آهنگ به نام منم یه روزی روزگاری داشتم تو این شهر یار داشتم

دانلود آهنگ يه روزي بود تو اين شهر منم يه ياری داشتم يه روز و روزگاري برو بیایی داشتمآهنگ يه روزي بود تو اين شهر منم يه ياری داشتمدانلود  يه روزي بود تو اين شهر منم يه ياری داشتممتن اهنگيه روزي بود تو اين شهر منم يه ياری داشتميه روزو روزگاري بورو بیایی داشتم آی خدا آی خدا پس چرا تموم شد يار بی وفا مون مال دیگران شد به همراه متن اين اهنگ غمگین جدید : يه روزي بود تو اين شهر منم يه ياری داشتم. يه روز و روزگاري برو بیایی داشتم. همه چی رو به

يه روزي بود تو اين شهر منم يه ياری داشتم
يه روز و روزگاري برو بیایی داشتم
همه چی رو به راه بود چه حس و حالی داشتم
نه غم و غصه و فکر و خیالی داشتم
آی خدا .نیازدانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.

بی خیال آرزوهایی که در سر داشتم نا امید از داستان هایی که باور داشتم قید عشق و قید انسان ها و دنیا را زدم بسته شد چشمی که با شوق تو بر در داشتم کوله بار خاطراتم را زمین انداختم بار بغضی کهنه را از دوش خود برداشتم عشق را کشتم دلم را دفن کردم زیر خاک کاش اين ها را فقط یک بار دیگر داشتم بچه بودم دل به رویا می سپردم باز هم کودکانه فکر یک دنیای بهتر داشتم 

, دانلود ترانه اگه داشتم تورو معین, متن اگه داشتم تورو معین, دانلود موزیک ویدیو اگه داشتم تورو معین, دانلود آهنگ ارباب وفا معین, کلیپ معین اگه داشتم تورو, دانلود آهنگ معین, دانلود اهنگ معین اگه داشتم تو رو اون قصه نویس, دانلود آهنگ عاشق که بشی معین, معین اگه چشمات منو میخواست,
نایس موزیک

,    ,    دانلود آهنگ آرزو دارم يار من تو باشی,    دانلود آهنگ کردی آرزو داشتم يار من تو باشی,    آرزو داشتم يار من تو باشی مصطفی جاویدان,    دانلود آهنگ آرزو داشتم معین با کیفیت 320,    دانلود آهنگ آرزو داشتم درویش جاویدان,    دانلود اهنگ ارزو داشتم کردی,    آهنگ کردی معین آرزو داشتم,    دانلود کلیپ آرزو داشتم معین,    اهنگ ارزو داشتم با ارگ,   دانلود اهنگ نایاب - کمیاب

دانلود آهنگ علی خدابنده هواتو داشتم دانلود آهنگ جدید علی خدابنده به نام هواتو داشتم جدیدترین اثر علی خدابنده به همراه متن آهنگ از رسانه آبان موزیک با کیفیت بالا و قابلیت پخش آنلاين . لطفا اگر آهنگ را دوست داشتید از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره آن به اشتراک بگذارید. امیدوارم از […]
نوشته دانلود آهنگ علی خدابنده هواتو داشتم اولین بار در دانلود آهنگ جدید | دانلود موزیک پدیدار شد.محتاج عشق

هفته پیش يه شک اشتباه داشتم داشتم با دوستم راجع بهش حرف میزدم و به سمت نماز میرفتماون پشت تلفن میگفت نمازت قبول نیست منم تو بغل اونی که میگشتمون گفتم من برای نماز نیومدم:)تو دانشگاه تهران تو يه فضای مسقف بود و خیلی شلوغ نبود وقتی امام تو گفتن کلمات نرم افزارو فضای مجازی در تقبیح شون دچار مشکل شده بود من داشتم آمد نیوز میخوندمبعد از نمازم رفتیم پارک

دانلود آهنگ جدید رضا صادقی یکیو دوست داشتم
Download New Music Reza Sadeghi – Yekio Doost Dashtam
” یکی از ترک های آلبوم حواست بمن باشه “
رضا صادقی یکیو دوست داشتم
 (برای دانلود اين موزیک زیبا به روی لینک بالا کلیک نمایید)
متن آهنگ یکیو دوست داشتم رضا صادقی
یکیو دوست داشتم که نمیشد بگم بهش چیزی رو جز قلبم نتوستم بدم بهش یکیو دوست داشتم واسه دلش یکیو دوست داشتم که واسه من نبود نگاش بغضمو قورت دادم نه کسی حرف میزد باهاش یکیو دوست داشتم واسه چشاش لعنتی انق�

اين روزا که از در و دیوار برام میباره و  به معنای واقعی هم میباره، یاد اون دوستم افتادم که . خیلی به نظرم خدا بود! برای همه دلش جوش میزد دوس داشت همه  دوستاشو درک کنه مشکلاشونو بفهمه و حل کنه. من خیلی اون آدم رو دوست داشتم. ازوقتی باهاش آشنا شدم آرزوم اين بود که همیشه تو دایره دوستام بمونه. ب خودشم میگفتم. ولی من خیلی اذیتش کردم خیلی زیاد. الان شاید ۵ سال یا بیشتر میگذره از اون روزا و در همسایگی دایره دوستام هم حتی نیست. خیلی غم‌انگیزه!ول�

وقتیدروغ‌هاش بهم در برابر صداقتی که باهاش داشتم،عشق و احترامی که بهش داشتم در برابر میزانی که تحقیرم کرد،خداوندی که دستاویز خوبی براش شدو از همه مهمتر دلیلی که می‌دونم بخاطر اون رهام کرد رو یادم میاد حالم ازش بهم می‌خوره.

اقا  من که حالا حس نوشتنم اومده بزارین يه پست دیگم بنویسم تا بره برا سه سال دیگه :))داشتم پستای سه سال پیشمو میخوندم وای چقدر خنده دار بودن برام چه دغدغه (درست نوشتم ؟)هایی داشتم  اقا از من نصیحت هیچی ارزش غصه خوردن نداره من هیچ کدوم از اين مشکلاتی که قبلا نوشته بودم اصلا یادمم نیست جدیدنم يه مشکل عظیم خانوادگی برام پیش اومد که به تمام مشکلاتی که تا حالا تو عمرم داشتم گفت زکی ولی اونم داره میگذره هر جوری که هست ما ادما جون سخت تر از ای�

مسعود صادقلو لابد دوست داشتم
دانلود آهنگ مسعود صادقلو لابد دوست داشتم
بعد از مدت ها انتظار دانلود کنید و لذت ببرید از آهنگ جدید مسعود صادقلو به نام لابد دوست داشتم  و برای دوستانتان به اشتراک بگذارید
Download New Single Track By : Masoud Sadeghloo – Labod Doset Dashtam With Text And Direct Links
لابد دوست داشتم اگه بعد تو شب هارو نمیخوابیدم
لابد دوسش داشتی اگه ندیدی من بی تو چقدر باریدم
مسعود صادقلو لابد دوست داشتم
لابد دوست دارم اگه بی تو تو �

لابه لای کلی دلیلی که واسه غمگینی و ناراحتی به ذهنم رسیده اين روزا حالا بدترینشم یادم افتاد داشتم کشو کمدهای کهریزک رو که يه پیجی تو اينستا شیر میکرد میدیدم .یادم افتاد هفته پیش يه بیمار داشتم تخت 22 کیس cvaهیچ روزي فرصت به شرح حال اون نمیرسید چون تقریبا کوما بود گذشت تا روز آخر تخت کناریشو داشتم شرح حال میگرفتم که دکتر قره باغبان اومد ویزیت اون همراه بیمارشو داشت توجيه میکرد واسه مرخص کردنش .+نسبت ؟ _پرستارشونم +اينجور که من میدونم با �

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .رنگ چشاش آبی بود .رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرممبادا که يه تار مو از سرش کم بشه .دوستش داشتم .لباش همیشه سرخ بود .مثل گل سرخ حیاط . مثل يه غنچه …وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .دیوونم کرده بود .اونم دیوونه بود . [ادامه مطلب را در اينجا بخو�

داشتم فکر می کردم اين تبعیض چيه اصلا. مثلا يه کار داشتم دختره ۱۲ سالش بود تو جشن تولدش تو تالار مامان باباش يه سرویس طلا بهش دادن.یکی از اقوام نزدیک گوشی خریده آ.یفون x پولش از پول پیش خونه بابام ۲ تومن گرونتره.موجودی حسابم ۳ هزار تومنه

اقا  من که حالا حس نوشتنم اومده بزارین يه پست دیگم بنویسم تا بره برا سه سال دیگه :))داشتم پستای سه سال پیشمو میخوندم وای چقدر خنده دار بودن برام چه دغدغه (درست نوشتم ؟)هایی داشتم  اقا از من نصیحت هیچی ارزش غصه خوردن نداره من هیچ کدوم از اين مشکلاتی که قبلا نوشته بودم اصلا یادمم نیست جدیدنم يه مشکل عظیم خانوادگی برام پیش اومد که به تمام مشکلاتی که تا حالا تو عمرم داشتم گفت زکی ولی اونم داره میگذره هر جوری که هست ما ادما جون سخت تر از ای�

چقدر خوب میشد اگر يه ماشین داشتم و با اون میرفتم دنبال پسرم و هرجای اين شهر که دلش میخواست میبردمش کولرش رو توی روزای گرم و بخاریشو تو روزای سرد روشن میکردم تا انقدر اذیت نشه خیلی دلم میسوزه خیلی .کاش ماشین داشتم نوع و رنگ و مدلش مهم نبود راحتیش مهم بود برای بچم 

از تصادف جون سالم به در بردم، هرچند با مرگ یک متر یا یک ثانيه فاصله داشتم. اما هزینه های ماشین کمرم رو شکستپ. ن. لحظه تصادف پیش خودم داشتم فکر می کردم کاش اگه قراره اتفاق بدی بیوفته زنده نمونم. کلی صحنه تصادف جلوی چشمم مرور شد وقتی ماشین داشت دور خودش می چرخید

برای نوجوونا نوشته شده؛ منکه دوسش داشتم و با اينکه هم کار داشتم و هم خوابم میومد، بیدار موندم و تمومش کردم :Dراجع به يه پسر ۱۳ ساله است که تو مدرسه با کسی دوست میشه که درگیر اوتیسم هست و استعداد ریاضی قابل توجهی داره. يه سفر هیجان انگیز دو نفره رم شروع و تمام میکنن. 

برای نوجوونا نوشته شده؛ منکه دوسش داشتم و با اينکه هم کار داشتم و هم خوابم میومد، بیدار موندم و تمومش کردم :Dراجع به يه پسر ۱۳ ساله است که تو مدرسه با کسی دوست میشه که درگیر اوتیسم هست و استعداد ریاضی قابل توجهی داره. يه سفر هیجان انگیز دو نفره رو هم شروع و تمام میکنن. 

عسلش به نظر واقعا طبیعی هست و از غلظت خوبی هم برخورداره. کیفیت بسته ی و ظرفشم خوبه. ولی یکم طعمش باب میل من نبود و توقع داشتم خوشمزه تر باشه. البته من کلا از آویشن خوشم نمیاد، ولی طعم و بوی آویشن چندان احساس نمیشه. فقط توقع داشتم مزش جالب تر باشه. در کل ارزش خرید رو داره و مثل عسل های دیگه آب شکر نمیخورید.
 
ضمنا من ساکن مازندران هستم و خودم ی دونه کندو داشتم و همیشه عسل بهار ازش برداشت میکردم و به علت مهاجرت برای تامین عسل از دیجی اورازان گرفت

اولین بار بود به دیدنشون میرفتیم.خیلی جوان تر از اونی بودن که فک میکردیم.کلی حرف برا گفتن داشتم. کلی نقشه برا اولین ملاقات داشتم.  اما وقتی بچه به بغل  اومدن جلو ،  اون بچه که هنوز يه سالش نشده بود با خنده هاش همه چیزو بهم ریخت! کل پیش بینی ها و محاسبات بهم ریخت و فراموش کردم چیکار داشتم.احساس فرعون بودن بهم دست داد! اونی  که همه بچه ها رو میکشت و وقتی همراه  آسيه با موسی  مواجه شدن، مهر اولین برخورد همه معادلاتو بهم ریخت.پ ن:+ خدا ب�

بعضی روزها احساس می کنم چقدر از رضا تاثیر گرفتم. رفتارهای حرص دربيارش روی منم اثر گذاشته. خیلی شبيهش رفتار می کنم.از اون طرف رفتارهای خوبش هم همینطور.حالا گاهی برای اينکه برگردم به اون قسمتهایی از وجودم که قبلا داشتم و دوستشون  داشتم و الان کمرنگ شده ،  نگاه مامان می کنم. مامان مهربان و مقاوم.

خیلی بازی های انلاين دوس داشتم اغلب هم سرچ میکردم "free online games" بعد هم يه سری بازی فلش بالا میومد  بازیش میکردم .دوس داشتم بازی انلاينم مثه اين خارجی مارجیا باشه پیچیده و خاص . يه بار که داشتم توی یوتیوب چرخ میزدم دیدم یکی از اين گیمر های خفن که هر بار يه بازی رو تبلیغ میکرد ، داره اگار سایت agar.in بازی میکنه .بلافاصله رفتم توی سایت و بازی کردم . یکم که گذشت یکی از بلاگر های بلاگفا بازی tanki online رو معرفی کرد .همون بلاگر بازی شل شاک و بیليارد و

بر دلم داغ تو مانده تا ابدبر لبم شعر نخوانده تا ابدیاور بشکسته بال سرخ پردشمن از بامم پرانده تا ابد*شعرها چون بغض مانده در گلودر کجا یابم تو را ? با من بگوعمر من در خوش خیاليها گذشتدر پی تو تا ابد در جستجو*وصل تو ممکن نگردد هیچ گاهچون پلنگی که جهد بر روی ماهرسم اين دنیا بنا شد بر فراقبیژن و یوسف نگون در قعر چاه*آه از مکر و فریب روزگاربدگمانی در نهان و آشکارسايه ها هر روز بیش و بیشترسالهای گنگ و پوچ و پر غبار*میکده خالی ز خوبان اين زمانپیر ما رفته

دانلود آهنگ جدید رضا صادقی به نام یکیو دوست داشتم
Download New Music Reza Sadeghi – Yekio Doost Dashtam
رضا صادقی یکیو دوست داشتم
یکیو دوست داشتم که نمیشد بگم بهش چیزی رو جز قلبمنتوستم بدم بهش یکیو دوست داشتم واسه دلشیکیو دوست داشتم که واسه من نبود نگاش بغضمو قورت دادمنه کسی حرف میزد باهاش یکیو دوست داشتم واسه چشاشلعنتی انقدر عاشقت شدم که به اين راحتینمیشه زندگی کنم حتی يه ساعتی بی منم راحتیلعنتی من هنوزم حرف دارم باهات اما چه عادتی
برای دانلود روی لینک ز

قربونت برم خیلی دوست دارمچه کنم از دوریتچه کنم که بدون تو داشتم میرفتم داشتم میرفتم به درون پوچی و نامیدیناامید از آینده و انسانیت و کاسبی درست و داشتن پولپول هایم خرج تو شد ولی هر روز امیدوارترتر از بارون و بی خیال و امیدوار به دنیا و آینده 

امروز صبح امتحان تفسیر داشتم. اولین امتحان ترم دو. دیروز صبح توی موسسه کارگاه داشتیم و واسه همین دیروز که میشد روز قبل امتحان کامل از صبح تا شب خونه نبودم ولی تا چهار و نیم صبح بیدار موندم و خوندم و شب قبلش هم همین طور بازم تا چهار و‌نیم و‌حالا چشمام رو به زور نگه داشتم که فصل هشت گیم آف ترونز ببینم. متاسفانه من به اين بیماری که توی دوران امتحانات سفت و سخت تر سریال و فیلم رو‌ببینم مبتلام.

دیشب داشتم میشکا میخوردم ماهی گلی های رو اپن هی لب میزدن و نگاه می کردن. منم چون خیلی آدم دل رحم و با مهر و محبت و معتقدی هستم طبق حدیث هر چی برای خود پسندیدم واسه اونام پسند کردم و بهشون خرده میشکا دادم و اونام با اشتیاق خوردن.الان داشتم نیمرو میزدم بر بدن رفتم ببینم در چه وضعن، دیدم یکیشون ظرفیت وجودیش در اين حد نبوده که بتونه اون حجم عظیم مهر و محبت منو تحمل کنه و شهید راه حُب شدهروحش شاد.

کاش میشد واسه يه بار هم که شدهبرگردم به دوسال پیشاون وقتا همه چی فرق میکرد.حتی تو هم خیلی فرق میکردی با الانت.منم شاید.خیلی فرق داشتمسعی میکنم عادی باشمخوب باشمخودمو بزنم به بیخیالیعین تو باشمکه هیچی واست اهمیت نداره.دارم سعیمو میکنمولی میدونی.جیگرم داره اتیش میگیرهبه خاطر حسایی که داشتمبخاطر رفتارامبخاطر همه اذیتایی که شدم ولی دم نزدم.بیخیال اين حرفامیگذره.عین همیشه

حس میکنم مدتی که به یک آدم گنگ تبدیل شدم هیچ کس حرفام نمیفهمه منظورم متوجه نمیشه.‌ کلی حرف تو دلم دارم که نمیدونم برای کی بگم چطور بگم که بفهمه. هرشب ۴-۵ بار از خواب بیدار میشم و هرشب خواب های پریشون میبینم نمیتونم هیچ کدوم از مشکلاتی که دارم حل کنم اصلا انگار حل شدنی نیست حتی فکرش رو هم نمیتونم از کله ام بیرون کنم تو خواب و بیداری عذابم میده.
اصلا دیگه دلم نمیخواد شبها بخوابم چون صبح ها با حال عصبی تر و ناراحت تر بیدار میشم
دعوا
بحث
قتل
�

عرض سلام و خسته نباشید. سوال شوییی داشتم گفتم با شما در میان بزارم تا شاید بتونید كمك كنید. من و نامزدم بسيار باهم صمیمی و راحت هستیم و من از ایشون پرسیدم كه تا به حال رابطه جنسی داشته. كه ایشون راستشو به من گفت و گفت بله داشتممن به ایشون اعتماد كامل دارم.فقط گاهی اوقات كه مثلا از ذهنم میگذره یكم ناراحت میشم.كه چرا شوهر مثلا اون دوران جوانی و خامی اين اشتباه رو كردهاز شما میخوام كمكم كنید كه چه استنباطی را داشته باشم كه دیگه اين ناراحتی سر

دوستان وقتی داشتم می رفتیم با ماشین پدرم رفتیم اما پدرم باید میرفت خونه برای چیزی ما هم مجبور شدیم با وی آی پی بیایم ولی خوش گذشت جاتون خالی ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤لاله دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.

خدا میدونه با چه زجری امروز صبح از خواب بیدار شدم و اومدم سرکار!اين تعطیلات سال 98 بیش از همه تعطیلات عمرم خوابیدم و یللی تللی رفتم و میزان کار مثبتم 0 بود.اولش یکم عذاب وجدان درد و اينا گرفتم ولی خیلی زود حل شد.خداییش کمبود شدید خواب داشتم، حالا تا بیام دوباره عادت کنم تا 4 صبح بیدار نباشم و صبح زود بیدار شم له له هستما.****تصمیم داشتم توی تعطیلات کلی کار انجام بدم که حجم کارم کم شه، اما دریغ از یک خط کار مثبت.**** پیش به سوی کار مضاعف و حمالی بی �

امروز عصر من داشتم خستگی تعطیلات اول هفته رو در می کردم که انصافا تعطیلات کمر شکنی بود و احتیاج به استراحت کامپلیت بد رست  داشت(!)و خلاصه سپرده بودم که بیدارم کنند حتما چون کار داشتم،اينقدر قشنگ و عمیق مرده بودم، که هر بار کسی می اومد بیدارم می کرد فکر می کردم یک روز جدیده و باید شروع کنیم.بار هفتم هشتم برگشتم به خودم گفتم عای خدا زندگی چه مزخرفی شده، ای مرگش بزنند، خب مهلت بده چرا اينقدر زود زود صبح می شه اين اواخر.الآنم کلا داشتم فکر می �

حمید حامی برای اولین بار از قصه نافرجام یک عشق در زندگی اش گفت: آن خانم خیانت نکرد اما مظلومانه به من ظلم شد/5 سال تمام افسردگی داشتم و قرص می خوردم/گفتند نو.یافا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.

اين مدت، تمرین سازم خیلی خیلی زیاد شده بود تقریبا روزي ۱۲ ساعت ساز میزدم بیشترین امادگی دوران نوازندگیم دارم امشبم تا دیروقت میمونیم استدیو واسه ضبط البوم یکی از خواننده های خیلی معروف.اهنگاش خیلی دوست داشتم خودشم دوست داشتم ولی از نزدیک و از نظر کاری ادم به شدت کثیفيه به شدددتتتت.جدای از اينکه طرف متاهل ولی با همه تیک میزنه شوخی های به شدت مبتذل و احمقانه ش که رو مخ منه واسه همینم امشب تا اخر وقت تمام قطعات ضبط میکنم  دیگه پامم اينجا نمی�

اين میکس کار خودم نیست اما خیلی اين هماهنگی اهنگ وتصویرو دوست داشتم
و من عاشق نقش اول مردشممم سریالشم ک بی نهایت دوست داشتم بهتون پیشنهاد میکنم حتما ببینیدشحوریا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.

«درآمد خوبی در حوزه ی نفتی داشتم اما چون از خانواده دور بودم، همیشه دوست داشتم کسب و کاری برای خودم راه اندازی کنم.» آقای مهدی حاج محمدی دانشجوی .نیلا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.

در حوالی اين دنیا؛نه صادق به زندگی هدایت شد،نه فروغ از ناامیدی به امید رسید،و نه سهراب قایقی ساخت تا به شهر رویاهایش رسد!قلم و کاغذ کارشان بازیست با ذهن، تا روزمان را به شب و ماهش دلخوش کنند!خوشبخت باشید.همان باشید که میخواهید.اگر دیگران آن را دوست ندارند.بگذارید دوست نداشته باشند.ولی تو همیشه همانی باش که خودت دوست داری.نمیدونم واسه کی هست بعد مدتها در تلگرام پیامی اومد ک دوست داشتم 

یکسال از التیماتوم گرفتن حاجتم گذشت و من هنوز حاجت نگرفتم.کاش حداقل يه قدم به گرفتن حاجتم نزدیک میشدم.تصمیم داشتم باتوجه به اينکه حاجت نگرفتم امسال تو مراسم ایام فاطميه شرکت نکنم اما با توجه به برنامم و صحبت هایی که با خدا داشتم تصمیمم فعلا شرکت در مراسمات است.امشب گاش منم يه کار ساده پیدا میکردم از اين بلاتکلیفی در میومدم.

داشتم به اين فکر میکردم که قبل دیدنت چه حسی داشتمچه طوری پر پر میزدم.همیشه فکر میکردم بعد دیدنت دیگه تاب ندارمدیگه تحمل ندارممیگفتمبعد رفتنت چیکار کنمچجوری سر کنمچجوری دل ازت بکنمچجوری برگردمچجوری ادامه بدم.چند روزه دیگه میشه يه ماهيه ماه که ازدیدنت میگذرهنزدیکه يه ماههاما من هنوز نفس میکشیمهنوز دارم ادامه میدمهنوز دووم اوردم.سگ جون تر از اين حرفا بودم.دلم برات تنگ شده.خیلی

دانلود آهنگ جدید سهراب پاکزاد تزریق
Download New Music Sohrab Pakzad – Tazrigh
سهراب پاکزاد تزریق
 (برای دریافت اين موزیک زیبا به روی لینک بالا کلیک نمایید)
متن آهنگ تزریق سهراب پاکزاد
چقد قبل تو فرق داشتم يه عالم نقطه ضعف داشتم تو کل کل با همه بودم کلى اخلاقاى بد داشتم چقد دستات رسید زودى به داد اين دل مودى دیدى قلبمو گم کردم دقیق جاشو بلد بودى
+++
دانلود کامل موزیک زیبای تزریق با صدای سهراب پاکزاد
پخش با بالاترین کیفیت و لینک مستقیم پرسرعت بهمراه متن

خیلیا روزه نمیگیرن. من از 9 سالگی گرفتم! حتی وقتی مامانم میگفت اين بچه لاغره من دوست داشتم روزه بگیرم، حس آدم بزرگ شدن داشتم!که الان دیگه بچه نیستم! روزه گرفتن دغدغه ی مضحکی به نظرم اومد. فکر کردم احمقانه هست. حتی خجالت کشیدم! امتحان داشتن دلیل موجهی برای روزه نگرفتن من نبودامسال میگشتم يه ایرادی پیدا کنم روزه نگیرم.ولی نه معده درد داشتم، نه دارو ی خاصی باید مصرف کنم، نه وزنم کمه، نه بیماری خاصی دارم.ولی يه دلیل برای روزه گرفتن پیدا کر�

يه روز بهم گفت وبلاگت رو ببند ! حذفش کن !گفتم چرا !؟گفت دلم نمیخواد بخونم ولی نمیدونم اين چه مرضيه که هی میرم میخونم !من اون لحظه خیلی خوب متوجه درگیری حسی که دچار شده بود ، شدم ولی نخواستم جدی بگیرمش و ترسیدم وابسته بشه و مشکلات دو تا بشنمن به اوناون به منهنوز که هنوزه نمیدونم چقدر درگیر من شد ولی از فرارش احساس کردم قضيه داشته واسش جدی میشدهولی دوست ندارم دروغ بگم ، از اينکه نوشته هام رو میخوند بینهایت حس عالی ای دلشتمافسوس که دیگر نیست که بخ�

يه تجربه ی عجیبی داشتم دیشب. الان که بهش برگشتم دیدم در عین حال که وارد چالش و بحث شدم با دیگران، به شدت پرهیز کردم از بیان نظر واقعی ام و تو حواشی اش پلکیدم، در واقع سعی کردم موضع دیگران رو نفی کنم و از اين طریق "نزد خودم" موضعم رو تثبیت کردم. يه جوری به خودم باج دادم و حالمو خوب نگه داشتم.البته یکی دیگه از دلایلش هم اينه که اضطراب حرف زدن دارم تو اون جمع و نمیتونم حرف واقعی ام رو بزنمپ.ن: هیچ وقت فکر نمیکردم اين که بشینیم دور هم شعر بخونیم ت�

در اين مدت به اين موضوع رسیدم که فکر مهاجرت تا اينجا که ما پیش رفتیم از خود مهاجرت سنگین تر است. اين پروسه طولانی دلتنگی و دل بریدن و انتظار و بلاتکلیفی.به پازل ها کتابها بازی های فکری زهرا ، ماشین ها توپها و لگوهای امیرعلی نگاه می کنم و فکر میکنم چقدر فرصتمان کم است برای بازی! از شنیدن زبان انگلیسی با وجود علاقه زیادی که داشتم و دارم و کمابیش باآن سروکار داشتم ، واهمه دارم. بیشتر به تعلقات دنیا فکر میکنم به دل بریدن و رفتن. به مرگ. اينهمه

دانلود آهنگ جدید رضا صادقی بنام یکیو دوست داشتم با بالاترین کیفیت










Download New Music Reza Sadeghi – Yekio Doost Dashtam
ترانه و موزیک: بابک بابایی , تنظیم: رضا صادقی
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …










دانلود آهنگ جدید با لینک مستقیم

امروز از يه خانومه داشتم شرح حال میگرفتم 44y واسه جراحی کیست تخمدان اومده بود از شهرستان .میگفت 15 ساله ازدواج کردم بچه دار نشدم.بعد ادامه داددل درد داشتم دارو گیاهی خوردم دوماه نشدم دکتر ن بهم گفته کیست داشتی  اين تشدیدش کرده میگم جلوگیری میکردی میگه نه ما بچه دار نمیشیم دکتر گفته به خاطر اضطراب خودته . خیلی وضعمون  خوب نیست تا جایی که پول داشتیم درمان گرفتیم بعدشم هیچی دیگه .چرا اينقدر تلخه همه چی؟؟؟کی تموم میشه دیگه

فک کنم تنها کسی که صفحه ی وبلاگمو باز میکنه خودمماصن حتم دارم فک که هیچیچن وقت پیش دوتا از اعجوبه های نوجوونیمو پیدا کردمatc= a touch of classhttps://en.wikipedia.org/wiki/I%27m_In_Heaven_(When_You_Kiss_Me)مسخره اس شاید ولی من با اين آهنگ بهترین خاطره هامو داشتم روزامو رنگی میکرد ولی فقط يه 3gpاز کنسرتش داشتم که کیفیتش اونقدر عالی نبود که بشه متنای تهشو خوند یا اسپاتیفای اون زمان دقیق تشخیص بده. یکی از ارزوهام اين بود که بالاخره زبانم اينقد خوب بشه که بفهمم چی میگه و خب بعد اينهم�

صبح طبق معمول صبحانه و حرکت به سمت شرکتامروز قرار آموزشی داشتم و حدود دو ساعت آموزش دادمنیروی جدید جایگزین زینب هم فوق العاده بود و اگه همین روال رو داشته باشه خیلی بهتر از زینب هم کارها رو پیش میبرهامیدوارمرفتم برای ترخیص يه جنسی که از تایوان ارسال شده بود و خدا رو شکر مشکلی نداشتچون نوبت دندون پزشکی داشتم ساعت دو از شرکت اومدم بیرونبعدش يه چرت نیم ساعته و بعدش باشگاه و بعدش حمام و بعدش دندون پزشکیالانم توو مطب منتظرمخیلی گرسنه هستم

اگر بیست بار بیشتر نباشه،بیست بار هست.خب وقتی تو یک خواب شبانه بیست بار بیدار شی و هر سری هم يه نکته،يه موضوع  يه چیزی به ذهنت خطور کنه صبح که پاشی انگار دیشب نخوابیدی.اين هم جز مشکلات تقریبا همیشگی منه.کوبلن دوزی، چشمهام باز شد و یاد کوبلن دوزی افتادم،بچه که بودیم پیر و جوان و دختر و پسر کوبلن دوزی می کردیم. مسابقه می دادیم.من هم يه کوبلن داشتم که فکر می کنم اسمش دختر گل فروش بود،خیلی دوستش داشتم و گاهی که یادم میاد افسوس می خورم چرا الان ند

تو ای money  کجایی ؟؟؟ شاید اگر پول داشتم ( یعنی اين سالها دنبال پول درآوردن رفته بودم )  الان داشتم با يار توی يه کافه  گفتگو میکردم . ولی دنبال هر چیزی بودم به جز پول . اما دیگه مجبورم دنبال پول درآوردن باشم . نمیدونم چطوری ولی لازم دارم . فقط پول هست که میتونه گره های زندگی منو باز کنه . اتاق جدیدم آماده ست و به زودی نقل مکان خواهم کرد، حالا دیگه میتونم کارگاه و آتليه خودم رو داشته باشم . ولی هیچ پولی ندارم که بتونم کسب و

فقط خواستم بگم پست قبلی رو زمانی نوشتم که هنوز ته مايه هایعرفانی داشتم و فاز دریا و وصول به عشقِ بی انتها و غرقه بحر عشقگشتن و از اين جور مزخرفاتو داشتم.دنیای مدرن جای اين حرفا نیست.آدمی که مجبوره از خروس خون تا بوق سگ دنبال يه لقمه نون باشه که ازگشنگی نمیره دیگه وقتی واسه "تذکره الاولیا" خوندن نداره.جهان مدرن جهان سرعته. وسط اين همه سرعت نمی شه نشست ومدیتیشن کرد.یاحق

دانلود آهنگ فوق العاده زیبای يه روزي اومدی تو توی زندگیم از وقتی که تو اومدی+متن آهنگ
انتشار و پخش اختصاصی توسط وبسایت: حــــس غم.آی آر
قسمتی از متن آهنگ
روزگاري داشتم بی درد و غصه
ولی الان اشك چشمامو شسته
يه روزي اومدی تو توی زندگیم تا قبل اون هیچ خیالی نداشتم
فکر میکردم که توی دنیا کسی نیست بتونه منو اسیر خودش بکنه
اما حالا فهمیدم که روزگار اگه بخواد آدما میتونه چیکار بکنه!
 
برای مشاهده و دانلود فایل لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.ح�

دانلود آهنگ جدید غمگین به نام وقتی‌ حالم بد بود خیلی‌ چیزا داشتم کم بود (ماکان بند) (کیفیت عالی)
Ahang vaghti halam bad bod kheili chiza dashtam kam bod az Macan Band
دانلود آهنگ وقتی‌ حالم بد بود خیلی‌ چیزا داشتم کم بود (ماکان بند) (کیفیت عالی)
وقتی‌ حالم بد بود خیلی‌ چیزا داشتم کم بود
هیچکسیم دورم نبود دستمو گرفتی و چه زود
وقتی‌ همه پسم زدن شروع کردم قدم زدن
تو خلوته خودم بودم می‌خواستم بگیری‌ جونمو
گفتم خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اينجورین باهم

دانلود آهنگ جدید غمگین به نام وقتی‌ حالم بد بود خیلی‌ چیزا داشتم کم بود (ماکان بند) (کیفیت عالی)
Ahang vaghti halam bad bod kheili chiza dashtam kam bod az Macan Band
دانلود آهنگ وقتی‌ حالم بد بود خیلی‌ چیزا داشتم کم بود (ماکان بند) (کیفیت عالی)
وقتی‌ حالم بد بود خیلی‌ چیزا داشتم کم بود
هیچکسیم دورم نبود دستمو گرفتی و چه زود
وقتی‌ همه پسم زدن شروع کردم قدم زدن
تو خلوته خودم بودم می‌خواستم بگیری‌ جونمو
گفتم خدا خودت
بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اينجورین باهم

من تازه شروع کردم به کتابخونی. کتابای معروف رو هم اکثرا توی لیستم دارم ، حدودا ۹۰ و خرده‌ای هستن! تا الان کتابایی رو‌خوندم که همه تعریف میکردن ازشون.منِ او، ناتور دشت، و سه تا از کتابای عباس معروفی: تماما مخصوص، سمفونی مردگان ، سال بلوا. دوتای اول رو که دوس نداشتم و نتونستم ارتباط برقرار کنم، البته قلم نویسنده من او رو دوس داشتم، نحوه نگارش جزییات؛ ولی وقتی ناتور دشت تموم شد با خودم گفتم: وات د فاک؟! اين همونی بود که انقد ازش تعریف میکردن؟!

همینطور که داشتم واسه امروز برنامه میریختم ، گریزی به مطالبی که قبلا خوندم زدم.جا خوردم! انگار نه انگار من اينها رو خوندم. تست زدنم تو اکثر موارد بالای 50 - 60 درصد بود. حتی تو بعضی مباحثش 90 درصد!!خاک عالم !! انگار ذهنم سپید سپیده!پس اينها کجا رفتن؟!طبق شیوه مطالعه مطالب دشوار و پیچیده که تو همین کتابها فهمیدمش ، من از اول اولش داشتم درست مطالعه میکردم. فهم عمیق. درک و انتقال به حافظه بلند مدت. پس کو؟ چرا انگاری هیچیش یادم نیست.چقدر میترسم .وقتی ند�

پیجش تو اينستاگرام و تلگرام  بلاک کردم دیگه هیچ ارتباطی باهاش ندارم خیلی اتفاقی تو پیج يه دوست مشترک يه عکس ازش کنار اکیپ دوستاش تو وین دیدم خیلی ریختم بهم خیلیيهو تو يه حرکت انتحاری کل پیج دوستای مشترک زدم بلاک کردم بعد دیدم اينطوری نمیشه پیجمو کلا دی اکتیو کردم از تلگرامم اومدم بیرون و فقط واتس اپ‌ نگه داشتم که با دوستام ارتباطم حفظ کنم .حالش خیلی خوب بود مثل همیشه شیک و سرحال و خنده رو نمیدونم چرا انتظار داشتم حالش خوب نباشه دلم‌می

 شنبه که اداپتور لپ تاپ رفت تو بازی و دو رو از کار و زندگی انداختم . دیروز هم از کلاس زبان برگشتم و تبلتمو از تو کیف برداشتم دیدم که همش داره ریبوت میشه و اصلا صفحه اصلی بالا نمیاد گفتم به به هر دم از اين باغ بری می رسد .مجبور شدم با ریکاوری مود تبلتو ریست فکتوری کنم و طبیعتا هر چی داشتم به فنا رفت  کارد میزدی خونم در نمی اومد امروز هم سرگیجه داشتم و به هیچ کاری نرسیدم .امیدوارم فردا مشکلی پیش نیاد و همه چیز خوب پیش بره .اخر هفته باید بر�

اگر و اما های بسياری در زندگی همه ما وجود داره که هر کدومش می تونست علت و معلول يه واقعه در زندگیمون باشهدر اين مواقع خیلی سخته که افسوس نخوری و آه نکشیاگه پدر داشتم، اگه مریض نبودم،اگه پول داشتم و مجبور نمی شدم برم سرکار،اگه زیبا بودم، اگه کاریزما داشتم،اگه منو دوست داشتن،اگه ازدواج می کردم،اگه اگه اگهبعضی وقتا نمی تونم اين اگه  ها رو کنترل کنم.اگر چه من هم مثل بقيه مقصر وقوع برخی اتفاقات نبودم اما بازم خودمو سرزنش می کنم که شاید

اينجانب ف-ع متولد شهریور سال 1353 در شهر  تهران و ساکن قم هستم.
از کودکی به دلیل مشکلات خانوادگی و فقر و مشکلات مالی و جدایی پدر و مادرم از نعمت درس خواندن و باسواد شدن محروم بودم که اين بی سوادی من علت و باعث مشکلات بعد شد و زندگیم را به منجلاب کشید روزهایی که در خانه مادرم بودم اوضاع و نابسامانی  شرایط مادرم، مرا به ستوه آورده بود پدرم که اعتیاد داشت و مادرم را رها کرد و رفت سراغ همسری دیگر، برادرم نیز با رفقای نااهل نشست و برخاست کرد

با همسر يه سفر کوتاه رفتیم دوبلین. با اينکه خیلی کوتاه بود اما بهمون خوش گذشت، طفلی فرزاد از همون جا باید میرفت سفر کاری و من (طفلی) تنها برگشتم خونه. برای همون یک روز و نصفی که دوبلین بودیم چند تا برنامه داشتم و دوست داشتم چند جا سر بزنم و خوشبختانه تونستیم همه رو انجام بدیم. یکی از اين کارها دیدن مجسمه اسکار وایلد بود که البته سر راه به گالری ملی  ایرلند هم سری زدیم و من واقعا خوشم اومد از آثاری که اونجا نگهداری میشد. دوبلین رو شهر زنده ای یا

من همیشه موضوعی را برای عکاسی در نظر داشتم از شرایطی که دخترم بوجود میاورد با هرانچه که دم دستم بود از پارچه بگیر تا غیره عکاسی میکردم و  دوست داشتم ولی هیچوقت همه چیز برام مهیا نبود و منو راضی نمیکردتا اينکه اتليه سه سیب را دیدم خیلی خوشم اومد از دکور و تم های مختلفی که داشتن همه چی خیلی خوب بودو باب میل. دیگه بعد از شناخت سه سیب دغدغه ای نداشتم وبرای مناسبت های مختلف دخترم رو به اين اَتليه میبرم 

دیروز از ساعت ۵ و نیم تا ۵ دقیقه به ۷ اومدم از بسته شبانه م استفاده کنم ، داشتم فیلم گل یخ رو تیکه تیکه رد میکردم که يهو‌ ارور داد که دیگه بالا نمیاد! سریع پی اولین فکری که به سرم زد و همیشه هراسش باهام هستو گرفتمشارژمو چک‌کردم و در کمال تعجب دیدم از هشت تومن شارژم فقط يه ریال مونده!ولی من که بسته داشتم و داشتم به اين چیزا فکر میکردم که يه پیام برام اومد با اين مضمون که :  شما دارای 4177 مگابایت وای فای اول تا  1397/06/02, 2841 مگابایت دیتای هد�

اگر میشد به افسانه شبی رنگ حقیقت زدحقیقت را اگر میشد شبی افسانه میکردمهمه چی‌سر جاشهمن سر جام نیستممتنفرممینویسم ک یادم بمونهروزای سخت تراز اين داشتمولی خب روزای بهتراز اينم داشتم#میدونم میگذره#میدونمم بهتر میشهاما عصبانی ام دیگه چ‌میشه کرد؟!

بعد از یک سال و اندی ، بعد از کار سخت اسباب کشی و خستگی های اين مدت، دیدار با خانواده و شهر قشنگم یک جور دلچسبی قشنگ است، با اينکه روز اول حسابی احساس غریبی می کردم و اصلا ذوق زده نشدم و همش دوست داشتم زودتر برگردیم!!! انگار یک جای ناآشنا آمده باشم و کسی را نشناسم ، فردایش کمی بهتر شدم و بعد خیلی بهم مزه داد و خوش گذشت. احسان را خیلی ها برای بار اول دیدند و برای هیچ کس هم غریبی نکرده و فقط روز اول خیلی گريه کرد که همه گفتند برای تغییر آب و هواست.&n

قبلنا، یعنی ده پونزده سال پیشا، عادت داشتم هر شب تابستون، وقتی مطمئن شدم همه خوابیدن، از جام میومدم بیرون و خیلی آروم در رو باز میکردم و میرفتم تو ایوون میشستم و به آسمون خیره میشدم و به هیچ‌ چی فکر نمیکردم. دلیل خاصی نداشت فقط اين کار انگار جای خالی کسی یا حسی رو در من پر میکرد. خیلی ساله که مرتب اين کارو نمیکنم و حتی چند وقت یادم هم رفته بود که همچین عادتی داشتم و فقط بعضی شبا که احساس درموندگی و کلافگی میکردم میرفتم تو ایوون. الان تنها چیزی �

فردا که چشم بگشایماز تپه‌ی روبه‌رو سرازیر خواهی شدبه آن‌سوی دامنه اما و پنجره‌ام برای ابد گشوده خواهد ماندسپیده‌دمزنبق‌ها بیدار می‌شوند غوطه‌ور در شبنمو بوی آویشن و بابونهاز آغوشم خواهد گریختکجای اين دره‌ی پرسايه خوابیده بودیمکه جز صدای تيهوهاو بوی آویشن بر شانه‌هایمچیزی را به یاد نمی‌آورم ؟همیشه دلهره‌ی گم‌شدنت را داشتمیقین داشتم وقتی بیدار شومتو رفته‌ایو زمین دیگرگونه می‌چرخدیقین دارم اما که خواب ندیده‌امکه تو در کنارم ب

اهل حرف زدن و نوشتن سطرهای طولانی نیست. همیشه حرف هایش را با آهنگ هایی که می فرستد می زند.آهنگ ها قدرتی دارند که تو را به اولین روزي که شنیدی شان می برد. اگر زمستان شنیده باشی سردت می شود با شنیدنش، اگر توی پیاده رو شنیده باشی تو را به همان حال و هوا می برد و هر وقت که بشنوی در همان روز اول تداعی می شوی.حالا هر وقت تو فقط باش مازيار فلاحی را می شنوم هل می خورم توی اواسط آذر ماه، توی تاکسی و خیابان دانشجو و محوطه دانشگاه و هوا که سرد بود. قهر بودیم. ی

پس کی شنبه میشه، اه!     نمی دونم کی شر اين شرم و غصه ی لعنتی از اين که امسال هم نمی تونم برم دانشگاه گورش روُ گم می کنه! یاد پروندَم تو مرکز مشاوره ی دانشگاه میفتم. نمی دونم وقتی دانشجوها فارغ التحصیل میشن، پروندَشونوُ نگه می دارن یا می ریزن دور؟ یاد اون برگه های پرطمطراقی که درمانگرم به پروندَم منگنه کرده بود میفتم. برگه هایی که من سال دوم کارشناسی سیاه کرده بودم. تمرکز حواسم مثل الان و مثل وقتی دانش آموز بودم ضعیف بود و يه موضوع خیلی خ�

سعی میکنم بعد از اين اگه فرصت کنم از شیرین کاری های فندق بنویسم.دراز کشیده بودیم و داشت با ولع زیاد شیر میخورد. در حین خوردن داشت با انگشتای پاش بازی میکرد. منم در حالی که داشتم به کوتاه کردن موهام فکر میکردم، موهاشو نوازش میکردم . يه دفعه احساس کردم که دیگه شیر نمیخوره. نگاهش کردم دیدم داره شست پاشو میخوره !!!!!تو روروعکش بود و طبق معمول رفته بود پشت در اتاق خواب و داشت بند حوله منو میخورد که آیفون زنگ خورد. يه دفعه ای هول کرد و تند حرکت کرد که ب�

همه چیز داشت عادی میگذشت تا .يه روز صبح از خونه به سمت شرکت راه افتادمماشینم رو‌ ‌پارک کردمزنگ زدمجای نشستن زینب جوری بود که تا در شرکت رو باز میکردیم اولین نفر اونو میدیدیمدر باز شدوارد شدمهمچین که نگاهم به نگاهش افتاد داغون شدمبنحوی که اينگار سالهاست که می شناسمشتووی ذهنم بینهایت زیبا و جذاب اومداز داخل منفجر شدمفقط مستقیم رفتم توو اتاقمنشستم و به خودم گفتم چرا اينجوری شدمهمه ش دوست داشتم برگردم و باز نگاش کنمبینهایت جذاب شده بودداش

اهل حرف زدن و نوشتن سطرهای طولانی نیست. همیشه حرف هایش را با آهنگ هایی که می فرستد می زند.آهنگ ها قدرتی دارند که تو را به اولین روزي که شنیدی شان می برد. اگر زمستان شنیده باشی سردت می شود با شنیدنش، اگر توی پیاده رو شنیده باشی تو را به همان حال و هوا می برد و هر وقت که بشنوی در همان روز اول تداعی می شوی.حالا هر وقت تو فقط باش مازيار فلاحی را می شنوم هل می خورم توی اواسط آذر ماه، توی تاکسی و خیابان دانشجو و محوطه دانشگاه و هوا که سرد بود. قهر بودیم. ی

امروز که داشتیم روی سی و سه پل راه میرفتیم و بابام حرصمو در اورده بود سر هیچ و پوچ . داشتم به اين فکر میکردم که چقدر خوشحالم از تصمیمی که گرفتم . که چقدر باید برم قطعا و چقدر غییییر قابل تحمله اينجا بودن و کنارشون بودن. اينکه دیگه نمیتونم. داشتم همش با خودم فکر میکردم که یادم بمونه بعدها هرگز پشیمون نشم از تصمیمم . داشتم با خودم تمام اتفاقات حرص در بياری که میتونستم توی سرم یادم بيارم از بچگیم تا الانو مرور میکردم. تموم ندیده گرفته شدن ها �

هیچوقت یادم نمیره.ده - یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم. ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد. بدجور زخم شد. خیلی درد کشیدم.خیلی طول کشید تا کم کم جای اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد. اون روزا فقط يه دوست صمیمی داشتم. دوستی که مثل خانوادم بود. دوستی که بهش اعتماد داشتم. تو مدرسه فقط اون می دونست ساق پای راستم زخم شده.اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود.چند روز بعد از اين اتفاق با دو�

لمروز اگه خدا قبول کنه روزه گرفتم  تا الان چیزیم نیس فقط یکم گشنم شده :/ خواب دیدم رفته بودم کربلا با خانوادم و وسط بین الحرمین نماز خوندم و داشتم ذکر میگفتم و حالم خوب بود حس میکردم یک الی دو روز اينجام و همه جا با عجله میرفتم و همه جارو میخواستم زيارت کنم یادمه تو خواب چادرم سریع سرم کردم و محکمش کردم و رفتم به سمت باغ امام صادق. با عصبانیت به بابام گفتم عهههه منم میخواستم بیام و پریدم از پله ها پایین و دوبارع داشتم میرفتم اون سمت چ حال خ�

همیشه حس می‌کردم به خاطر اخلاقمون ما با هم دعوا نمیکنیم؛ خودش هم همین رو گفت؛ به زهرا هم همین رو گفتم. ولی همیشه کنجکاو بودی بدونی سرچی ممکنه حرفتون گیر کنه؟ دقیقا و میدونی امشب یک سوتفاهم پیش اومد؛ خیلی الکی. شوخیم رو جدی گرفت :( به همین سادگی. اين یک اولین باره که قطعا دلم میخواد آخرین بار باشه. چرا؟ واقعا انتظار نداشتم جدی بگیره؛ ناراحت شدم. من حرف جدیم رو همیشه مستقیم میگم و شوخیم کاملا شوخی و خالی از نیش و کنايه اس. فکر میکردم میدونه. چرا ف�

داشتم وبلاگ هارو میخوندم که دلم برای دوران مدرسه تنگ شد نه بخاطر نوستالژی و اين چیزا ها ن واسه معلم ها ن واسه درسها ن واس دوستام هیچ کدوم فقط دلم تنگ شد چون اونموقع ها خیلی کم وقت خالی داشتم اونقدری که خوابیدن بعداز ظهر برام يه امید شده بود و واقعا خیلی کیف میکردم اگه یک روز ظهر میخوابیدم.‌‌همیشه سرم شلوغ بود البته که همش فیزیک و ریاضی بود حس خاصی بهش نداشتم ولی از فیزیک واقعا بدم میمومد چون هرچی بیشتر میخوندم کمتر میفهمیدم اما الان هم

دیشب بابام همش میگفت پاشو قران بخون فلان کل بلان کن منم لج کردم هیچ کاااااری نکردم. اصلا شب قدر رو نمیتونم درک کنم. هر سال دعا کردیم چی شد جز سال بعدش گه تر شد؟ اصلا نمیتونم درک کنم قبلا هم گفتم چرا حوصله ندارم.داشتم میگفتم منم لج کردم و رفتم خوابیدم. داشتم خواب دکتر میدیدم یادم نمیاد دقیقا چی داشتم میدیدم ولی یادمه تو مطب بودیم و هر یک عکسی که نشونم میداد خیلی ترسناک بود واقعا ترسناک بوود و یادم نمیاد از چی میترسیدم. یک کابوسی بود که نگو تازه ب

از نوترون ناراحت شدم که دیدم ناراحته بابت شب تولد محمد. که بهش خوش نگذشته، که بدش اومده من اونجوری بودم و ملتو بغل میکردم یا هرچیاونم از اون دفعه که گفت فلان لباس خیلی يه بذا تو مراسمات خودمونی تر بپوش!من نسبت به اين تعیین تکلیف به شدت گارد دارم خودشم می‌دونه، دیشب میگف اصلا نمیگم اون وضع خوب بود یا بد، دارم نظر شخصیمو میگم. ولی من نمیتونم بگم نظر شخصیت تغییری تو کار من ایجاد نمیکنه که.نمیدونم شاید منم اگه جاش بودم دلخور میشدم. ولی به جای ا

دوستش داشتم مهم اين بود که بعد از مدتها دل به یکی بستم. حس کردم قلبم می زنهدرست قلبم از سینه زد بیرون و برای یک لحظه تپش قلبم، خارج از سینه ام حس کردماينکه اون آدم کی بود؟کجاست؟چیکار می کنه؟مهم نیستفقط می دونم حس زن بودن رو در من بیدار کرد. حس کردم می تونم بجز یک انسان خیالی، یک انسان واقعی دوست داشته باشم. :) جالب بود. آدمی رو که حتی از نزدیک ندیده بودم. دوست داشتم.  نمی دونم چرا قسمت نشد حتی یکبار ببینمش  اما عالی بود  کاش

دیشب جاتون خالی سفارش کشک بادمجون دادم برام آوردن آموزشگاه،  با نون سنگک کنار همکارام خوردیم . اومدم خونه،  همه کارا بدو بدو کردم . البته بیچاره مامانم ظرفا شسته بود . ولی برو بیاهای بعد افطار دیگه با من . سعی میکنم خودم کارا  کنم . نمیدونم چرا خیلی سنگین شدم با اينکه زیاد نخوردم . صبح  خسته پا شدم و زوری رفتم باشگاه . ولی ورزش هام نکردم و فقط یوگا کردم . چون بعد نماز خیلی بیخوابی داشتم . امروز هم کلا آموزشگاه نمیرم ، دو ساعت خالی داشتم ب�

به گزارش خبرنگاران آنلاين ، جواد نکونام پیش از بازی فولاد خوزستان و استقلال در هفته هفدهم لیگ برتر فوتبال اظهار داشت: می دانیم که فردا یک مسابقه سخت و سخت روبرو خواهیم شد. ما باید تلاش کنیم تا موفق و متمرکز باشیم. ما می دانیم که استقلال تیم خوبی ، با استعداد و بسيار …
منبع: سایت اسپرت نیوز
اول فصل هم از استقلال پیشنهاد داشتم/ جنگ ما در آسیا نابرابر است – خبرگزاری آنلاين | اخبار ایران و جهان
مجله خبری تخصصی فناوری و کامپیوتر

به گزارش خبرنگاران آنلاين ، جواد نکونام پیش از بازی فولاد خوزستان و استقلال در هفته هفدهم لیگ برتر فوتبال اظهار داشت: می دانیم که فردا یک مسابقه سخت و سخت روبرو خواهیم شد. ما باید تلاش کنیم تا موفق و متمرکز باشیم. ما می دانیم که استقلال تیم خوبی ، با استعداد و بسيار …
منبع: سایت اسپرت نیوز
اول فصل هم از استقلال پیشنهاد داشتم/ جنگ ما در آسیا نابرابر است – خبرگزاری آنلاين | اخبار ایران و جهان
برترین مرجع خبری تکنولوژی و کامپیوتر

به گزارش خبرنگاران آنلاين ، جواد نکونام پیش از بازی فولاد خوزستان و استقلال در هفته هفدهم لیگ برتر فوتبال اظهار داشت: می دانیم که فردا یک مسابقه سخت و سخت روبرو خواهیم شد. ما باید تلاش کنیم تا موفق و متمرکز باشیم. ما می دانیم که استقلال تیم خوبی ، با استعداد و بسيار …
منبع: سایت اسپرت نیوز
اول فصل هم از استقلال پیشنهاد داشتم/ جنگ ما در آسیا نابرابر است – خبرگزاری آنلاين | اخبار ایران و جهان
جدیدترین اخبار و اطلاعات تکنولوژی و رایانه

واقعا ممنونم از همتون، بخاطر وقتی که برام گذاشتید و راهنمایی هایی که کردید. در اولین فرصت انشاالله تک تک کامنتها رو جواب می دم. بی احترامی می دونم کامنتی فقط تایید بشه بدون جواب. هر کامنتی رو چندین بار خوندم با دقت.من چندروزي سرگیجه داشتم و حالت تهوع، کارمم خیلی زیاد بود. آخرین عادت ماهانم ۲۴ ماه پیش بوده. شک کردم نکنه باردارم اما خیلی بعید بود.از۲ سال پیش ۲ تا چک بیبی داشتم رفتم اولی رو استفاده کردم مثبت شد اما خط دومی خیلی کمرنگ افتاد. رفتم د�

15 روی 10اين اخرین فشاری بود که داشتم همین دیشب.پژی میگفت خوبی چیزیت نیست و من میگفتم اره خوبم یکم شقیقه ام زوق زوق میکنه بعد يه چند تا گوجه سبز داد خوردم و يه مقدار هم عرق خوردیم با سیر تازه و ماست.خیلی فرق خاصی نکردم امروزم مثل دیروزم.خصوصا که امروز داشتم چند تا خبر ی میخوندم حس میکنم حالم بدتر هم شده.خبر های اين کشور خیلی ازارم میده هم از خوندن و شنیدن حالم بد میشه هم کلافه میشم وقتی از چیزی خبر ندارم و بقيه میگن فلان چیز و فهمیدی و وقتی می�

امسال یکی از یلداهای متفاوت و شیرین و خوش زندگیم رو داشتم، در کنار چند دوست مهربون و نازنین تو يه ویلای جنگلی در مازندران. يه شب قبل از یلدا رفتیم به استقبال، هرچی میوه و خوراکی همراهمون داشتیم رو توی ظرف ها چیدیم و ظرف ها رو خوشگل و قشنگ کنار هم! گفتیم، خندیدیم ، مدل به مدل عکس گرفتیم، تا می تونستیم خوردیم و يه شب خاطره انگیز ساختیم! همسران و فرزندان رو که روونه رختخواب کردیم، تا نزدیکی صبح زیر لحاف نشستیم به حرف زدن، تعریف کردن از اين طرف �

حالا امروز داره تموم میشه و چند دقیقه ای مونده به ساعت 12 شب. یک لیوان چای کنارم هست و فکر کردم چقدر دلم می خواد حال عجیب امروز رو بنویسم.صبح با سردرد مختصربیدار شدم. وقتی رفتم صبحانه بخورم، دیدم نمی تونم. لقمه برداشتم ولی نمی تونستم بگذارم دهنم و قورت بدم. تهوع داشتم انگار و هیچ اشتهایی نداشتم.  چند قلپ چایی خالی خوردم و یک ژلوفن و دوباره خوابیدم.  سردرد خوب شد ولی حال من نه .درد نداشتم. سرما هم نخوردم. ظاهرا مشکلی نبود ولی حال نداشتم پاشم

به گزارش خبرنگاران آنلاين ، جواد نکونام پیش از بازی فولاد خوزستان و استقلال در هفته هفدهم لیگ برتر فوتبال اظهار داشت: می دانیم که فردا یک مسابقه سخت و سخت روبرو خواهیم شد. ما باید تلاش کنیم تا موفق و متمرکز باشیم. ما می دانیم که استقلال تیم خوبی ، با استعداد و بسيار …
منبع: سایت اسپرت نیوز
اول فصل هم از استقلال پیشنهاد داشتم/ جنگ ما در آسیا نابرابر است – خبرگزاری آنلاين | اخبار ایران و جهان
جامع ترین ترین اخبار و اطلاعات فناوری و رایانه

در رستوران بودم که میز بغلی توجه‌م را جلب کرد. زن و مردی حدود ۴۰ ساله روبه‌روی هم نشسته بودند و مثل یک دختر و پسر جوان چیزهایی می‌گفتند و زیرزیرکی می‌خندیدند._بدم آمد. با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با اين سن‌تان باید بچه دبیرستانی داشته باشید. نه مثل بچه دبیرستانی‌ها نامزدبازی و دختربازی کنید. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت: آره عزیزم. بچه‌ها رو گذاشتیم خونه خودمون اومدیم. واسه‌شون کتلت گذاشتم ت

مزخرف‌ترین تعطیلات و نوروز عمرم بود. نصفش که بارونی بود ، و در کل اين حس بد بازم باهام بود.امروزم که سیزده‌به‌در بود، ابری و سرد بود به همراه باد. نرفتیم بیرون. بعد از ظهر رفتیم بیرون يه چایی میوه خوردیم و سبزه‌هارو انداختیم تو اب. یاد پارسال سیزده به در می‌افتم. پارسال پر از حس امید بودم، فک میکردم ۹۷ سال منه، به هدفم میرسم. فکرشم نمیکردم اونجوری بشه. و برعکس امسال. توی ماشین همش حس خفقان داشتم و اشک تو چشام جمع میشد، به زور خودمو کنت�

مریضی و حال خرابی کشید به دوماه واقعا که .يه جوری شد که دیگه نتونم جبران کنم زحماتمو به باد داد تازه نمیدونم کی خوب میشم و چقد دیگه طول می کشه تا خوب شم ازمون امروزو نابود کردم عمومیا خیلی خوب بود ولی اختصاصیا وحشتناک بود پووووف. نت سیمکارت افتضاحه هی پاک ویشه هی باید دوباره بنویسم .اختصاصیای لعنتی همه رو خراب کردم خب نخونده بودمشون میفهمی؟ مریض بودم درد داشتم نتونسم چیزی بخونم اينم از بخت ماست تف بهش تازه بدبختی اينجاست که نمیدونم کی �

چند روز پیش صبح بیدار شده بودم و میخواستم شلوارم رو عوض کنم، احتمالا در حالت بدی سعی در انجام اين کار داشتم و یا پیش زمینه‌ش رو داشتم که کمرم بشدت گرفت طوری که تا چند روز بعد حتی بازدم م همراه با درد بود علت گرفتگی رو میگفتم، همه به مسخره میگفتن بخاطر شلوار پوشیدن آخه؟ انگار دردهای بزرگ باید علت های بزرگم داشته باشه. دِ نه ! یک وقتی یک تریلی از روی آدم رد میشه و هیچ دردی حس نمیکنه یک وقتاییم با یک اشاره حتی نفس کشیدنتم دردناک میشه بستگی

من برگشتم. نمیدانم که آیا روزانه نویسی کنم یا هراز چندگاهی پستی بنویسم. خودم دوست دارم از روزهایم بنویسم هرچند زمان  زیادی ندارم برای نوشتن هرروزه . از پیامهای پر مهرتون سپاسگزارم؛ دوست داشتم تک تکتان را ببوسم برای اينهمه عشقی که همراه پیامهایتان روانه میکنید. انرژی واژه هایتان را دریافت کردم. چندروزيست که بازگشتم،  سفردر سفر داشتم و ایران هم رفتم. همه چیزبرایم خوب بود،  خانواده و دوستانم را دیدم. بیشتر برای خوردن یک چای رفت

 
*********************************************************************************ای کاش که انسانیت را در رگ انسان تزریق می کردند. ********************************************************************************* مردان بزرگ اراده می کنند، انسانهای کوچک آرزو می کنند. ********************************************************************************* یکی را دیدم با کفش پاره شکر خدا می کرد، گفتم کفش پاره که شکر کردن ندارد، گفت یکی را دیدم که پا نداشت و شکر خدا می کرد. ********************************************************************************* جناب زرتشت: کاش آنقدر آب داشتم تا جهنّم ر

یادش بخیر بچه که بودم دوست داشتم زودتر بزرگ شم. رفتار بزرگترها رو خیلی دوست داشتم کلمه های بزرگونه می گفتند اداهای جالبی داشتند ولی من فقط يه بچه بودم.
هر چی گذشت دیدم هیچ تغییری رخ نمیده فقط کمتر باید بدو بدو کنم کمتر بخندم و البته کلی خودمو برای دیگران بگیرم.
حالا موهام دارن سفید میشن، هیچی تغییر نکرده بزرگ ها فقط ادا در ميارن، کلمات قلمبه سلمبه میگن  و رفتار خودخواهانه، فقط کمتر میخندند که هیچ حتی لبخند بندرت میزنند.
دلم میخواد وقتی شق �

من بعد تو نه اون روزای خوب نه حسای خوب و نه حتی ارامش داشتمنمیدونم هنوز اينجا رو میخونی یانه؟!ولی  باید يه چیزیو که 2 ساله دارم سنگینیشو حس میکنم رو قلبم بنویسم. بگم."دورو بریام و همه کسایی که میشناختی بهم گفتن که باید جدا شیم گفتن بعدا میفهمید که کار درست رو انجام دادی يه جورایی انگار میخواستن من قیدتو بزنم که البته موفق هم شدندنمیدونی چقد تحت فشار بودم. چقد از زمین و اسمون هرکی میرسید بهم میگفت بدرد هم نمیخورین. به نفع جفتتونه جدا �

داشتم طبق عادت هر روز توی وبلاگ‌های به‌ روز شده سرویس‌های مختلف می‌چرخیدم که  یک  وبلاگ تو بیان دیدم  به اسم لایت هوس،حرفی درباره خود وبلاگ ندارم. چیزی که برام جالب بود برخورد چندین باره به وبلاگ‌هایی با قالب‌های خاص و قشنگ و فانتزی در سرویس بیان بود. اين چندمین  وبلاگی بود در امروز که دیدمش و حس کردم قالبش روحی متفاوت داره. چیزی که کمتر در سرویس‌های دیگه مثل بلاگفا و مخصوصا بلاگ اسکای می‌بینمشون.خیلی دوست داشتم قالبی متفاوت د

يه مشکلی داشتم که نیاز بود پس زمینه يه عکسی رو کاملا بردارم و تبدیل کنم به پس زمینه شفاف یا  Transparentنخندین ولی بلد  نبودم. گشتم و راه حلش رو پیدا کردم حالا اين پست رو مثل همیشه میذارم واسه یادآوری خودم اگر يه زمانی یادم رفت و نیاز بهش داشتم. حالا هر کس هم نیازش شد می تونه استفاده کنهاز اينجا رفتم و خیلی ساده انجامش دادم

خیلیا روزه نمیگیرن. من از 9 سالگی گرفتم! حتی وقتی مامانم میگفت اين بچه لاغره من دوست داشتم روزه بگیرم، حس آدم بزرگ شدن داشتم!که الان دیگه بچه نیستم! روزه گرفتن دغدغه ی مضحکی به نظرم اومد. فکر کردم احمقانه هست. حتی خجالت کشیدم! امتحان داشتن دلیل موجهی برای روزه نگرفتن من نبودامسال میگشتم يه ایرادی پیدا کنم روزه نگیرم.ولی نه معده درد داشتم، نه دارو ی خاصی باید مصرف کنم، نه وزنم کمه، نه بیماری خاصی دارم.ولی يه دلیل برای روزه گرفتن پیدا کر�

من بهش میگم فن مرگ بروسلی، بچه بودم خیلی بروسلی رو دوست داشتمش، دوست داشتم مثل اون قوی باشم و همه رو بزنم تا يه مدت بعد دیدن فیلماش جو گیر بودم و لگد پرت میگردم اين ور اونور، هیچ وقت فکر نمیکردم يه روز اين فن مرگ روی خودم اجرا بشه.توی گروه بعد از چهارسال show احترام به عقاید و . فرمودن مسایل دینی چیزی جز خرافه نیست. و همگان لایک به تایید گشودند.خدایا من خفه شدم فقط تنها کاری که ازم برومد اين بود که سکوت کنم و چیزی نگم. نمیدونم شاید اگه چهار سا�

خیلیا روزه نمیگیرن. من از 9 سالگی گرفتم! حتی وقتی مامانم میگفت اين بچه لاغره من دوست داشتم روزه بگیرم، حس آدم بزرگ شدن داشتم!که الان دیگه بچه نیستم! روزه گرفتن دغدغه ی مضحکی به نظرم اومد. فکر کردم احمقانه هست. حتی خجالت کشیدم! امتحان داشتن دلیل موجهی برای روزه نگرفتن من نبودامسال میگشتم يه ایرادی پیدا کنم روزه نگیرم.ولی نه معده درد داشتم، نه دارو ی خاصی باید مصرف کنم، نه وزنم کمه، نه بیماری خاصی دارم.ولی يه دلیل برای روزه گرفتن پیدا کر�