محل تبلیغات شما

نتایج جستجو برای عبارت :

زوجت ابوی طلعت منتاکه

۲۰۰- پیش تو روشنی طلعت تو ماه ندارد           پیش تو گل رونق گیاه ندارد گوشه ابروی توست منزل جانم         خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری   جانب هیچ آشنا نگاه ندارد رطل گرانم ده ای مرید خرابات … پیش تو – روشنی طلعت تو ماه ندارد – غزل ۱۲۷ – ۲۰۰منبع : فالگیرفال حافظ آنلاین
جزوه ادبیات استاد طلعت کاویان پور دانشگاه شریف فرمت فایل دانلودی: .pdfفرمت فایل اصلی: تعداد صفحات: 29حجم فایل: 2287قیمت: 1000 تومانبخشی از متن:جزوه ادبیات این ترم استاد طلعت کاویان پور دانشگاه شریففایل pdf بابهترین کیفیتپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.
ویژگی محرم های دیارمعرفت در اینست که مَردمانش بشدت خواهان استفاده
ازاشعارقرآنی و مستند به تاریخ مرحوم سیدعبدالوهاب قرشی متخلص به صفایی
می باشند.نکس وان کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
شورای اسلامی با همکاری دهیاری و پایگاه شهید طلعت ارلان و یا همت اهالی روستای با ادب و مهمان دوست ارلان برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا در ارلان می باشد که زحمت پخش وسایل ضد فونی کننده و ماسک را هم اعضاء پایگاه شهید طلعت به عهده گرفته که دست همه عزیزان درد نکند باعث جلوگیر پخش کرونا می شوند و ضد فونی گوچه ها را هم با همت روستا انجام می دهند

 
 
 
 
 
 
 
 



روستای ارلان
۶۱- پرده دارحریم دل سرا پرده محبت اوست   دیده آیینه دار طلعت اوست من که سر درنیاورم به دو گردنم زیر بار منت اوست تووطوبی و ماو قامت یار     فکر هرکس به قدر همت اوست گرمنآوده دامنم چه زیان     همه عالم گواه عصمت اوست منکه باشم درآن حرم که صبا … پرده دارحریم – دل سراپرده محبت اوست – غزل ۵۶منبع : فالگیرفال حافظ آنلاین
۷۴- طالع همایونست ز گریه مردم چشمم نشسته درخون است ببین که درطلبت حال مردمان چون است به یاد لعل تو بی چشم مست میگونت       زجام غم می لعلی که می خورم خون است زمشرق سروی آفتاب طلعت تو   اگر طلوع کند طالعم همایوناست حکایت لب شیرین کلام فرهادست     … طالع همایونست – ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است – غزل ۵۴منبع : فالگیرفال حافظ آنلاین
۲۱۶- خم ابرو شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد       بنده طلعت او باش که آنی دارد شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولی       خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب     که به امید تو خوش … خم ابرو – شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد – غزل ۱۲۵ – ۲۱۶منبع : فالگیرفال حافظ آنلاین
مسائكم جمیل او صباحكم جمیل حسب مابتقرو القصه طبعا اغلبیه الناس اللی متباعنی عارفین ان القصص اللی بنزلها حدثت بالفعل وواقعیه ملیون فی المیه قصتنا انهرضه بتبتدی انی خلصت شغل فی الشركه طلعت لاقیت السایس
سكس یوتیوب - سكس - افلام سكس - سكس بنات - سكس نیك - فیلم سكس
مانضفش العربیه اتصلت بیه جالی سلم عالیا ومسك العربیه بفوطه زفره روقها اخدت السجاره وانا مشیت طلعت من المهندسین خدت الكورنیش ابص كده قبل قسم امبابه بشویه ا
--البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد

سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد
دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پس پرده عیان چون مه کنعان آمد
دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد
عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد
ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت    از پی خدمت آن زهره ی تابان آمد
آنچنان نور رخ دخت نبی جلوه نمود      
طوبا خانم که فوت کرد، همه» گفتند چهلم نشده حسین آقا می‌رود یک زن دیگر می‌گیرد.
سه ماه گذشت و حسین آقا به جای اینکه برود یک زن دیگر بگیرد، هر پنجشنبه می‌رفت سر خاک.
ماه چهارم خواهرش آستین زد بالا که داداش تنهاست و خواهر برادرها سرگرم زندگی خودشان هستند، خیلی نمی‌رسند که به او برسند.
طلعت خانم را نشان کرد و توی یک مهمانی نشان حسین آقا داد.
حسین آقا که برآشفت، همه» گفتند یکی دیگر که بیاید جای خالی زنش پُر
می‌شود. حسین آقا داد زد جای خالی زنم
انا صیدلی فیوم دخلی بنت لا تتدعی 19 سنه مع امها قالتلی لو سمحت یا دكتور عاوزه اخد حقنه قولتلها للاسف مفیش بنات بتدی قالتلی مش حضرتك بتدی انا اتصدمت من الجراءه اللی هی فیها قولتلها بدّی اه طلعت الحقنه من معاها وكانت حقنه فیتامین دی كانت الصدمه الصدمه التانیه بالنسبالی لانها مش مضطره لیها یعنی المهم حضرت الحقنه وقولتلها ادخلی دخلت وانا دخلت وراها هی مش ملیانه بس جسمها ذی لما الكتاب بیقول بیضه مش تخینه بس بزازها كبیره طیزها متوسطه انا دخلت لق
انا محمد عندی 22 سنه هحكی قصتی مع جارتی المطلقهجارتی دی حاجه ولا ف الخیال جسم مثالی جدا ومشدود علیها جوز بزاز وطیز تهیج ای حد كنت كل م اشوفها كنت افضل ابص علیها وزبی یقف ف البنطلون وهیا كانت بتاخد بالها والاقیها مركزه اووی لحد م جیت ف یوم لقیتها بتنادی علیا بتقولی تعالا عاوزه ابعتك مشوار ف انا طلعتلها وهیا قاعده لوحدها ف البیت قالتلی ادخل دخلت قامت قافله باب الشقه ودخلت أوضة النوم وانا فضلت قاعد مستنیها بعد عشر دقایق طلعتلی بس ایه بقی طالعه
انا محمد عندی 22 سنه هحكی قصتی مع جارتی المطلقهجارتی دی حاجه ولا ف الخیال جسم مثالی جدا ومشدود علیها جوز بزاز وطیز تهیج ای حد كنت كل م اشوفها كنت افضل ابص علیها وزبی یقف ف البنطلون وهیا كانت بتاخد بالها والاقیها مركزه اووی لحد م جیت ف یوم لقیتها بتنادی علیا بتقولی تعالا عاوزه ابعتك مشوار ف انا طلعتلها وهیا قاعده لوحدها ف البیت قالتلی ادخل دخلت قامت قافله باب الشقه ودخلت أوضة النوم وانا فضلت قاعد مستنیها بعد عشر دقایق طلعتلی بس ایه بقی طالعه
مساء الخیر على الجمیع ، ساعات بتجبرك الظروف ویاخدك الوقت لحاجه مش فى الحسبان من 3 ایام مارست الجنس مع بنت خالتى حالة غریبه وفریده ومش متخطط لها خالص ودى متعتها ندخل بالموضوعبنت خالتى ارمله ومعاها 3 اولاد صغار فى مدار ابتدائى انا متزوج اتنین ومبسوط معاهم المهم بنت خالتى دى جسمها مظبوط وابیض حاجه زى ایتن عامر كده المهم الیوم اللى حصل فى العلاقه دى جه فجأه اتصلت بیا بالیل اعدى اخد العیال اودیهم المدرسه الصبح واشوف المدیر عاوز ولى الامر لیه ا
بدینوسیله دهیاری و شورای اسلامی روستای ارلان و اهالی با ادب و زحمت گش روستای ارلان و بخصوص از کسانی که مقیم شهرهای دیگر شدن  از آقای محمد مقدم آبدار محترم روستا  و آقایان  صمد راثی و حسین خدایاری و حافظ جباری و از آقای محمد اسحق زاده  فرمانده محترم پایگاه مقاومت شهید طلعت ارلان در راستای ضدعفونی نمودن کلیه معابر و اماکن عمومی روستا جهت جلوگیری از شیوع کرونا ویروس امروز تاریخ 1398/12/16 روز جمعه متحمل زحمات زیادی شدند کمال تشکر و قدردا
ای خاک تو تاج سربلندانمجنون تو عقل هوشمندانمحجوب تو را نهار لیلیمکشوف تو را سها سهیلیخورشید ز توست روشنی گیربی روشنی تو چشمه قیربر چشمه قیر اگر بتابیگیرد فلکش به آفتابیای دست مقربان آگاهاز دامن عزت تو کوتاهدر راه تو عقل فکرت اندیشصد سال اگر قدم نهد پیشناآمده از تو رهنماییدور است که ره برد به جاییهر رو که در آشنایی توستاز پرتو رهنمایی توستای هستی بخش هر چه هست استکس بی تو ز نیستی نرسته ستفرمان تو را درازدستیبر عالم نیستی و هستیخود را ز تو ن
البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد


سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت  &n
ساختن مسجدروستای ارلان در سال 70 محمد وسید محمد   آبشار روستای ارلان درسال 70 حاجی علی

عکسهای از مردان بزرگ  ارلان در افتتاحیه جاده لاختمشه روستای ارلان توسط اسماعیل حسینی
 
 
 
 
 
این عکس در تاریخ 1365 در جشن عروسی گرفته شده 

عاشورای  1370 روستای ارلان

 
 
 

 
    
این عکس در تاریخ 1370 در ژردی روستای ارلان ودر فصل بهار گرفته شده یوسف حیدر محمود
ارسال عکس توسط آقای حسن طلعت  مشهد علی صدقی دیمانچی خدا
کریم خان زند هر روز برای دادخواهی ستمدیدگان و احقاق حقوق مردم در ارگ شاهی می نشست و به امور مردم رسیدگی میکرد.یک روز مردک حقه بازی پیش آمد و همین که چشمش به کریم خان افتاد، شروع به های و های گریستن کرد.کریم خان ابتدا دلجویی از وی به عمل آورد و آنگاه خواسته اش را جویا شد. آن مرد گفت:من نابینا متولد شدم و سالها با وضع اسف باری زندگی کردم تا اینکه روزی خود را به زیارت آرامگاه پدر شما رساندم و برای شفای خود، متوسل ابوي مرحوم شدم. در آن مزار متبرک آنق
 البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمداا


سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت&nb
دانلود مداحی حسین سیب سرخی دل تنگم مست و مجنون
مراسم عزادارى ایام فاطمیهشنبه 14 دی 1398هیأت روضه العباسنوحه شور
 
برای دانلود کلیک کنید
 
متن شعر مداحیدل تنگم مست و مجنونزیر نور طلعت زینببه خدا که آبرو دارم به دعای حضرت زینبم تو روضه و همیشه در تاب و تبممفتخرم که عمریه منم غلام زینبمبا امضای اربابممیمیرم برات آخرخیلی با تو مانوسمچی دیگه از این بهترای جانم بی بی زینبمتو که حال خسته مو دیدیتو نگفته حاجتو میدیبدم اما مهربونی کنبگو
صحیت من النوم و زی ای یوم بصحی فیه متعود مفیش حد فی البیت كلهم فی الشغل و هیرجعوا ع العصر انتِ مین ؟انا سمیهبتعملی ای هناانا الشغالهتمام. الو انت صحیت مین البنت الی فی البیت دی دی شغاله مش انتو عارفین انی نایم ازای تخلوها تكون فی البیت و انا نایم . خلاص مجراش حاجه . طیب سلام.دخلت اخد دش انا طالع ب الفوطه ع وسطی اووف ازای انسا حاجه زی دی سمیه برا عملت نفسی عبیط و خرجت جسمی عادی (بس الی هو بلعب فی البیت ك حفاظ ع جسمی) انا اسف نسیت انك فی الب
البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد

سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت   
البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد

سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت   
البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد

سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت   
خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.
مطلبی که خواهید خواند نوشته ای است از «سید مرتضی آوینی» پس از دیدار هنرمندان حوزه هنری با رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله ‌ای، در آبان‌ماه 1368 نگارش یافته و در شماره آذرماه 1368 ماهنامه‌ «سوره» به چاپ رسیده است.
«دیدیم که می شناسیمش ……و تصویرش را از پیش در خاطر داشته ایم. دیدی
البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد

سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت   
طرح درس عربی سوم راهنمایی
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه1
طرح درس عربی سوم راهنماییکاملترین فایل با فرمت ورد و با کیفیت عالی توسط دبیران فایل ارایه گردیده است.طرح درس عربی سوم راهنمایی
قسمتی از متن طرح درس عربی سوم راهنمایی:
 


 
مشخصات کلّی

    نام درس : عربی   موضوع درس : فعل امر (درس پنجم)                 مدت جلسه : 80 دقیقه
تعداد دانش آموزان : 25      کلاس و مقطع
دا حسابی أنا ومراتی بندخل علیهو بقالی سنتین تقریبا مشترك فی جروب لتبادل اوجات واتقابلنا تقریبا 8 مرات قبل كدهكنا بنبقی 3 أو 4 كاب على حسب اللی ظروفهم تسمحوعلشان محدش یزعل كنا بنعمل بوله فیها أسماء اوجات التانیین غیر مراتك طبعا( و إلا تبقی نحس قوی لو طلعت لك مراتك برضو )وكل واحد فینا یختار ورقه – طب مین یختار الأول ومین الأخیر كنا بنخلی مرات كل واحد فینا تسحب رقم ونمشی على الترتیب اللی یطلع وأنت وحظك بقی
أرخم موقف حصل لواح فینا كان ل
انا مروه عندی 20 سنه و مش مهم من فین
المهم انی من صعری و انا جسمی فایر و بزازی كبرت بسرعه و فخادی ادورت و طیزی اترفعت لدرجة ان صاحباتی البنات كانوا بیستغربوا منی و بیحبوا یلمسونی و یحسسوا علیا و یمكن دا اللی خلانی على طول هایجة و ابص على جسمی ف المرایه و اسخن و العب ف كسی لحد ما یتهری . انا بیضا خالص و حلماتی وردی و قصیره شویه و الباقی لكم ان تتخیلوه لما من صغری بزازی كبیره
كنت بحب نظرات الولاد على بزازی و طیزی و بستمتع و بحس بنشوه كبیره و بحب ك
شعر عاشقانه زیباشباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی‌ستکاش چون برگ خزان رقص مرا نیمه شب ماه تماشا می کرد در دل باغچهٔ خانهٔ تو شور من وِلوِله برپا می کرد…خرم آن عاشق، که بیند آشکار بامدادان طلعت نیکوی تو فرخ آن بی‌دل، که یابد هر سحر از گل گار عالم بوی توهرجا هوا مطابق میلت نشد برو . . . فرق تو با درخت همین پایِ رفتن استدر چشم پاک بین نبُوَد رسم امتیاز در آفتاب، سایه شاه و گدا یکی استحسرت رویت هلاکم کرد از بهر خدا رو
از تبار نور و امید و سخایی آقا
جلوه ی روح خدا در کوی مایی آقا
کودک مکتب سرای چشمهایت بوده ام
چشمه ی جان هستی و لطف خدایی آقا
صادقی و ساقی صبح غزل های دلم
سرمه ی اندیشه های ماورایی آقا
طلعت مست سبویی با عصای
چشمه اثنی عشر را ماجرایی آقا
عیسی مریم به گردت مرده ها را زنده کرد
فصل فصل قصه عیسی دلایی آقا
با محمد در جدال با گرگ های روزگار
ساده می گویم خدایی ناخدایی آقا
یاورانت کم نباشد از تبار عاشقان
عاشقان را نغمه ی لطف و ثنایی آقا
ما به دورت نه
باز به بیت مصطفی بتولِ دیگر آمده
رسول را سول را ، دوباره کوثر آمده
بتول را بتول را ، یگانه دختر آمده
حسین را حسین را ، خجسته خواهر آمده
رضا و حلم و صبر را ، بزرگ مادر آمده
شهید را شهید را ، پیام آور آمده
ائمه را ائمه را ، چراغ انجم است این
دختر اوّل علی، بتول دوّم است این
کوثر کوثر نبی ، آیۀ رحمت آمده
دختر دختر نبی ، مادر خلقت آمده
زهرۀ زهرۀ علی ، اختر عصمت آمده
شمسۀ شمسۀ حیا ، یا مه عفت آمده
حبیبة الله است و از مام محبت آمده
ولیة الله است و
 هزاران آفرین بر جانت‌ای ماهروان عاشقان قربانت‌ای ماهمبارک باد ماه عشق بازانکه بنشینند در ایوانت‌ای ماه مبارک باد عید روزه داراننکویان جهان مهمانت‌ای ماهمبارک باد شهر الله اعظمهمایون طالع رخشانت‌ای ماههمه مهمان سلطان وجودیمخوشا بر سفره‌ی احسانت‌ای ماهنزول دفتر عشق و صعودششب قدر است در دورانت‌ای ماهبه شادروان عزت روزه دارانعیان بینند قدر و شانت‌ای ماهنصیب روزه داران دیدن یاردر ایوان عظیم الشانت‌ای ماه دو شادی روزه دارا
تا پریشان به رُخ آن زلف سمن ساست تو را

جمع اسباب پریشانی دلهاست تو را


دست بردی به رخ از شرم و حریفان گفتند

که تو مو سائی و عزم ید بیضاست تو را


همچو ترسا بچگان عود و صلیب افکندی

یا حمایل زد و سو زلف چلیپاست تو را


قبلهٔ خلق بود گوشهٔ ابروی تو زان

کعبه و میکده و دیر و کلیساست تو را


سرو را به تو چه نسبت، مه نو را چه نشان

قامتی مُعتدل و طلعت زیباست تو را


سر کوی تو بود م خونین کفنان

خود به بام آی اگر میل تماشاست تو را


بتولاّت صبوحی به د
اثر علی شریعتی:ویژگی های قرون جدیداز بین بردن:ریشه کن کردننیکو و زیبا:بهیمیان:کمرشالوده:بنیانامتحان ورودی:کنکوربدی:شررود آرام:دنفیلمی با بازی رضا عطاران:صندلی خالیراز ناگفتنی:مگو  چین و شکن:یرابهره و نصیب:سهمیهباور قلبی:ایمانجسم شفاف:شیشهبگو به عربی:قلپوشش طیور:پرسمت راست:یمیننوعی ماکارونی خیلی نازک:ورمیشلسوار:راک:ائمهعود:ندخمیازه:باسکخشک کننده دست و صورت:حولهمناطق:نواحیهر فصل از کتاب یسنا:هانفوذ:رسوخطریقه:نحوههمه:کلاتو
أختى امال 33سنة متجوزة بس جوزها مهندس بترول بیسافر دایما امال من زمان شرموطة من زمان وانا عارف ده من لبسها ومن السجایر اللی بتشربها من كلامها فی التلیفون بشرمطة لحد ما فی یوم امى كانت بترن علیها وكانت مش بترد انا باسم اخوها 23سنة
XNXX  - افلام سكس اجنبی - افلام سكسی - فیدیو سكس - افلام سكس حیوانات
المهم امى اعطتنى المفتاح بتاع شقتها الاحتیاطى اللی بتسیبه عندنا وقالتلی روح شوفها واطمن علیها اخدت المفتاح وروحت علی شقتها وف
سنسور دیجیتال Myray Zen-Xکیفیت تئوریکال 25 خط بر میلیمترسایز پیکسل 20 میکرومیلیمترزمان نمایش تصویر 2 ثانیهدارای نرم افزار بزرگنمایی و اصلاح کیفیت،3 بعدی سازی و رنگی سازی تصاویردارای نرم افزار مدیریت فایل ها و بیماراناستفاده از سیستم plug&play جهت صرفه جویی در وقتیک سال گارانتی و 10سال خدمات پس از فروشارسال رایگان به تمامی نقاط کشور:Features of Myray Zen-X RVGHigh definition, immediacy, reliability and ergonomicsZen-X offers all the advantages of real-time digital technology to obtain and share high quality images with ease.Easy, fast,
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها