محل تبلیغات شما

نتایج جستجو برای عبارت :

مونولوگ های من با خودمgo

در این سکانس فیلم مادر میبینیم:
پیکسینما: در این سکانس محمدعلی کشاورز (محمد ابراهیم) خطاب به مادر مونولوگ فوق العاده ای را با تمثیل و کنایه فراوان در وصف خو.نماوا کلیپ 2 بانک لینک هاي دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
بازی و مونولوگ(تک گویی) ماندگار تام هنکس، در نقش فارست گامپ در سینمایی فارست گامپ(Forrest Gump 1994)|دوبلُر:منوچهر والی زاده|سینمایی ماندگار فارست گامپ 13اُم.نسیم آر کلیپ بانک لینک هاي دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
ادامه ی یادداشت 68: به طور خلاصه، تا وقتی بیدارم بارها و بارها تو سرم با دیگران حرف می زنم؛ مونولوگ هاي ذهنی من با دیگران. گاهی دیگران، یک فرد یا افراد مشخص نیست؛ بهشون میگم مخاطب هاي احتمالی. این مخصوصن درباره ی فضای مجازی صدق می کنه؛ مثلن هر کسی ممکنه وبلاگ منوُ بخونه. وقتی تو ذهنم تو وبلاگم می نویسم، در واقع دارم با همه ی مخاطب هاي احتمالی وبلاگم حرف می زنم. یه نمونه ی دیگه از مونولوگ هاي ذهنیم، وقتیه که از دست کسی عصبانی میشم. معمولن بعد دعوا
در این سکانس فیلم گاو خشمگین میبینیم:
پیکسینما: در این سکانس رابرت دنیرو در آیینه با خود صحبت میکند دیالوگ هايی از فیلم در باراندازمارلون براندو را تکرار می.نماوا کلیپ 2 بانک لینک هاي دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
به درمانگر قبلیم چیزی درباره ی خیال پردازی هام نگفته بودم؛ از گفتنشون شرم داشتم. طبیعتن خودش هم یکی از مخاطب هاي مونولوگ هاي توی سرم بود. مخصوصن روزی که باهاش وقت داشتم، قبل و بعد جلسَمون کلی تو سرم باهاش حرف میزدم. نمی دونم وقتی تو سرم باهاش حرف می زدم به این موضوع اشاره ای کردم یا نه؛ لابد کردم (تو خیالم به درمانگرم گفتم که گاهی تو خیالم باهاش حرف می زنم.). ولی خب، هیچوقت تو واقعیت بهش چیزی نگفتم.      یادمه یه جلسه، به عنوان مثالی برا
من به خودم قول می دم امروز حتما شماره تلفن دکتر هاشمی دکتر تغذیه رو پیدا کنم و وقت بگیرم.من به خودم قول می دم تا آخر خرداد حداقل روزی سه رب پیاده روی کنم.من به خودم قول می دم آرامش بیشتری داشته باشم و با عزیرانم رفتار بهتری داشته باشم.من به خودم قول می دم امروز برنامه ریزی بهتری داشته باشم و به موقع به کلاسم برسم و مرباها رو به ص برسونممن به خودم قول می دم کمتر بخورممن به خودم قول می دم هر هفته به نظم و ترتیب خونه برسممن به خودم قول می دم ده روز یک
مغز هاي کوچک زنگ زده . قطعا با توجه به شرایط فیلم و مونولوگ شروع و پایان فیلم بهترین اسمی که میشه انتخاب کرد همین نام بوده . هومن سیدی مسلما بازیگر قابلی هست و همچنین کارگردانی با فکر و سبک خاص خودش . خاص بودنش در نقشها و فیلم هاش به سادگی قابل لمس هست . از یک جایی به بعد که هر کدوم از ماها نقش و اثرمون توی جامعه پر رنگ تر میشه همیشه و همیشه در حداقل ترین حالتش روزهايی داریم که مشکلات جامعه مون برامون  دغدغه میشه و باعث ناراحتی ما میشه . این ف
مغز هاي کوچک زنگ زده . قطعا با توجه به شرایط فیلم و مونولوگ شروع و پایان فیلم بهترین اسمی که میشه انتخاب کرد همین نام بوده . هومن سیدی مسلما بازیگر قابلی هست و همچنین کارگردانی با فکر و سبک خاص خودش . خاص بودنش در نقشها و فیلم هاش به سادگی قابل لمس هست . از یک جایی به بعد که هر کدوم از ماها نقش و اثرمون توی جامعه پر رنگ تر میشه همیشه و همیشه در حداقل ترین حالتش روزهايی داریم که مشکلات جامعه مون برامون  دغدغه میشه و باعث ناراحتی ما میشه . این ف
به انداره ی ۴،۳ سال خسته ام.به اندازه ی این چندسالی که گذشت به خودم و دلم مدیونم.خیلی بد با خودم رفتار کردم.لعنتی یه تایمی اولویت اول و اخر خودم بودم و از خودم مراقبت میکردم ولی الان چی؟!به خاطر بقیه مهم ترین خواسته ام رو دارم قربونی میکنم.با دستای خودم.احساس میکنم از نوجوونی به بعد شعورم کمتر شده.باید بشم خود سابقم.باید حواسم به خودم و دلم باشه و باهاش راه بیام.بسه دیگه هرچی با خودم بد بودم.دارم انتقام کی یا چی رو از خودم میگیرم!؟خود آزا
به انداره ی ۴،۳ سال خسته ام.به اندازه ی این چندسالی که گذشت به خودم و دلم مدیونم.خیلی بد با خودم رفتار کردم.لعنتی یه تایمی اولویت اول و اخر خودم بودم و از خودم مراقبت میکردم ولی الان چی؟!به خاطر بقیه مهم ترین خواسته ام رو دارم قربونی میکنم.با دستای خودم.احساس میکنم از نوجوونی به بعد شعورم کمتر شده.باید بشم خود سابقم.باید حواسم به خودم و دلم باشه و باهاش راه بیام.بسه دیگه هرچی با خودم بد بودم.دارم انتقام کی یا چی رو از خودم میگیرم!؟خود آزا
به انداره ی ۴،۳ سال خسته ام.به اندازه ی این چندسالی که گذشت به خودم و دلم مدیونم.خیلی بد با خودم رفتار کردم.لعنتی یه تایمی اولویت اول و اخر خودم بودم و از خودم مراقبت میکردم ولی الان چی؟!به خاطر بقیه مهم ترین خواسته ام رو دارم قربونی میکنم.با دستای خودم.احساس میکنم از نوجوونی به بعد شعورم کمتر شده.باید بشم خود سابقم.باید حواسم به خودم و دلم باشه و باهاش راه بیام.بسه دیگه هرچی با خودم بد بودم.دارم انتقام کی یا چی رو از خودم میگیرم!؟خود آزا
باید دست خودم رو بگیرم و بکشم بالا ؛ فقط همین؛ منتظر خیلی چیزها نباشم و خودم ، خودم را بکشم بالا  بلد باشم صبح ها که تنهام  و البته با پسرم، یاد بگیرم باهاش دوست بشم ، یاد بگیرم خودم ، خودم رو شاد کنم، خودم برای خودم دوست باشم و صبح ها با خودم قرار بگذارم که فلان ساعت بریم یک دوری بزنیم و پسرم رو بغل کنم و سر وقت به قرارم برسم.عمر من منتظر من نمی مونه که نگذره، که متوقف بشه که من هر موقع شاد بشم ثانیه ها بیاند و برند ، عمرم داره می گذره و بزرگ
سیل زده ی واقعی منم.کل کلاس و آزمون و مشاوره م تو اون شهر به فاک رفته بود. همه رو آب برد. الان خودم موندم و خودم. نمیدونم چه غلطی باید بکنم. هیچ راهکاری ندارم. رفتم گاجِ اینجا، مدیرش شیره کشیده بود در و پنجره رو باز کرده بود تا بوش بره، فاتحه شو خوندم. قلم چی هم که فلافل فروش سابق سر کوچه مون مشاورشه.الان میتونم بگم فقط میتونم به خودم تکیه کنم. گهِ انگیزشی خوردنه ولی فقط خودمم و خودم و خودم. باید همه کارو خودم بکنم. هیچ تکیه گاهی هم ندارم. فقط یه
روابط ده قدم برای اینکه عاشق او شوید
شما او را مدتی دیده اید اما او هیچ حرکتی نمی کند. جرات نمی کنی؟ علاقه ای ندارید؟ هرچه که باشد تصمیمی اتخاذ کرده اید که خودتان باشید. خوشبختانه راهی وجود دارد که باعث شود او عاشق شما شود. شاید به اندازه عنوان عنوان عصبانی نباشد اما قطعاً او را به شما علاقه مند کند. این مراحل را دنبال کنید و برای یک رابطه آماده شوید!
 
Εις آیا می خواهید او را اغوا کنید؟ دامن هاي کوچک و گردنبندهاي عمیق را فراموش کرد
وای بر این دنیادیشب رفتم بیمارستان هیچ دکتر که نبود ب درک پرستارم نبود همه رفته بودن سر جاده و  اینامجبور شدم خودم برا خودم نخسه تجویز کنم تو نسخه سرم  هم بوداون دو ب اصلاح پرستار بلد نبودن سرم بزننمجبور شدم خودم برا خودم سرم بزنن .دلمو خوش بود رفتم بیمارستان.
چرا این اندازه بی ارزش شده ام ? این چه عشقی بود که وقتی بی پول شدم تو هم مرا تنها گذاشتی? این چه خدایی بود بی پول شدم و او هم رفت ? چه شد آن افکار با خون دل پروریده? چه شد آن تلاش ها? هرچه داشتم با رفتن پول هم رفت. چه ارزشی و چه اصالتی و چه درونی و چه عشقی و چه دردی که نبودند همه ی آنچه که گفتند و قول دادند . اگر به خودم شک نمی کردم باید تا ته این بدبختی میرفتم و میرفتم و میرفتم و همه درد و غم و رنج تنهايی همه ی آدم هاي بدبخت تاریخ را یک تنه با خود حمل می ک
با خودم قرار گذاشتم که آزاد باشم توی لغزیدن. توی اشتباه کردن. توی، نه مثل یک احمق، که خود یک احمق شدن. با خودم قرار گذاشتم که راحت باشم گلاب به روی شما توی ریدن. و همه این‌ها به معنی این نبود که قبلاً آزاد نبودم و نمی‌ریدم. به معنی این بود که بعدش توی سر خودم نزنم. با خودم بد نباشم. که بعدش خواب بد نبینم. که بعدش هی لب‌هام را الکی جمع نکنم و هی مثل بازنده‌‌هاي ابله احساس رقت‌بار گریهٔ بیخودی داشتن را نداشته باشم. خب حالا وقتش است. باید سر قرا
روز حالمون به ظاهر خوبه شب بدشب ها حالمون خوب میشه روزا بخاطر حال شبمون دپرس هر آرزوی خوبی میکنم  هر تصور و دنیای قشنگی واسع خودم تصور میکنم تهش با جمله "مگه لیاقتشم دارم؟" همه چیز خراب میکنممیام دعا کنم یاد تمام غلطایی که کردم میوفتم و خفه میشم نمیشه واقعا به خدا حق میدم ازم متنفر باشه چون این حس تنفر خدا نسبت به خودم حس میکنم.حس میکنم همینی که خودم از خودم متنفرم از میزان نفرت خدا سرچشمه میگیره :(
 دیروز عصر از رادیو متن مونولوگ زنده یاد مهدی فتحی در فیلم اعتراض را شنیدم.؛ محسن دربندی(مهدی فتحی) برای آزادی امیرعلی (داریوش ارجمند) از زندان گلریزان گرفته است."صلوات برای سلامتی امیر علی…./ ما کاری به حکم نداریم./حکمِ رو کاغذ مال محکمه س./اصلیت حکم مال خداست، که ما و منش ریخته و گلریزون می کنیم واسه کسی که آزاد می شه از این چاردیواری.، که کل دنیا چاردیواریه./ کَرم مرتضی علی یه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو
دوستان عزیز داستان شو خودم نوشتم و دوبلشم خودم انجام دادم همینطور ویدئو هارم خودم کنار هم دادم و برش دادم به نظر خودم که عالی شده اما خوب توجه کنید تقلید به.کلیپ بروز بانک لینک هاي دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
اگه تاریک بخوای خودم برات با خورشید میجنگم
اگه روشن بخوای خودم برات با شب میجنگم
اگه سردت بشه خودم لباست میشم.
اگه خار تو دستت بره خودم مرحم میشم
اگه دلت غم داشت خودم نازشو میکشم
اگه دنیا باهات بد شد خودم با کل دنیا میجنگم
یه دختری یه جای این دنیاست که من باید مثل شیر مواظبش باشم
مواظب دل معصومش باشم
 
انگار از روزی که چشماشو دیدم خدا تو گوشم گفت : مواظبش باش.
.
هستم
.عشقه ماه و ستاره
حاجی فیروز سالی یه روز
همه می دونن، منم می دونم
عید نوروز، سالی یه روز
ارباب خودم سلام علیکم
ارباب خودم سر تو بالا کن
ارباب خودم منو نیگا کن
ارباب خودم.نگارین دانلود بانک لینک هاي دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
با خودم قرار گذاشته بودمکه دیگر شعر ننویسمآخر شعرهايی که جایی چاپ نشوندارزش ریالی ندارندحالا بماندکه شعرهاي چاپ شده همجز دردسر مفرط چیزی نیستندارزش ریالی به درد شعر نمیخورداین تصمیم ی درستی نیست که شعر هايم را چاپ کنمبرای همینبا خودم قرار گذاشته بودمکه دیگر شعر ننویسمهنوز به حد کافی چیزی به شما مربوط نمیشوداکثر چیزها بیشتر به خودم مربوط هستندشما هم از خواندن شعر هاي من لذت نخواهید برد!پس همان بهتر که به قرار خودموفادار میماند
یکی از دلایلی که وقتی ناراحتم ترجیح می‌دم تنها باشم اینه که اطرافیانمو ناراحت می‌کنم.اصلاً دلم نمی‌خواد وقتی ناراحتم با کسی حرف بزنم یا درد و دل کنم یا هر چی. خودم تنها باشم واسه خودم یه گوشه‌ای مشکلمو با خودم حل کنم، خیلی بهتره تا پاچه عالم و آدمو بگیرم و همرو از خودم ناراحت کنم. مخصوصاً که اصلاً حوصله‌ی حرفای کلیشه‌ای شنیدن مثل دُرُست می‌شه» و ناراحت نباش» و خدا بزرگه» و اینارو اصلاً ندارم. نمی‌تونم بفهمم شماها چه طوری با این جملات
میدونم باید یه کاری بکنم، باید تلاش کنم تا از این وضعیت در بیام، باید خودم به خودم کمک کنم، باید خودم خودمو بالا بکشم، نباید بذارم بیشتر از این توی این باتلاق فرو برم. ولی واقعا نمیتونم، انگار یکی دستامو گرفته و بیشتر منو میکشه توی این باتلاق، واسه هیچی انگیزه و حوصله ندارم، اگرم داشته باشم خیلی زودگذره، یا فقط در حدِ همون رویا باقی می‌مونه. میخوام ولی نمیتونم. باید بتونمباااااید
بیشتر از همه تو زندگیم به خودم بد کردم می دونی خیلیییییییییییییی به خودم بد کردمخودمو نابود کردم ویهو دیدم که هیچیهیچی هیچی هیچی ازم نمونده20 سالم تموم شد و به قول زندایی م وارد دهه جدیدی از زندگیم شدمزندگی . ههچقدر همه چی نفرت انگیزهچقدر خستمچقدر در گیرمچقدر ناتوانمچقدر چیزی ازم باقی نمونده
میدونی من وقتی ناراحتم با سرگرم کردن خودم حالم رو خوب میکنم. اگه خیلی ناراحت باشی چی؟  اگه به حدی باشه که حتی حوصله ی خودم رو هم نداشته باشم، میخوابم. معمولا با خوابیدن حالم خوب میشه. اگه نشه هم عجله ای نیست؛ چند روز که بگذره و از علت فاصله بگیرم خوب میشم. خب؟ میدونی میخوام بگم من میدونم چطوری حال خودم رو خوب کنم ولی وقتی یکی که دوستش دارم، به هر طریقی باعث میشه حالم خوب بشه، حس خیلی خوشایندی بهم میده. 
نمیدونم چطورمیگن خودتون را دوست داشته باشین :(من که انقدر بد هستم از خودم بدم میاد شدید فقط امیدوارم بتونم فراموش کنم چقدر بد بودم چقدر همه را رنجوندم +شاید اولین قدم برای خوب بودن بخشیدن خود هست میخوام همین الان خودم را ببخشم خودم را دوست داشته باشمازخودم شرمگین باشم بابت اتفاقای امروز و روزای قبل و به خودم این فرصت را بدم که خوب باشم خسته شدم از اینهمه بد بودن :(+صحنه اتفاق امروز هنوز میاد توی ذهنم ومن از خودم شرمگین میشم
امروز شنبه استبذار این یه شنبه متحول شده باشهمیخوام امروز با خودم هزار بار تکرار کنم که چقدر خودم رو دوست دارممی خوام خودم رو خیلی خیلی دوست داشته باشم تا بتونم به تو ثابت کنم که دوستت دارم .از دریا نترس آنم  که من در قلب تو جان می دهمدریا بشی زیبای من غرق نگاهت می شوممغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توستمن که به تو رو می زنم تنها به شوق دیدن توووو ( دیوانه_ رضا بهرام)
میدونی من وقتی ناراحتم با سرگرم کردن خودم حالم رو خوب میکنم. اگه خیلی ناراحت باشی چی؟  اگه به حدی باشه که حتی حوصله ی خودم رو هم نداشته باشم، میخوابم. معمولا با خوابیدن حالم خوب میشه. اگه نشه هم عجله ای نیست؛ چند روز که بگذره و از علت فاصله بگیرم خوب میشم. خب؟ میدونی میخوام بگم من میدونم چطوری حال خودم رو خوب کنم ولی وقتی یکی که دوستش دارم، به هر طریقی باعث میشه حالم خوب بشه، حس خیلی خوشایندی بهم میده. 
یادم نره که مندختر قویی هستم.کم‌نمیارمزانو نمیزنممحکم و استوار با اقتدار باقی میمونم‌و منت کسی رو نمیکشم.غم و عصه و چس ناله هام فقط با خودمه و برای خودم.و توی خلوت خودمولی بیرون.اونجایی ک همه هستن.من قویمقوی
دانلود آهنگ سر تو خودم موندم چرا گیرم علیرضا طلیسچی هم اکنون لذت ببرید با دانلود آهنگ علیرضا طلیسچی به نام سر تو خودم موندم چرا گیرم» به همراه متن و دو کیفیت ۳۲۰، ۱۲۸ با لینک مستقیم در رسانه معتبر آی سانگز Download New Music: Alireza Talischi – Del Be Del With Text And […]
این نوشته دانلود آهنگ سر تو خودم موندم چرا گیرم علیرضا طلیسچی برای اولین بار ظاهر می شود در آی سانگز، پایگاه دانلود موسیقی مجاز.
برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنیددانلود آهنگ سر تو خو
روزهاي اول که درگیر مراسم و برنامه ها بودم، یه نیرویی کمکم کرد که مدیریت کنم خودم رو، تا بتونم به کارها برسم، که رسیدم.ده روز که گذشت، تازه داغ اصلی افتاد به جونم.با خودم گفتم یک ماه که رد بشه کنار میام.سرم رو گرم کارهاي جدید کردم و برنامه نویسی که ذهنم فرصت فکر کردن نداشته باشه، که خب آنچنان جوابی نگرفتم.باز با خودم گفتم چهلم که رد بشه، کنار میام.رد شد، چهلم، فرقی نکرد، نتونستم.با خودم گفتم کمتر برم بهشت زهرا، کنار میام.کمتر رفتم، کنار نیومدم
خوابگاه جای جالبیه. پر از فرصت برای تجربه کردنه!!هررر چند من از محیطش و امکاناتش و اینها راضی نیستم و فکر میکنم هنوزم عادت نکردم بهش!پیش دوستام خدای حریم خصوصی و اینام اما انگار خودم امروز به حریم یکی تعرض کردم و اونم با این جمله که بهتره سرت تو کار خودت باشه دهنم رو آسفالت کرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!حس الانم پشیمونیه! که چرا به پر وپاش پیچیدم! ولی در مجموع تلنگر خوبی هم بود که یادم بمونه سرم تو کار خودم باشه وقتی خ
داشتم به لکّه‌ی خونِ روی پارچه نگاه می‌کردم ، که نسبتاً لکّه‌ی بزرگی بود ، بعد به خودم گفتم این خونِ من است ! مبهوت ، مثل اینکه ناگهان با یک واقعیت‌ِ ترحم‌برانگیز که قبلاً هرگز سابقه نداشت روبرو شده باشم ، همزمان چنان دلم برای خودم سوخت و چنان نسبت به خودم احساس محبّت ، نوعی محبت خالص و صمیمانه ، حس کردم که نزدیک بود اشکم جاری شود !
نمی‌دانم به این حس ، این نوع محبّت عمیق که گاهی انسان نسبت به خوش حس می‌کند چه می‌گویند (؟) طوریکه انسان تحتِ
.
گاهی  وقت ها در مورد اسم ها فکر میکنم مثلا اسم خودم  ساعت ها با خودم تکرار میکنم یه ادم دیگه ای رو  میون اسمم پیدا میکنم واقعا این اسم منه؟ .خدا یا صدامو نمیشنوه یا اذیتم میکنه خسته شدم دیگه تمومش کناز ادمای اطرافم از خودم از اینکه نمیتونم برم سراغ کاری که سال هاست عاشقشمبچه ها برام دعا کنیدپ ن :برف میباره
پشت به تمام روزهاي بدم بودم ، روزهاي گیجی و خستگی .جاشون گذاشتم کنار روزی که از خنده ی زیاد دل درد گرفتم ، روزی که از دلتنگی گریه ام گرفت ، روزی که از شدت سرپای خود بودنم خودم به خودم افتخار میکردم. و روزی که خیره شدم به چراغ هاي خانه هاي تهران و به خودم قول دادم محدود نباشم .به هیچ جای و هیچ کسی محدود نباشم .که همه ی دنیا خونه ام باشه و بودن یا نبودن هیچ کسی روی تصمیمات زندگیم تاثیر نزاره .خوشحالم ، رسیدم خونه و سعی می کنم بجای محدودیت هاي شهرم به
امروز از اون روزها بود که دوست داشتم از صفحه ی زندگیم پاک می شد. برخلاف قول و قرار سفت و محکمی که به خودم داده بودم بازهم شکست خوردم. کاش می شد زمان رو به عقب برگردوند و همه چی رو از نو نوشت. باید خودم رو ببخشم و برای بار هزارم سعی کنم رو قول و قرارم بمونم. 
چقدر سر زدن به دوستانی که روزها برای خوندن درد دل هاي اونها وقت یذاشتم حس خوبیهخیلی خوشحالم از اینکه بعضی ها هنوز هستناز اینکه می نویسنمنم باید بنویسممث اون وقتها که مغازه کافی نت داشتیم و تا ظهر می نوشتم و میخوندمهمسری نیست و من و سپهر تنهايیمبه مامانم اصلا نگفتم ماموریته چون گیر میداد بیا خونمون و اینامی خواستم بمونم و یه کم برای خودم باشمخیلی وقته دلم برای خود خودم تنگ شدهتوی آینه فقط یه زن میبینم که باید دنبال لکه ها بگرده و جای دست پسر
یک حس غربت دارم شدیدا که با هیچکس این حس از بین نمیره .لعنت به خودم که خودم به چیزایی و کسایی عادت دادم که لایق یک ثانیه ی این حس نیستن مرگ بر هرچی آدم بی مایع و خودخواهه ادمایی که نه تنها خودخواهن بلکه میخوان دیگران هم به زور به راه خودشون بکشن.
یک حس غربت دارم شدیدا که با هیچکس این حس از بین نمیره .لعنت به خودم که خودم به چیزایی و کسایی عادت دادم که لایق یک ثانیه ی این حس نیستن مرگ بر هرچی آدم بی مایع و خودخواهه ادمایی که نه تنها خودخواهن بلکه میخوان دیگران هم به زور به راه خودشون بکشن.
در این مطلب دانلود اهنگ کنار منیو کنار توام تورو میخوامت من واسه خودم برای دانلود در سایت بلاگ ترانه قرار داده می شود
دانلود اهنگ کنار منیو کنار توام تورو میخوامت من واسه خودم 
دانلود آهنگ جدید آصف آریا به نام پایتم من Download New Music Asef Aria - Payatam . کنار منی و کنار توام تورو میخوامت من واسه خودم یجوری پیگیر تو شدم همه فهمیدن
 دانلود آهنگ پایتم من از آصف آریا با کیفیت عالی,دانلود موزیک ایرانی,دانلود . کنار منی و کنار توام تورو میخوامت من واس
من با آناهیتا، خوشحالترین حالت خودم هستم. خود خودم هستم.آناهیتا آینه ای از من است و بزرگترین لطف فرزند به مادر و پدرش اجازه دوباره بزرگ شدن و شفا یافتم و رشد کردن است.یادم باشد که دخترمان این  فرصت را در اختیارمان گذاشته است‌
, دانلود remix آهنگ تورو میخوام واسه خودم, دانلود remix اهنگ تو یه نگاه عاشقت شدم, دانلود remix اهنگ تو رو میخوام واسه خودم تورو میخوام واسه خودت, اهنگ تو بمون بزار همه برن تو رو میخوام واسه خودم, اهنگ تورو میخوام جیدال, اهنگ تو یه نگاه عاشقت شدم ریمیکس, دانلود remix آهنگ عاشقم تورو میخوامت فقط واسه خودم, کلیپ تو یه نگاه عاشقت شدم, کلیپ عاشقانه اسمم رو اسمت قلبم طلسمت
درخواستی ریمیکس
امروز ک نه همون دیروز نشستم the eternal sunshine of a spotless mind رو برای بار دوم دیدم درواقع اگه بخوام صادق باشم بار اول هیچی ازش نفهمیدم ولی خب الان میتونم خوشال باشم که حداقل پلات فیلمو فهمیدم ینی نه که خطی نبود بار اول اصن نفهمیدم فقط داشتم کندوکاو میکردم ببینم چی به چیه یا قراره چه اتفاقی بیفته اگه هم بخوام قشنگ قضاوت کنم پلاتش خیلیم غیر خطی نبود مثلن پالپ فیکشن ازوناییه که جدن نمیفهمی چی به چیه بار اول اونم بدون پیش زمینه و نقد ولی این کلن دو تیکه ب
شش هفت ساله دلم می خواد یکی غیر از خودم جوجه رو حموم کنه.غیر از سه چهار بار نوزادیش ؛ یاد ندارم کسی حمومش کرده باشه.معمولا بد موقع راضی به حمام میشه مثلا امشب صاف بعد افطار و وقتی گلوم هم کمی درد می کنه.بدتر از اون اینه همیشه لباسهام خیس میشن و در هر حالی خودم هم بعدش باید دوش بگیرم .فکر کنم امشب دنبال بهانه برای ناراحت کردن خودم می گردم.طفلک خودش که هیچ وقت با یه مرد حموم نرفته.#حق دارم کچل کردم#یه ربع تبلت چه کارها که نمی کنه#بچه سر کفیتو به من
امروز ک نه همون دیروز نشستم the eternal sunshine of a spotless mind رو برای بار دوم دیدم درواقع اگه بخوام صادق باشم بار اول هیچی ازش نفهمیدم ولی خب الان میتونم خوشال باشم که حداقل پلات فیلمو فهمیدم ینی نه که خطی نبود بار اول اصن نفهمیدم فقط داشتم کندوکاو میکردم ببینم چی به چیه یا قراره چه اتفاقی بیفته اگه هم بخوام قشنگ قضاوت کنم پلاتش خیلیم غیر خطی نبود مثلن پالپ فیکشن ازوناییه که جدن نمیفهمی چی به چیه بار اول اونم بدون پیش زمینه و نقد ولی این کلن دو تیکه ب
تو تو همونی که با من میسازه آره همیشه به تو نیازه من به شهر تو میشم عازمخنده هات فرق داره با همه تو همون فرشته که یه آدمه اون چشمات قصه ی هزار و یک شبمهمن بی تو یه گردابم که هی دور خودم میپیچم نفهمیدم چی بودی به جون من افتادی که من هنوزم گیجممن بی تو یه گردابم که هی دور خودم میپیچم نفهمیدم چی بودی به جون من افتادی که من هنوزم گیجمخوشگله چشمات این خودش مشکله واسم یه مرکز جاذبس که بهش پرته حواسممن تورو خوب میشناسم تو چفتی با احساسم من همینو میخوا
قیمت یه دفتر سررسیدُ گرفتم گفت ۴۸ تومن!بعد اندکی تعمق و ذکر بیت "دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ، ای هیچ برای هیچ در هیچ مپیچ" به خودم گفتم مگه همین زندگی همه چی به یه جاییِ خودم چشه که بخوام هدفمندش کنم؟؟ هاااا؟؟؟؟ و نخریدم :="
راستش من خودم را گول زده ام. به خودم گفته ام آن عزیزترینم به یکی از سفرهاي همیشگی اش رفته و برمی گردد. باور هم کرده ام. وگرنه باور نبودنش خیلی سخت تر است آخر آن رفیق وقتی بود خیلی بود. آدم نمی تواند رفتن قهرمانش را راحت بپذیرد 
بدترین قسمت قضیه این هست که کسی رو حتی ممکنه توی ذهنت قضاوت کنی که از نرم هاي جامعه به دوره و بعد بفهمی که خودت در واقع از کم یاب ترین اقلیت ها ممکنه باشی.+ به وضوح شاید من دارم با لیبل atual مخالفت میکنم برای خودم. خیلی سخت هست این قضیه و به نظرم باید علاوه بر دوستای پسرم از دوستای صمیمی دخترم هم بپرسم در موردش. شاید دلیلش این هست که پذیرفتن این لیبل تصاویر ذهنی من راجب خودم رو میشکنن و اینکه نمیتونم تصور کنم خب بعدش که چی؟+هنوز نمیدونم آ
امروز باز افتادمو باز به خودم پیچیدماز همه ی دردها و نامردی هااز همه ی تقصیرهاي خودماز فلبم که تنها مانده از دستم که تنها ماندهاز روح و تنی که بهشان قول داده ام سفت و محکم مواظبشان باشم تا زخم نخورند و به خودم میپیچممگر همه زندگی دل است؟ باید بکنی اش بندازی دور راحت تریتا اینکه از شدت فشار و التماس حس کنی دارد مثل انار فشار داد میشود و قطره قطره ازش خون میچکد. نباشد بهتر استبهتر است از اینکه بخواهی کسی فقط کسی  حتی کسی که نمیش
من اینی نیستم که می بینینوقتی اومدم وبلاگ فکر می کردم می تونم همه چی همه چی همه چیو درباره خودم و زندگیم لااقل به خودم حالی کنم به خودم گفتم این جا یه جای امنه مثل دفتر نیست که کسی از آشناها به راحتی بتونه پیداش کنه و می تونم راحت باشممن هیچ کدوم از آدمایی که بقیه می بینن نیستمهیچ کدومشوننه اون دختر عاشق نه اون دختر پر از آرزونه اون دختری که مامانش ازش متنفره نه اون دختری که بی حوصله و سردهنه اونی که یهو شاد میشه یهو هوس تاب می کنه یهو می خنده ب
به قول حاج علی طهرانی مسولیت زندگی ایندم  صد در صد با خودمه و هیچکس کمکم نخواهد کرد. پس چرا بیام کاری کنم که خودم لعنت کنم؟ وقتی کسی با من و کارام مشکل داره چرا خودم بهش تحمیل کنم؟ اقا من همینم قابل تغییر نیستم:/نه اونی میشم که مامانم میخواد نه اونی میشم که بابام میخوادنه اونی میشم که تو میخوای اونی هستم و میشم که خودم میخوام +واقعا هم نمیشه توقع داشت ادمارو همینی که هستن پذیرفت چون همین آدما خدارو هم بخاطر خودش نمیپرستن بخاطر براور
همین الان که داشتم با خودم طرح میریختم که چجوری فیلیورمام تو روابطم توجیح میشه توی بلاگ اسکای یه پست درباره ی کتابخونه خوندملازم دونستم به خودم یاداوری کنم که داشتن کتاب زیاد به معنی کتابخونی نیستمثلن من تو قفسه بیشتر کتاب غیر درسی ندارم ولی همه اشونو نخوندم و هر سال تقریبا نو میشن چون هم هدیه میدم تعداد کثیریشو و هم تعداد کثیری هدیه میگیرم! هر کسی یه جوری کتاب میخونه هرکسی یه جوری زندگی میکنه بیایم جمع نبندیم!لطفنچقد مزخرف پریدم اون بحثا
دلم برای خودم تنگ شده دلم برای خودم میسوزه چقدر احمق بودم قدر فرصت هايم را ندانستم انگار که کور بودم فریادهاي دوستم را نشنیدم انگار که کر بودم اما هنوز هم همینطور هستم انگار که مسخ شدم طلسم شدم چقدر بی خبر از همه جا روزها و شبها به سرعت میگذرند و من همچنان به مانند درختی خشک در بیابانی به زمین میخ شده ام حالا نفسم میگیره تمام چیزهايی که روزی برایم ناخوشایند و عذاب آور بود حالا حسرت است چرا که مد همین حال که هستم دلم خون ه برای
گوه بزنه بهت ببشعوووووووووردارم برات.لهت میکنم.ینب شاید در واقع خودی که در برابر تو خیلی صبوره رو له میکنمبهت نشون میدمنه نه به خودم نشون میدم من کیممن همونیم که اگه کسی زیادی دیگه بخاد برام‌قیافه بیاد از روووووووش رد میشمو میگذرم
اوقاتی که به خودم می‌آم و از خودم ناامید می‌شم از فرط این بطالتی که گریبانم رو گرفته، به خودم می‌گم: you're the foulest of creatures. و فکر می‌کنم وزن منفی foul قشنگ گویای اشمئزازم از خودم باشه. foul چندین معنی مختلف داره بسته به کانتکست، اما وقتی من این‌جور وقت‌ها خطاب به خودم می‌گم، یعنی آلوده. نمی‌دونم اولین بار چرا از foul استفاده کردم، اما می‌دونم مدت‌ها بود این بیت از غزل ۷۱ شکسپیر رو هی با خودم تکرار می‌کردم:Give warning to the world that I am fledFrom this vile world, with vilest w
اتفاقا عشق یعنی راه را گم کرده باشی اشتباهی را برای بار چندم کرده باشیاتفاقا بهتر است از چشم عاقل ها بیوفتی کارهايی بر خلاف میل مردم کرده باشیگوش به حرف مردم نمیدم اصلا به ما چه مردم چی میگناتفاقا افتادن این اتفاقو مردم شنیدمگوش به حرف مردم نمیدم اصلا به ما چه مردم چی میگناتفاقا افتادن این اتفاقو مردم شنیدمخودم بودم خودم کردم خودم خواستم که تنها از تو و عشق تو آرامش بگیرماگر با من قراره زندگی کردن نداری من در آرامش بمیرمخودم بودم خودم کردم
خودم دیدم، که شبها سخت می خوابی
واسه رفتن، بمیرم خیلی بی تابی
امون ای دل، امون ای دل
خودم دیدم، شده چشمای تو کم سو
نگم دیگه، از این پهلو به اون پهلو.
امون .بهین کلیپ بانک لینک هاي دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
انگار خیلیم راضی نیستم از اینکه اینقدر قشنگ به همه چیز نگاه کنم انگار این خودم نیست و خودمو توی چیزی که خودم‌نیست غرق کردم. توی قضاوت آدم ها از خودم قضاوت اشتباهی که نتیجه ی رفتارای خودمه این اشتباه.مثلا همین چندد دقیقه پیش سعی کردم جلوی بغض و عصبانیت شدیدم‌ از قضاوت هاي مزخرف خانوادم و بگیرم و آروم باشم بیخیال باشم و فقط سعی کنم تو چشم نباشم. بعضی وقتا به خودم میگم که فاطمه مطمئنی کی هستی ؟ چی میخوای از دنیا و اطرافت؟ بعد انگار یه صدایی دا
گاهی وقتا از این زندگی فرمالیته ایی که برای خودم درست کردم بشدت متنفر میشم.نمیدونم فرمالیته لفظ درستی باشه یا نه اما واقعا ما برای چی عروسی کردیم؟ که مثلا رفتیم زیر یه سقف؟ کدوم سقف؟ سقف ایمو و تلگرام و اینستا و تلفن‌؟!وسیله چیدیم و یه مهمونی دادیم، فقط و فقط واسه ظاهرسازی. واسه بستن دهن بقیه ( یادم رفت اون موقع بگم و الان اضافه میکنم: که دهن بقیه هیچ وقت بسته نشد و در راس این بقیه با احترام به همشون پدر و مادرامون بودن) .اما مهم نیس که دهن خودم
.
یه روزم که میخوای از صبح با اخلاق خوش بگردی بالاخره یکی پیدا میشه که رو مخت اسکی بره.هی زنگ میزنه فلان کارو.انجام بده ها برو دیگه زود باش ، هی میگم باشه اره دارم.انجام میدم.دنبالشم ، باز میگه برو زود وقتی نداری ها زود باش ؛ باز گفتم میدووونمممم خودم باااش، باز هی میگه زود دیگه ؛ دیگه نتونستم کنترل کنم خودمو یذره تند گفتم تو پیش منی ؟ تو اینجایی که.میدونی انجام نمیدم ؟ هان؟ خدافظ!بدم میاد وقتی کاری رو خودم دارم انجام میدم کسی بگه فلان.کارو انجام
بعد ۲۵ روز دارم برمی‌گردم خونه. یه پستی پارسال عید نوشتم که همه‌مون حس میکنیم سال دیگه کسی از این جمع کم میشه؛ نگران بودم و فک میکردم اتفاق بدی میفته‌ ولی نه برای خودم. اصلا به ذهنمم نمی‌رسید اون آدم خودم باشم و به خاطر ازدواج عید خونه نباشم :)دیشب داداشم زنگ زده که مریم کجایی چرا نمیایی؟ بلیط نداشتی؟گفتم نه، خودم نخواستم بیام .میگه چرااا؟ اذیتت کردیم؟ :)))))
دلم تنگ است؛تنگ خودم هستم؛دلم برای خودم تنگ است برای همان بانوی قوی و مستحکم که امروز غمگین است.دلم تنگ است برای دختر معصومی که میداند خداوند بسیار دوستش دارد؛دلم تنگ است‌ برای شیطنتهايم  دلم تنگ است اینقدر که میخواهمقایقی خواهم ساختدور خواهم شد از این  آدمها
خیلی بده که خودم تو شرکتی کار میکنم که به نوعی برگزار کننده حرفه ای مسابقات بازیهاي کامپیوتری هست و خودم هیچی از این بازی ها سر در نمیارم! حتی الان هر چی فکر میکنم اسم این بازی ها رو به جز کال آف دیوتی هیچ کدومش رو یادم نمیاد! خداییش مغزم ایراد پیدا کرده! 
4
آنقدر میخندم تا در خلسه فراموشی ، خودم و تو را گم کنم .آیا خوشحالی گذشته دوباره به سراغ من خواهد آمد .دور است . دور است آن زمانی که خوشحالی واقعی ام را با دستان مهربانت به من هدیه بدهی دور است زمان خوش بودن من . ای کاش می شد دائم باشد. آه کشیدن و ای کاش گفتن هاي مداوم دردی از من دوا نخواهد کرد . اما برای سرد کردن اندکی از این داغی . شاید مسکنی زود گذر باشد این گرگ وحشی کی از قفس آزاد شد و این طور هر روز مرا میدرد! هنوز در عجبم .شاید کسی ا
تو دریای شبِ موهات غرقم کنکی میتونه به جز تو برمودا باشهنمیوام قایق سوراخ دنیامون کنار زرق و برق کشتیا باشهاز اینم میشه دورافتاده تر باشیمتمام عمرمون ساحل جهنم بودزیادی بیخیالِ هردومون بودیزیادی عاشقت بودم ولی کم بوداز عشق تو شاعر شدم تو با خودت برو من با خودماندوه تو بر شانه ام تو آتشی و من پروانه اماز عشق تو شاعر شدم تو با خودت برو من با خودماندوه تو بر شانه ام تو آتشی و من پروانه امیه کم طوفان بزن تو صورت خوابم من از آرامش چشمات میترسمنگو
4
واقعیت ها همش ناامید کننده استدر حالیکه تو رویاها همه چیز بی محدودیتههمه عالینعشق بینهايتهخوشبختی بینهايتهحتی وقتی آدمی که دوسش داری کنارته رویاهايی که میتونی راجع به اون ببافی بینهايتهدیگه فقط رویاهام برام موندنو باوری که به خودم دارمهمه چیز دست خودمهاز خودم یه دختر قوی و خوشبخت میسازم
حس میکنم ادم گریز شدم.تنهايی پسند شدم انگاری.خسته ام دلم میخواد یه کوله بردارم برم یه جای دور خودم باشمو خودم دور باشم از بابا از مامان و از همه.تنهاي تنها.یه جورایی تنها تر از الانفکر کنم و فکر کنم به خودم و بلایی که سر خودم اوردمبه قلبم .به روحمکلی کلنجار برمو .بعد برگردم یک منه تازه متولد شده برگردم.زحلمو داشته باشمو و از تنهايی بیرون بیام.پیلمو پاره کنمو زندگی و از نو شروع کنم.دوست ندارم با ته مونده حس قبلی وارد حس جدید شم
دو دلم این کار مزخرفی که تو خرازی هست برم یا نهیه پول تو جیبی میشه برام و لازم نیست به خودم سختی بدم که دستمو جلوی بابا دراز نکنمیکم کمتر تو این خونه لعنتی ممامان با اصرار میگه نرو بابا میگه خودت می دونیخودم حوصله م سر رفته از وضع زندگیمدلمم می خواد کنکور امسال حتما قبول شم روزی 6 ساعته با حقوق 250
میشمرم.تک تک حال بدامووخیلی زیادن خیلی زیاد از خودم متنفرم ک واس خودم دقدقه اضافی درس کردم.استرس زیااد امتحانارو دارم.سحر از ی ور فاز برداشته اخه سحر کجاایی توو؟ تو دیگ چی میگی  وسط این اشفته بازار.دلم میخواد یروز بیاد از خواب پاشم امتحانامو داده باشم همه اونایی ک دوس دارم دورم باشن چش باز کنم ببینم پیامشو ک نوشته خانوممبسه دیگ این سختی بسه
متحول کننده هاي تیپ شخصیتی یک اینیاگرام
 1- من اکنون رها می­کنم
مقید کردن خودم و دیگران را به رعایت استانداردهاي غیر ممکن.
٢- من اکنون رها می­کنم
ترس خود را از کنترل نکردن خود و دیگران و ناراحت شدن از این موضوع.
 ٣- در ایناگرام من اکنون رها می­کنم
ترس خود را از سرزنش شدن بابت اعمال اشتباه.
 ۴- من اکنون رها می­کنم
مردود کردن وجود تناقضات در رفتار خودم راه
 ۵- من اکنون رها می­کنم
عقلانی کردن همه ی رفتارهاي خودم را.
 ۶- من ا
اون روز که حالم خیلی بد بود با یه چیز تیز توتا خراش سطحی اما بزرگ رو دستم انداختم.خودم متوجه نشدم نشدم چون اصن تو حال خودم نبودم.امروز که به خراشا نگاه میکردم با خودم فکر میکردم که نمیخوام اون حال بدی که خودت متوجه خودت نیستی و برای هیچ کس نمیخوام . حتی برای خودمم.شاید تازه دارم میفهمم وقتی یه چیزی قلبم و به درد میاره تازه چطوری میشم. یا شایدم میدونستم و تاحالا دقت نکرده بودمحالا اما وقت مقدسیه برای من توی این زمانی که به مقدس بودنش اعتقاد دارم
اونقدر دیروزم روز بدی بود که نمیتونم کلامی در وصفش بگم. خودم حرفایی میزدم که باز با خودم جوابش میدم و این تضاد آزارم میداد جسما آروم بودم اما روحم داشت زجه میزد ظاهرا خوب بودم اما از عمق جونم خرد شده بودم.باید دلداری میدادم درحالی خودم دلم خون بود حرفایی میزدم که خودم نمیتونستم بفهمم ولی نمیتونستم کار دیگه ای کنم وقتی بغلش کردم خودم آروم شدم اما اون همچنان گریه میکرد باید با حرف آرومش میکردم و تاحدودی موفق شدم. هیچ چاره ای نبود و نیست جز
میدونید دلم خوشه به چندتا وبلاگی که عادت کردم بهشون. یکیشو تند میخونم اما بد نمیخونم، یکیشو یه خط در میون میخونم اما به شکل غیرقابل توضیحی وفادارانه، یکیشو گاهی دوبار میخونم و هر دوبار بی حواس ، یکیشو میخونم بعد میگم من دیگه اینو نمیخونم اما باز میرم میخونم.  تو دوره ای  از زندگیم هستم که به لمس دستای خودم به لمس دوتا دست خودم شک دارم، به تصویر و صدا که هیچ حتی به دردی که توی بدن خودم میپیچه مطمئن نیستم، چند خط نوشته شما (که البته که
سر بازی ، خودم رو انتخاب کردن و باید می فهمیدم که خودمم. باحال بود. منتظر بودم ته اسفند برسه و برم بالا منبر و از دست آورد هام که اکثرش خلاصه میشه در تغییراتی که در خودم به وجود آوردم بنویسم و یه اشاره پررنگ به کم تر شدن گریه هام بکنم و با شادی بگم که سه مااااهه که گریه نکردم مگر تحت تاثیر هنر ، که متاسفانه امشب گه خورد تو رکوردم. اما باز هم این مقدار کاهش اشک قابل تقدیره.مگه نه؟!؟
مبلغ اسلامی بود .
در یکی از مراکز اسلامی لندن. عمرش را گذاشته بود روی این کار.تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می
پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد .
می گفت : چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را
برگردانم یا نه !
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این
را زیاد دادی .کاظم سعیدزاده
خونه مامان سه روز بیشتر نبودیم و از اونجا رونده شدیم .برگشتم خونه خودم . و امروز پری خانم اومد . با دل درد و کمر درد .حوصله هیچ کاری رو ندارم دوست دارم یه پتو رو خودم بندازم و درجه مناسب کولرو برنم و بخوابم . اما چ کنم که دخملک نمیذاره امروز سر درد گرفته بودم از دست این بچه .خیلی اذیت کرد .یکم حس خوب میخوام . یکم خبر جالب و خوشحال کنننده . یکم امید باید بهم تزریق بشه فعلا که دپرسم .
 
منم مثل خیلی از بچه هاي دیگه از کرونا میترسم ولی همیشه سعی میکنم به حرف بزرگ تر خودم گوش کنم و ماسک بزنم و همینطور دست هاي خودم رو مرتب بشورم.
امروز داشتم درباره کووید 19 جستجو میکردم که به مقاله زیر برخوردم گفتم برای شما هم قرار بدم.کووید 19 در ایران
اسمم مینا.اسم مستعارخوشبختانه جز خودم و خودم و خودم، واقعا و واقعا و واقعا هیشکی و ندارم بچه شمالمبزرگ شده دامغانم و الان 7ماهه مجدد برگشتم شمال.یک سابقه کنکور دارم از نوع تجربی و امسال پشت کنکور هستم.بعدا عاشق شعر،خطاطی،ماندالا و هر کاری که به خط ربط داشته باشهکتاب نمیخونم زیاد اما تقریبا روزی یه شعر و میخونم.عاشق شعرای فاضل آقای نظری ام.دیگه چیزی به ذهن مبارکم خطور نمیکنه.ها یادمان آمد گل و گلدان و خاک بازی را بسی زیاد دوست دارمو با
از این اخلاق خودم خیلی خوشم میاد که وقتی چیزی پیش میاد و بابتش ناراحتم، مدت کوتاهی توی اون حالت می مونم بعد سریع خودمو سوییچ می کنم به حال خوب و از دید مثبت به قضیه نگاه می کنم یا حواس خودمو با یه چیزی که بهم حال بهتری میده پرت می کنم. این اخلاقو کمابیش فطرتا داشتم اما سال 97 حسابی تقویتش کردم و خیلی راضی ام از خودم.
حالا روزهاي من در حال عوض شدن است و من همان همیشگی اما کرخت و سرد شده مثل این روزها بودن یا نبودن کسی مهم نیست. در تنهاي خودم غوطه می خورم و دلم را به بالشتی که عاشقانه در اغوشش می گیریم گرم می کنم.قرص هاي ارام بخش رفیقان خوبی هستن. انگار ان ها روی سرم دست می کشند. اه چقدر سرد است چقدر باران دل من را می بارد اما چرا سبک نمی شود این بار سنگین هفده سال این فضای مجازی تنهايی مرا با خود کشید. همه ی نگفتنی هاي مرا. و من دور خودم پیله می پیچم
همیشه این ماه زود می گذرد. به قد اسپندی که روی آتش بگذاری تا خودش را جر بدهد و بسوزد و آهش شکل دود شود و همه جای خانه پخش شود. اسفند کوتاه است و بی کس است چون نه زمستان است و نه بهار. یک پادرهوایی مثل خود خودم که نمی توانم از ضد و نقیض هاي ذهنی ام بگریزم یا حتی کمی کنارشان بگذارم. لیدی گاگا خیلی احساساتی توی فستیوال اسکار موقعی که کاپ خوشگل طلایی رو توی مشت هاش گرفته بود حرف زد و من خودم رو توی اون یا اون رو توی خودم به صورت استحاله شده دیدم. نمی دون
پریشب خوابتو دیدم.خواب عجیبی بود. کل دیروز و امروز رو با خودم کلنجار رفتم که بهت ایمیل بزنم، بهت بگم از بعضی اتفاقات و از کینه، اما جلوی خودم رو گرفتم و مثل همیشه دندون رو جگر گذاشتم تا تو از آرامشی که از  فرو کردن سرت مثل کبک توی  زمین به دست آوردی، دور نشی.دلیلش هم که خب معلومه، دلیل نگفتنم، دلیل بر هم نزدن اون آرامش الکیت!فقط بدون، با یه متاسفم گفتن، چیزی عوض نمیشه.دعا کن، دعا میکنم، حلالت کنه!
سالهاست که اردیبهشت می آید و با گلهايش مارا به تصمیمی وامیدارد؛ بعد خودش می رود و وامیگذاردمان تا تمام سال با تصمیمان سرو کله بزنیم تا سال بعد که دوباره بیاید و تکانمان بدهد . ای اردیبهشت جان با تو هستم ، دیگر جایی برای ترسیدن از تو باقی نمانده و نه مسیری برای گریز از تو  و دیگر میمانم جای خودم و با تو دست در گردن میشوم و هیاهوی بهاریت را خودم به جان میخرم به تمامی جان
کلی کار عقب افتاده و انبار شده دارم 21 روز دوباره شروع میشهبرای خیلی چیزااز دست خودم عصبانیم و این چند وقت دسته گل زیاد به آب دادم و لازمه به خودم بیام فعلا اینجا گزارش کارامو می نویسم امروز که تا الان فقط حساب کتاب مالی کردم که خیلی لازم بود 
برای تصمیم گرفتن نیازه که با همه م کنیآدمای مختلف سنای مختلف تجریه هاي مختلفبه قول انیشتینایستادن برشانه غولانولی باید دقت کنیکه هیچ کس تقریبا هیچچچچکس پیشنهادی که به دردتو بخوره نمیده همه اولویت هاي خودشونو دارنکه هیچچچچکس برای تو و تصمیماتت ارزشی قائل نیست یعنی یه زری میزنن پاش وای نمی ایستنکه هیچچچچکس اگه اشتباه بکنه مسئولیت اشتباهش رو به دوش نخواهد کشید و تو میمونی و اشتباه مردمکه هیچچچچکس هیچی نمیدونه حتی اگه مادرت باشه که از
وقت هايی که لجباز میشم ،خودم خیلی از خودم بدم میاد ؛وقت هايی که لجباز میشم ،بیشترین ضرر ها واسه خودم هست ،یعنی با چشای خودم می بینم که این لجبازیه ،داره آرامشم رو می گیره ،اما کوتاه نمیام ؛من وقت هايی که لجباز میشم ،نه میشه ولم کرد ، نه میشه کنارم موند ،نه میشه بد شد ، نه میشه باهام مهربون بود ؛اکثر وقت هايی که لجباز میشم ،خودم میدونم که همه تلاش می کنن اوضاع بهتر بشه ،ولی من با همین لجبازی همچی رو خراب می کنم .سال 98 ،یکی از مهم ترین فکرم
دلم برای خودم تنگ شده دلم برای خودم میسوزه چقدر احمق بودم قدر فرصت هايم را ندانستم انگار که کور بودم فریادهاي دوستم را نشنیدم انگار که کر بودم اما هنوز هم همینطور هستم انگار که مسخ شدم طلسم شدم چقدر بی خبر از همه جا روزها و شبها به سرعت میگذرند و من همچنان به مانند درختی خشک در بیابانی به زمین میخ شده ام حالا نفسم میگیره تمام چیزهايی که روزی برایم ناخوشایند و عذاب آور بود حالا حسرت است چرا که دست کم با تمام مشکلات آزاد بودم و تما
سالهاست که اردیبهشت می آید و با گلهايش مارا به تصمیمی وامیدارد؛ بعد خودش می رود و وامیگذاردمان تا تمام سال با تصمیمان سرو کله بزنیم تا سال بعد که دوباره بیاید و تکانمان بدهد . ای اردیبهشت جان با تو هستم ، دیگرنه  جایی برای ترسیدن از تو باقی نمانده و نه مسیری برای گریز از تو  و اکنون  میمانم جای خودم و با تو دست در گردن میشوم و هیاهوی بهاریت را خودم به جان میخرم به تمامی جان
گذشت داشتن یا تغافل و چشم پوشی در روابط از اهمیت بالایی برخوردار است، مثلا فاطمه خانم همیشه تو همه کارها کمک میکنه اما چون امروز تو دستمال آوردن کمکم نکرد منم به روش آوردم و شروع به غرزدن کردم و آرامش خودم و خانواده را از بین بردم.!تغافل و گذشت اینجا لازمه ، خوب خودم میرم دستمال میارم تا اونها یاد بگیرند و آرامشم از بین نره.
گفتم که دونه هه رو با خودم آوردم اینجا؟کیلومترها مسافت رو با خودم آوردمش.از بین دو تا برگش یدونه جوونه‌ی کوچولو از وسطش بیرون اومده بود.خیلی ناز بود.گذاشتم بین بقیه‌ی گلهاي خونه که وقتی آب میدن به اونم آب بدن.الان دیدم خشکیده.و نمیدونید چقدر ناراحتم.حتی براش اسم هم انتخاب کرده بودم.اسحاق.و حتی یه گلدون که توی اون بکاریمش بعدا.خیلی ناراحتم خیلی.
شنونده آهنگ جدید و بسیار زیبا به نام دست خودم نیست نسخه آنپلاگد شده با اجرای جدید از سهیل رحمانی با کیفیت 320 و متن ترانه آهنگ (Soheil Rahmani : Daste Khodam Nist Unplugged) همراه با پخش صوتی آنلاین این اثر در فاز تو موزیک باشید. 
ورژن آتیک و آنپلاگد آهنگ دست خودم نیست از سهیل رحمانی با ترانه سرایی و ملودی مجین به تنظیم موزیک مهرشاد خنج منتشر شد. 
دانلود آهنگ و متن ترانه آهنگ ها • فاز تو موزیک
رشد باریستاها به سمت مدیران بسیار شبیه به قهوه است. شما فقط می توانید بسیاری از گیلاس ها را انتخاب کرده و با تجهیزات دیگری که در دسترس دارید فرآوری کنید: احتمال وجود دارد ، شما مقداری قهوه درست کرده اید. همینطور با مدیران اما اگر مراقب و فکر خود را در این فرآیند قرار دهید ، اگر انواع و اقسام و انواع شخصیت را در نظر بگیرید و اگر با یک هدف در ذهن پردازش و پیشرفت کنید ، ممکن است تازه به یک مدیر 90+ دست پیدا کنید.و من باید بدانم در مصاحبه برای اولین کا
یک زمانی مثلا همین چند سال پیش، به هم اتاقی هام میگفتم دارم به خودم تلقین میکنم شوهر میکنم. بعد هم خب، چه انتظاری دارین؟! کلی مسخره میشدم دیگه. امروز این مطلب در مورد بسته شدنو تغییر نام بامیلو رو توسط گروهی اینترنتی میخوندم. کلی برام جالب بود. اصلا به خودم افتخار کردم که زیرمجموعه هیچ گروه اینترنتی ای نیستم. با خودم فکر کردم گروه اینترنتی چیه دیگه! تو این دنیای ایرانی ها (ما که نبودیم!) چه چیزایی پیدا میشه. من کلی زحمت کشیدم تا بالاخره ثبت شرکت
آدمی بدون عشق نمی‌تواند زندگی کند.ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻣﻦ ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ.ﻧﻪ ﺍﺯ ﻛﺴﯽ ﺷﻨﻴﺪﻩ ‌ﺍﻡﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﯽ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡﺗﺎ ﺑﻪ ﻳﺎﺩﻡ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ.ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩﻡ،در ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩﻡو ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﻛﻪ ﺗﺒﺎﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ ،ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ ﺍﻡ.ﻧﻪ!ﺁﺩﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺸﻖ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻛﻨﺪ.#کلیدر #محمود_دولت_آبادیپی نوشت: وقتی بیا ، که رد کردن ممکن نباشه! پی نوشت ٢: معلومه خیلی حرفام بالا گرفته نه؟! چند وقته نمی تونم بنویسم! چند وقته؟
دیروز خیلی حالم بد بود و تا شب حسابی علایم سرماخوردگی خودش رو نشون داد و رفتم دکتر، این خیلی مهم نیست بخش مهمش امروز صبح بود که وقتی از خواب بیدار شدم به شدت احساس عذاب وجوان داشتم که الهی بمیرم پسرکم هم سه روز پیش همین علایم رو داشت ولی چون توی خونه شیاف استامنفون نداشتم ( قطره بدم بهش بالا میاره) خیلی جدی نگرفتم و گفتم ی آبرزش بینی داره و البته نخواستم هم زیاد بچه رو به دارو عادت بدم ولی حال بد امروز خودم باعث شد هی قرص بخورم هی به خودم فحش بدم
بالاخره امشب گیرش آوردم.با پسر شیطونش یک ساعت پیش اومدن خونمون.جوجه خواب بود.moserقدیمی آلمانی شو گذاشت رو میز.بهش می گم پس پایه اش کو؟می گه خیلی وقته گم شده.می گم خوبه تو مخالف بودی حالا بی پایه؟ خودم جواب خودم رو می دم و میشینم رو صندلی وسط حموم و اونم  با هر ردی هر هر می خنده.نبکا هستم.یک زشتِ خوشحال.سرم توی تاریکی هم میدرخشه.روحم موقتا آروم گرفته.*یادم باشه صبح وقتی جوجه پا میشه شوک نشه
بالاخره امشب گیرش آوردم.با پسر شیطونش یک ساعت پیش اومدن خونمون.جوجه خواب بود.moserقدیمی آلمانی شو گذاشت رو میز.بهش می گم پس پایه اش کو؟می گه خیلی وقته گم شده.می گم خوبه تو مخالف بودی حالا بی پایه؟ خودم جواب خودم رو می دم و میشینم رو صندلی وسط حموم و اونم  با هر ردی هر هر می خنده.نبکا هستم.یک زشتِ خوشحال.سرم توی تاریکی هم میدرخشه.روحم موقتا آروم گرفته.*یادم باشه صبح وقتی جوجه پا میشه شوک نشه.
فکر نمیکردم هنوز باشن کسایی که منو فراموش نکردن .شاید تعجب کرده باشم شاید جا خورده باشم  شایدم خوشحال شدم  نه نه . بیشتر غمگین شدم .این چندتا حس باهم کسی میدونه چه حسی میشه؟؟؟پ.ن: از موقعیت فعلیم خیلی غمگینم انگار ته یه چاه عمیقم که خودم با طناب خودم رفتم 
عید باید توی دلامون باشه.+ولی عیدتون مبارکا باشه:)سال خوب و خوشی رو براتون خواهانم و آرزویی که خودم برای سال جدید دارم اینه که با خودم به صلح برسم،پس برای شماهم آرزو میکنم به صلح درونی برسید یا اگه دارینش،صلحتون پایدار باشه.و به عنوان یک آرزوچه(!)باید بگم که امیدوارم با موهام هم به صلح نسبی برسم و بالاخره یه مدل هیرکاتی پیدا بشه که با این کله‌ی کچل جور باشه!مچکرم.
روز یکم متوجه نکته ی جالبی شدم. برای این که تعداد حملات حواسپرتی حین درس خوندنم روُ بشمرم، هر بار که حواسم پرت میشد، رو یه برگه کاغذ یه نشانه میذاشتم. خود این عمل نشانه گذاشتن اکثر مواقع باعث میشد حواسم برگرده سر جاش؛ یعنی از گسترش پیدا کردن هر حمله جلوگیری می کرد، جوری که مدت زمان تعداد قابل توجهی از حملات به کمتر از پنج ثانیه رسید. دقیقن مثل داستان اندازه گیری تو مکانیک کوانتومیه؛ عمل اندازه گیری، تو حالت سیستم اختلال ایجاد می کنه.   &nb
 هرچه روز هاي بیشتری رو میگذرونم انگار درونگراتر میشم خیلی وقتها دلم میخواد صحبت کنم ولی اخرش هیچ کلمه ای از دهنم خارج نمیشه و همه چی رو برای خودم نگه میدارم شاید تو ظاهر مشخص نباشه و اطرافیانم فکرکنن مثل قبلم ولی خودم میدونم اینطور نیست تغییر رو احساس میکنم ،تغییر درونی ای که نمیدونم مثبته یا نه کاش میتونستم کمک بخوام کاش میتونستم بفهمم چم شده 
دانلود آهنگ ناصر زینعلی خودم پرستارت میشم 
Download New Music Naser Zinali – Khodam Parstaret Misham
دانلود آهنگ جدید ناصر زینعلی به نام خودم پرستارت میشم با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
متن آهنگ خودم پرستارت میشم ناصر زینعلی 
منه دیوونه هوادارت میشم؛ یارت میشم
تو فقط آروم بگیر، خودم پرستارت میشم
آره من روراست هستم؛ بی تو نمیتونم
گفتم که دیوونم
 
♥♥♥
کادوی دلخواهتو بهت بلد نیستم بدم
مثل تو دوست داشتنوُ تو حرف
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها