعه هفته پیش بالای یال کوه به این فکر کنم که حس خوب و آرامش  رو میشه تو اون شرایط داشت. خب جواب سوال منفی بود، وقتی به بالای اون دشت رسیدم و منظره پاییزی کوهستان رو دیدم متوجه شدم هنوز به آرامش در هر شرایطی نرسیدم. هفت و نیم کیلومتر کوهنوردی بعد از مدتها تمرین نداشتن این حس رو از آدم میگیره. ولی الان که یک هفته گذشته و منظره پرتگاه و کوهستان و دشت رو به خاطرم میارم چرا فکر میکنم آرامش همونجا بوده؟ فرمولش زیاد سخت نبود. باید میم
اینم از یه شب بهاری قشنگ هوا ب تعادل رسیده دیگه سرد نیستمیشع استین کوتاه پوشیدولی خب الان خنکه میخام پاشم پنجره رو ببندمدارم روزای ۲۴سالگیو میسازمدوسه ساعت درس میخونم دوسه ساعت  رو مقاله کار میکنمهمچنان تو حالت حسش نیست. هستماما درصدش کمه مثلا۲۰درصد و خوب شدم میشه گفتاین هفته کلی ویتامین خوردماحتمالا بدنم یه کمبودی داشته ک داره برطرف میشهواقعا قادرنبودم از جام پاشمهنوز عاشقشمولی از خودم شرمندهبهرحال حرفی براگفتن ندارمهنوژ ب ار
خوابهای عجیب ، غریب و هراسناک زیاد دیدم ولی هیچکدوم ترسش موندگارتر از  به دنیا آوردن بچه‌ی ناخواسته‌ام  نبوده و هیچوقتم به تحلیل دقیقی از این رویا نرسیدم صحبت از تحلیل شد به تحلیل دقیقی‌م نسبت به حس عجیب و خواستنی که نسبت به نگهداری گل و گیاه از بدو برگشت داشتم، نرسیدم برایم کادوی تولد، لاکپشت گرفته بود . عکسش رو که فرستاد خوشم اومد از خلاقیتی که توو کادو دادن داشته گفتم اسمش رو میذارم فیبی همیشه دوس داشتم یک فیبی نامی توو ز
گفت من هر چیزی رو که از خدا خواستمُ داده،ولی چند مدتیه بخاطر اینکه خدا منو از پدر و مادرم دور کرده،نماز نمیخوانم!گفتم این کار خدا نبوده! این خواسته و انتخاب خودت بوده.خودت خواستی،انتخاب کردی و اجراش کردی!در توجیه ش گفت مگر نمیگویند که همه چیز خواست خداست!گفتم من اما،هیچوقت خدا چیزی رو که میخواستم بهم نداده!اما گله ای از خدا ندارم.چون خودم برای بدست آوردنش زحمت نکشیدم و بهش نرسیدم! همیشه به خدا میگم نخواستم و ندادی!درسته که از طریق دعا و خواهش
.
همیشه موقعی که وبلاگ می نوشتم فکر می کردم، وقتی سالها بعد بیام و بخونمش کلی از خوندن خاطراتمون لذت می برم. الان اما وقتی رفتم توی آرشیو یکی دوتا نوشته رو بیشتر نتونستم بخونم. قلبم درد گرفت اصلا. از اینکه خاطراتی که اونقدر نزدیک به نظر میان، ده سال ازشون گذشته. از اینکه زمان انقدر تند تند وحشتناک داره می گذره. از اینکه توی این ده سال به هیچ جای خاصی نرسیدم! حتی دیگه انگار جای خاصی هم نیست که بخوام بهش برسم.  ولی از همه دردناکتر کامنتهای ع
یکی از فانتزی های من برای نوروز، یه سفر دور و دراز ایرانگردیه. با ماشین و وسایل ضروری راه بیافتیم، شهر به شهر بین مردم با فرهنگ ها و لهجه ها و پوشش های مختلف، تو جنگل و کوه و بیابون بگردیم و بچرخیم و بریم تا برسیم به سواحل خلیج فارس. از اون طرف  هم جناب شازده اس که سفرهای شسته رفته با هواپیما و تو هتل های شیک رو می خواد و در نتیجه حالت اول که هیچ وقت محقق نشده، حالت دوم هم به خاطر هزینه خیلی بالاش قابل تحقق نیست! به همین دلیل ما همیشه ایام عید خی
یکی از فانتزی های من برای نوروز، یه سفر دور و دراز ایرانگردیه. با ماشین و وسایل ضروری راه بیافتیم، شهر به شهر بین مردم با فرهنگ ها و لهجه ها و پوشش های مختلف، تو جنگل و کوه و بیابون بگردیم و بچرخیم و بریم تا برسیم به سواحل خلیج فارس. از اون طرف  هم جناب شازده اس که سفرهای شسته رفته با هواپیما و تو هتل های شیک رو می خواد و در نتیجه حالت اول که هیچ وقت محقق نشده، حالت دوم هم به خاطر هزینه خیلی بالاش قابل تحقق نیست! به همین دلیل ما همیشه ایام عید 
تو خیالت راحت , می روم از قلبت میشوم تنها ترین ستاره در "شب هایت".
میگیرم جانم از جانت که سنگ است , مرا از تو در به دری سهم است
مات و مبهوت رفتنم می شوی , عاشقانه های وجودت را آشفته تر می کنی.
کاشک هرگز نبود طلوعت در وجودم , آنوقت بی تو روشن نبود زندگی ام در سایه ها
دگر در تنهایی ام نیا به دیدارم که من گم گشته ام از خودم و سخت دل آزرده از تو ام
خزان شد زندگی ام گرچه من به تو نرسیدم هرگز , اما رسید سیل زردی خزان به خانه سبز بهارم
ندامت و حماقت شد سقف
سلام. اینقدر نبودم که باز باید خودم رو معرفی کنم.من غزل هستم. همسرم توی وبلاگ اسمش جوجه هست. یک پسر یکسال و پنج ماهه دارم که توی وبلاگ فندق صداش میکنیم! دانشجوی دکترام. چند هفته بعد امتحان برد دارم و واقعا نرسیدم درس بخونم. نگرانم و کم کم حس میکنم اگر به خودم نجنبم اوضاع خیلی خراب میشه.واقعا واقعا همه وقتم با فندق میگذره. مامان خودم که یک شهر دیگه هستن و مامان همسرم هم الان که روزهای ماه رمضونه خودشون سختیهای خودشون رو دارن. اما مهمترین نکته این
بازم از جی‌میل شما ممنونم.خوب.الان دم در هال نشسته‌ام. ورودی هال. پا دراز کرده و در حال سوختن زیر آفتاب. به باغچه نگاه می‌کنم که با گل‌های فلوکس صورتی که بذرش را از شمال آورده‌ام تزیین شده. و با شوکران‌های وحشی و بابونه‌های وحشی و ردیف همیشه بهارها که کم کم بسته می‌شود.  خیلی بی‌نظم و در هم. نرسیدم امسال. صبح یا صدای ستمگر اره برقی بیدار شدم و تالاپ افتادن درخت‌ها. ریختم به هم. حالم بد شد . زنگ زدم به سال گفتم بیاحالم اصلا خوب نیست اضطرا
تصمیم گرفتم تا سحر بیدار بمونم و سحری بخورم. الان هم محض جلوگیری از سوراخ شدن معدَم، قهوه فوری درست کردم و دارم با بیسکوییت مادر می خورم. بازم چند روزه دارم زیاد شکر مصرف می کنم. چیز تو شکر، اَه. اتفاقن روان شناسی تکاملی اینجا حرفی واسه گفتن داره، ولی من هنوز بهش نرسیدم، هر چند مترجم کتاب تو نمایشگاه رو کرد داستانوُ برام. دلیل علاقه ی گند اکثر آدما به شکر. اَه.     دیشب یه انیمه ی یوری شیش قسمتی پیدا کردم و دو تا قسمت اولش روُ دیدم. شاید نش
بـہ توڪل ناҐ اعظمت اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل  فرجهم  سلاااااام . امروز بالاخره آخرین امتحانمو دادم و فارغ شدم! البته فقط از امتحان و هنوز به مرحله ی آزادی از هفت دولت نرسیدم! چون باید مقاله بنویسم! مقاله . است! spss است! پرسشنامه . است! وای که چقدر زجر کشیدم واسه پر کردن پرسشنامه ها. به زور همکاری می کردن. خداروشکر تموم شد. انقدر اذیت شدم واسه پرسشنامه ها که تصمیم گرفتم پایان نامه مو کیفی انجام بدم! اصلا از مقاله نویسی
از دیروز صبح تا همین لحظه پرم از گریه و بغضحرفامو رک و پوست کنده نمیتونم به هیچکسی بگم. فکر کنم تهش غمباد میگیرم میمیرم  خدا هیچ کارش بی حکمت نیست اما ممکنه کاراش بی نتیجه باشن؟ نمیدونم ممکنه یهو وسط راه تصمیمش عوض بشه؟.نمیدونممن الآن گیر افتادم توو بدترین حالت ممکن زندگیم و مجبور شدم تصمیمای سخت و دردناک بگیرم. تصمیم به این که اگه بهش نرسیدم دیگه به کسی فکر نکنم چون واقعاً نمیتونم اصلا دلمو بدم یکی دیگه. وقتی دیگه دلی در کار نیس و ق
گرگ هاری شده امهرزه پوی و دله دوشب در این دشت زمستان زده ی بی همه چیز،میدوم، برده ز هر باد گرو.چشمهایم چو دو کانون شرار،صف تاریکی شب را شکند، همه بی رحمی و فرمان فرار.گرگ هاری شده ام، خون مرا ظلمت زهرکرده چون شعله ی چشم تو سیاه.تو چه آسوده و بیباک خرامی به برم!آه، می ترسم، آهآه می ترسم از آن لحظه ی پر لذت و شوق،که تو خود را نگری،مانده نومید ز هر گونه دفاع،زیر چنگ خشن وحشی و خونخوار منی.پوپکم! آهوکم!چه نشستی غافل!کز گزندم نرهی، گرچه پرستار منی.پس
متن اهنگ
منو کسی نمیکنه میوت 
جز خودم
شل ت میدن بیتو شل کنم
میکنم جیب پر تپل شدن ، آآآآ
باز اومدم همه عصبی شدن
توهم میزنن حذفم میکنن
توو فکرِ چپه کردنم
نمیدونن من رو دستم ‌میدوئم
من رو دست میبرنم
رک با همه بستیم علناً
داری تخم کاری کن ، چاقی کجایی تو
دادیم دو تا بیت کوین ، آ آمیگو
دو تای تو هم
شب به چی میگم صبح * کنن
تانک باشی خمپاره شدم
بانک باشی ای توام
باشی با آژیر میام دنبالت کنم
من ولت نمیکنم میام پرست میکنم
تو ر
ما بلاخره بعد از مدتها تصمیم گیری و انجام ندادن رفتیم سفر ، استانبول.خوش گذشت و هوا عالی بود روز اول بدون پالتو رفتم بیرون حتی و کلی پیاده روی و قایق سواری و خرید کردیم . فضای خیلی خوبی داشت و کلی ارامش گرفتم . شب اول که رسیدیم تا ترنسفر بشیم و برسیم هتل و اینا شد 1 شب ، به دوستم که ساکن بود اونجا گفتم و اونم گفت نمونید هتل پاشید برین پیاده روی تو استقلال ، ماگفتیم چه کاریه با این همه خستگی و این وقت شب کی میره پیاده روی ، نشون به اون نشون که از فرد
خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفتاز فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت از فکر اینکه بال و پری داشتم ولیبالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت از اینکه با تمام پس انداز عمر خودحتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت کم کم به سطح آینه برف می نشستدستی بر آن سپید کشیدم دلم گرفت دنبال کودکی که در آن سوی برف بودرفتم ولی به او نرسیدم دلم گرفت نقاشی ام تمام شد و زنگ خانه خوردمن هیچ خانه ای نکشیدم دلم گرفت شاعر کنار جو گذر عمر دید و منخود را شبی در آینه دیدم دلم گ
واقعیتش کنجکاویم چسبیده به سقف!!حدس دارم تا بینهایت.ذهنم همه چی بهم ربط میده!!+یک گروهی داریم که یک سری از همکارها در اقصی نقاط ایران عضو این‌گروه هستن.چندین ماه. یش یکی از همکارها (ش)سوالی پرسید و پی وی باهم چندسوال رد و بدل کردیم.من اصلااا ایشون نمیشناسم.هنوز هم نمیشناسم.ش با یکی از همکارها (م) چندین عکس روی پروفایلش داره که من م میشناسم.از اون چندین ماه پیش من اصلا با ش گپ نزدم.ش و م هر دو خانم هستن.تقریبا دو هفته پیش ش اومد پی وی و سوالی پرسید
پکیج درامد تضمینی با موبایلقدمهای اصلی کسب درآمد درموبایل را کاملا آموزش داده ایم و بعد عملا کسب درامد کرده ایم پکیج ما درامد واقعی یک میلیون تومان در روز است کاملا تضمینی
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها