دیروز فهمیدم که در زبانِ عبری به فرشته میگویند مَلَخ ! خب اینروزها من کمی حالم خوش نیست . بنابراین وقتی این تلفظ را شنیدم جا خوردم و ذهنم رفت به سمت دنیای ات ، و برام سوال شد که : چرا از میانِ اینهمه ه ، یهودیان ملخ را برای عنوان کردنِ کلمهی فرشته ، که به روایتی از جمله بهترین مخلوقات خداوند هستند انتخاب کردهاند ؟! آنها را چه میشود بواقع ! [خیلی جدی ذهنم درگیر شده بود !!] تا اینکه کلمه را با حروفِ لاتین دیدم : Malach یا Malakh ، بعد ناگهان متوجه شدم در واقع این کلمه همان کلمهی مَلَک یا فرشته به زبانِ عربی است ! و چون این دو زبان یک ریشهی واحد دارند ، و به زبانهای سامی معروف هستند ، پس کلمهی عربیِ مَلَک (جمعش : ملائکه) در گویش یا زبانِ عبری ، مَلَخ تلفظ میشود ! در واقع در زبانِ عربی کلمه کمی تلطیفتر شده است .
این اتفاق در زبان تُرکی استانبولی و برایِ مثال ، تُرکیِ خودِ ما هم قابل مشاهده است و قابلِ مقایسه ؛ چون زبان تُرکی ریشهی مغولی دارد (تا اونجا که من دقت کردم ، سطحی و سرسری و نه کارشناسانه) ، بنابراین ذاتاً آهنگِ خشن و خُشکی دارد ، (البته من زیاد در مواجهه با زبانِ مغولی قرار نگرفتم اما از روی ترانهها و موسیقیشون ، آن اندکی که دیدم و شنیدم ، میتوان به نوعی خشونتِ هجایی و آوایی در کلام پی برد) که بهزعمِ من این خشونت در لحن و آهنگِ کلمات ، هرچه به سمت ترکیِ استانبولی پیش میرود تلطیفتر میگردد .
در نمونههای نزدیکتر ، میتوان زبان ترکیِ اویغورها یا اُزبکها را (که به گمانم به مغولها نزدیکتر باشند (؟)) با زبان ترکی ما مقایسه کرد و زبان ترکی ما را ، با ترکی استانبولی . برای مثال در زبانِ ترکی ، ما به برادر (داداش) میگوییم : قارداش ، در بعضی دیگر از لهجههای ترکی میگویند : گارداش و در ترکی استانبولی گفته میشود : کارداش یا آرکاداش (؟) . یعنی آهنگ کلام همینطور لطیفتر و نرمتر میگردد ! در واقع به نظر میاد در ترکی استانبولی زبان با چیزی مثل سُمباده صیقل داده شده است ! تا تمام تیزیها و گوشههایش صاف و نرم گردد . با این حساب من کنجکاوم بدانم در زبانِ مغولی (ریشهی زبانهای ترکی) به برادر چه میگویند (؟) مِنبابِ مقایسه .
♧ منظورم از نرمتر و لطیفتر ، استفاده از حروفی است که آهنگ و صدای کلمه را به گوشِ شنونده خوشنواتر میکنند . مثل استفاده از 'کاف' بجای 'قاف' یا 'خ' و .
درباره این سایت