محل تبلیغات شما

نتایج جستجو برای عبارت :

چشمایی تو دل روباست باصدایی دخترgo

منم بهتر شدم انگار
یه صبح دیگه عاشق شو
به یاد اولین دیدار
به روت وا میشه چشمايي
که با یاد تو می بستم
چه احساسی از این بهتر
تو خوابم عاشقت هستم
Tu Khabam As.حورا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
آیینه رو بر میدارم خودمو توش نگاه کنم . پیشونی و چونه ای که چند دونه جوش زده . پوستی که مثل همیشه به شدت خشکه . لبایی که ترک خوردن . چشمايي که انگار خالی ن . خالی ن از همه ی حسای دنیا . با دست ابروهامو مرتب می کنم . میبرمشون بالا و به خودم حالت تعجب می گیرم . آیینه رو برمیگردونم . به جغد با مزه ای که زل زده بهم زل می زنم . انگار واقعا وجود داره انگار میشه باهاش حرف زد . انگار اون حرفامو میفهمه و حتی از توی چشمای خالیمم میتونه 
Ayer conocí un cielo sin solYesterday I met a sky without sunدیروز آسمون بدون خورشید
Y un hombre sin sueloand a man without shameو یه مرد بدون سر افکندگی رو ملاقات کردم
Un santo en prisiónA saint in prisonیه عارف اسیر
Y una canción triste sin dueñoand a sad song without an ownerو یه آهنگ غمگین بی صاحب
Y conocí tus ojos negrosAnd I met your black eyesو بعد من چشمای مشکیتو دیدم
Y ahora sí que noAnd now I cannotو حالا من نمیتونم
Puedo vivir sin ellos yolive without themبدون اونا(چشمات)زندگی کنم
Le pido al cielo sólo un deseoI ask the sky only one thingمن فقط از آسمون یه درخواست دار
دانلود آهنگ جدید فریدون آسرایی حسرت
Download New Music Fereydoun Asraei – Hasrat
فریدون آسرایی حسرت
 (برای دانلود این ترانه زیبا روی لینک بالا کلیک کنید)
متن آهنگ حسرت فریدون آسرایی
میون ثانیه های انتظار میشمرم دقیقه هارو چه زیاد من و اون خوش خبری های محال واسه فردایی که هیچوقت نمیاد این تابستونم چه طولانی شده روز آخرش چه طوفانی شده قرار این نبود که ما تنها بشیم تو تو آسمون و ما اینجا باشیم برا لب هایی که هیچی نمیگن واسه چشمايي که خوابیده بودن چی بخو
???? نام کتاب: از فرار تا عشق
 
???? نویسنده: زهرا.ا
 
???? ژانر: #رمان_ایرانی #عاشقانه  #طنز
 
???? خلاصه: ندارد
 
???? ابتدای رمان:
_بهنااااااااااز 
_هااااااااان 
_یه کاسه تخمه بیار 
_نوکر بابات سیاه بود 
_خب تو هم سیاهی
غرق فیلم بودم که یهو یه چیزی خورد تو سرم چنان جیغی زدم که خودم ترسیدم
_تا تو باشی به من نگی سیاه
_آخه الاغ مگه تو سیاهی
سیب قرمزی برداشت گازی زد و گفت:
_خب همون منکه سیاه نیستم
حرصی نکاش کردم نیششو تا بناگوش باز
سلام . دلم برات خیلی تنگ شده بودپسرک از شادی تو پوست خود نمی گنجید.راست میگفت .خیلی وقت بود که ندیده بودشدلش واسش یه ذره شده بودتو چشای سیاهش زل زد همون چشمايي که وقتی ۱۶سال بیشتر نداشتباعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و هوارو عربده بالاخره کاری کرد که باهم دوست شدندخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حرفای پسرک پرید و گفت: [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
من فقط یه گریه بیشتر دارم و یه خنده کمتراینه فرق من و تو اول و آخرسهم آسمون که دلتنگی و ابرهچاره ی من و تو صبرهچاره صبره واسه سهم نا برابرمن فقط یه گریه بیشتر دارم و یه خنده کمترواسه موندن بین چشمايي که بی حوصله قهرنانگاری کاسه ی زهرنمن فقط یه گریه بیشتر من فقط یه خنده کمتراما یک دل دارم از جنس کبوتریه دل از جنس کبوتربین دستایی که در حال قنوتنبین دلهایی که دنیای سکوتنسهممو دادن به آسمون تنهاسهممو دادن به لاله های پرپرمن فقط یه گریه بیشتر&nbs
دانلود ریمیکس علی لهراسبی صورت
Exclusive Remix : Ali Lohrasbi | Soorat

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
چقد این صورت عزیزه عزیزه برام من میمیرم تو میخندی یه ریزه برام ♬♫♪من نمیخوام از این حالت با هیچی دراممنو اینجوری ندیده ندیده کسی تو دقیقا تو همونجا که باید میرسی ♬♫♪فرقش این میشه که میکشیم تو دلواپسیاگه دستم بهت برسه دیگه واسم هیشکی مث تو قشنگ نیست عشق منی دیوونه ♬♫♪چقد این چشمات عسله دیوونم کردن یه سره کسی از تو قلب تو چی میدونه
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ای و
عین +شین+قاف = عشق یک معادله زیبا از سه حرف  که جوابش دنیا حرف دارد و هزاران قشنگی.تقویم  ، البته از نوع فرنگیش میگوید امروز روز عشق است .جای جای شهر ، نقطه نقطه از کشور ،دنیا  و جهان ، جشن عاشقانه ها بودو لبخند های  زیادی به قاب تصویر کشیده شد و البته چشمايي هم به اشک  در مخفی ترین خلوت گاه گریان بود در فراغ یار و مرور خاطرات  .واقعیت تلخ  همیشگی،  شاد بودن و غمگین بودن آدمها کنار  هم درست مثل حس بُرد و باخت  بعد از هر م
دانلود آهنگ جدید فریدون آسرایی به نام حسرت
Download New Music Fereydoun Asraei – Hasrat
فریدون آسرایی حسرت
میون ثانیه های انتظار میشمرم دقیقه هارو چه زیادمن و اون خوش خبری های محال واسه فردایی که هیچوقت نمیاداین تابستونم چه طولانی شده روز آخرش چه طوفانی شدهقرار این نبود که ما تنها بشیم تو تو آسمون و ما اینجا باشیمبرا لب هایی که هیچی نمیگن واسه چشمايي که خوابیده بودنچی بخونم که چشاتو وا کنی یا یه حرفی بزنی صدا کنی
برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید .
د
+به وقت بعدازظهر جمعه ۱۰ اسفند ماه_  بهامین  تو باهمه فرق داری واسم ،بگو واست چی بخرم؟؟؟  هیچی عزیزم  ،من فقط سلامتیت میخوام ،زود برگرد،دلم تنگ شده         واست._بهامین فقط بگو بین عینک و کیف کدوم میخوای،حرفم نباشه!چشمام قلبی و از درون ذوق دارم که تو  بهترینی همیشه واسم ،یادم میاد از بچگیهام قسم راست تو، جون  من بود،جونِ بهامین_بهامین چی شد؟؟آهان،خب .کیف واسم بخر،سلیقت را قبول دارم.(مکالمه تلفنی من با داداشی)+به و
بنام خدایی که شکرگزاریش تسلی دلهاستاینکه هرشب یک مطلب درادامه تک موضوعی نگارش کنی هم برای نگارنده وهم برای خوانندگان سخت وکسل کننده میباشد،امابرحسب تکلیف برای ناتمام نموندن موضوع قانون جذب پیشنهادی بدون نتیجه گذاری،چشمان شماراخسته وفکرتان رامغشوش میکنم،به هرتقدیرجسارت مرادال برخودنمایی ننموده وعفوم نمایید،شکرخدایی راکه مارابرای شکرگزاریش لایق ومنتخب نموده است،وقتی رکن های قانون جذب رامرورمیکردم به بخشش وتواضع دقتی عمیق نمودم،چگ
با خنده ای شیرین، درحالی که عینکش را میزون و مقنعه اش را صاف و صوف می کند، و با چنگال پلاستیکی سعی بر جمع کردن فالوده های شناور در شربت آلبالویی رنگ را دارد، می گوید: به مناسبت شروع دوستیمون. و به فالوده ام اشاره ای کرده و شروع به سر کشیدن شربت فالوده ی نیمه تمامش می کند.برای من اما هنوز مانده. چندان میلی به خوردن ندارم. درست روبه روی یک کتاب فروشی در انقلاب، روی نیمکت چوبی کنار خیابان نشستیم. از شاملو و آیدا می گوییم. صدایش را می شنوم و ن
با خنده ای شیرین، درحالی که عینکش را میزون و مقنعه اش را صاف و صوف می کند، و با چنگال پلاستیکی سعی بر جمع کردن فالوده های شناور در شربت آلبالویی رنگ را دارد، می گوید: به مناسبت شروع دوستیمون. و به فالوده ام اشاره ای کرده و شروع به سر کشیدن شربت فالوده ی نیمه تمامش می کند.برای من اما هنوز مانده. چندان میلی به خوردن ندارم. درست روبه روی یک کتاب فروشی در انقلاب، روی نیمکت چوبی کنار خیابان نشستیم. از شاملو و آیدا می گوییم. صدایش را می شنوم و ن
رادان وابسته تر
دانلود آهنگ رادان وابسته تر
همین حالا دانلود کنید آهنگ زیبای رادان بنام وابسته تر با لینک مستقیم ♪
Download New Song By : Radan – Vabaste Tar With Text And Direct Links
چشاتو بستی رو من رفتی که تنها بشم
اینجوری وابسته تر شدم وابسته تر
متن آهنگ رادان وابسته تر
حواسم نبود بت رفتی تو بی خبر
منو گریه و بغض منو چشمايي تر
دلم بی تو مرد گلای باغچه خشک
منو خاطراتی که برامون یه مشت
ببین دوری تو آخر مارو کشت
ببین عاشق شدن دیوونه ساختی از
اطفال ، تموم شدروزای آخر ، ترکیب امتحان و ماه رمضون ، اصلا جالب نبود ، چالش سختی بود و هرطور بود ، رد شد.صبح ها ، بعد از سحر ، موقعی که سرم رو میذاشتم روی بالشت تا بخوابم ، هزار خیال توی ذهنم چرخ میزد ، هزار هزار خیال.هزار تا صدا توی ذهنم میپیچید ، از صداهای محیط گرفته ، صدای کولر ، صدای پرنده های لعنتی که از سحر تا قبل طلوع‌ آفتاب میخونن ، صدای تیک تیک ساعتا ، صدای نفسای آدما ، صدای بسته شدن در توی فاصله ی دور ، صدای شهر و ماشینای در حال تردد ،
فکر کنم نزدیکای اربعین بود که یه ازمایش قند مسخره داشتم. از اینایی که باید ناشتا بری خون بدی، بعد یه بشکه آب و شیکر بخوری، بعد در حالی که داری بالا میاری بری خونه یکساعت بعد برگردی و دوباره خون بدی، و باز در حال مرگ برگردی خونه و یه ساعت بعدترش دوباره خودتو رو خاکا بکشونی و بری برای بار سوم خون بدی! تمام این مدت هم باید ناشتا باشی! اینو گفتم که عمق فاجعه رو بفهمید که حالم چقدر می تونست بد باشه. خون سوم رو که دادم نعشم رو لخ لخ کنون میکشیدم س
روز اول دانشگاه و انتخاب واحد ترم اول
میگن عمیق ترین دوستیا از حرص درار ترین و گاهی وقتام بدترین روابط جوونه میزنه و شاید این درست ترین حرفی بود که تو این بیست و چند سال عمر با عزتم با پوست و استخونم حسش کردم.
روز اول دانشگاه بود و ولوله ثبت نام.جلوی من ایستاده بود و با عینک گرد ته استکانی و نگاه موربِ حاصل از گردن کج و تیکِ ناخواسته ی دستش وقتِ جابجا کردن عینک حسابی شبیه آبجی کوچیکه هری پاتر شده بود.گوشامو تیز کردم و فهمیدم هم رشته ایم.نوبت م
ساعت ۳ی عصر روز بعد از عید نیمۀ شعبان بود که یکی از دوستان زنگ زد خونمون و از مامانم خواست بیدارم کنه چون کار واجبی باهام داره . رفتم پای تلفن و دوستم ازم خواست دو ساعت دیگه باهاش جایی برم و اونجا جایی نبود جز بسیج . بهم گفت جشنه و من گفتم این خبرو بذاره توی گروه بقیۀ بچه ها هم ببینن و اون گفت این جشن جشن خاصیه و من میتونم برم چون دارم از طرف اون دعوت میشم! من از این مطلب تعجب کردم ولی چیز خاصی نگفتم . وقتی دید علاقه ای به رفتن ندارم گفت پس زود خبرشو
چقدر یه زمانی این چهره رو دوست داشت. براش نماد غرور و قدرت بود. اما حالا چی؟! از اون اسطوره ی بزرگیش چی براش مونده بود؟ یه چهره ی شکسته، یه نگاه خسته و یه کوله بار حرفای نگفته! کلی خط های درهم روی پیشونی و آثار خستگی و بی خوابی  زیر چشما! چشمايي که زمانی درخشش غروری که ازشون خارج میشد، قدرت نفوذش مسخ کننده بود!چقدر آرزو داشت دستشو روی اون گونه ها بکشه و پوست صورتشو لمس کنه! موهای پرپشت و آشفته ای که زمانی تیرگی و برق خیره کننده ای داشتن، ولی حال
حیف که نمیشه کامنتهای پست
قبل رو عمومی کنم، ولی آخر خنده اس .  باورم نمیشد انقدر خواننده یواشکی خاموش
داشته باشم . ببخشید که اینطوری شد . یه
تعدادی از پست ها رو هم همچنان عمومی مینویسم که اون افراد خاموش رو شرمنده کنم :)) واسه همراه بودن هاتون، مرسی.* خبر خوش ماه مبارک این که همکار کپک رفته
محل کار جدیدش و دروغ نیست اگر بگم که چقدررر انرژی اتاقمون بهتر شده .
اصلا" نور اتاقمون هم بیشتر شده . یعنی روزی نیست که ما از نبود ایشان
خوشح
 
درمانده ام چیزی ندارم غیر آهم
این قحطیِ اشکِ دو چشمانم گواهم
اصلاً حواسم به تو و تنهاییت نیست
شرمنده آقایِ غریبم رو سیاهم
هنگام معصیت به یاد تو نبودم
تو گریه کردی جایِ من بر اشتباهم
میترسم آخرسر زِ چشمانت بیفتم
بر این گدایت رحم کن ای تکیه گاهم
اصلاً مرا چه به وصال و شکوه از هجر
وقتی که انقدر از شما دور است راهم
با این همه وضع بدم مثل تو آقا
گریان شاه بی کفن هر صبحگاهم
*از اینجا دلتو ببرم سر سفرۀ روضۀ امشب ، اما این روضۀ امشب انقدر ز
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها