محل تبلیغات شما

نتایج جستجو برای عبارت :

باهاشون در جدولانهgo

یه جفت صندل به مبلغ پنجاه فاکینگ هزار تومان خریدم. بابام هر وقت از کارگاه میاد کفشاشو میندازه یه گوشه، صندل های منو میپوشه میره باهاشون پاهاشو میشوره و هر چی میخرم را به وا میدهد و خراب می شوند.این سری گفتم بابا شرافتا" با اینا دیگه پا نشور، گرون شده در توانم نیست سالی چهار جفت صندل بخرم گفت باشهعصر داییم باهاشون رفت حموم
آقای دکتر ش» ، از بهترین استادایی بودن که تا حال باهاشون کلاس و راند داشتم ، امروز عصر ، رفتیم کنار دستشون نشستیم توی درمانگاه ، بدون این که از قبل بهشون خبر بدیم ! بهتر بود قبلا باهاشون هماهنگ می کردیم ، ولی خوب ، تقریبا یهویی شد!یه مقدار کسالت داشت ، ساعت ۵ عصر هم بود و احتمال خیلی زیاد استراحت درست و حسابی هم نداشته بود ، ولی برخوردش با مریضا و ما و همه ، اون قدر محترمانه و عالی بود که حال کردم!هنوز سر قولم واسه ی لی لی» بازی کردن توی کوچه به
  توی چند روز اخیر هر روز صبح بعد از اینکه پسرک رفت مدرسه، می رفتم یک کارتن از انباری میاوردم و پرش می کردم از اسباب بازیهایی که خیلی وقت بود کسی باهاشون بازی نکرده بود. هر روز یه مقدارش رو بردم ببینم کی بالاخره متوجه میشه، ولی تقریبا تمام اسباب بازیها از اتاقش جمع شد و به جز یک طبقه ماشین تمام کمدهای اتاقش خالی شد و جا برای دفتر و کتابها باز شد، ولی پسرک متوجه نشد که نشد.تنها اسباب بازیهایی که دوستشون داره و باهاشون بازی که نه، زندگی م
فکر کنم با این روندی که از قضیه کارگران معترض من جمله اسماعیل بخشی و سپیده قلیان شاهد هستیم این دوتا آخرش توی زندان خودکشی کنن. از همین حالا از مسوولین زندان درخواست میکنم روشهای متداول خودکشی رو مطالعه کنند و از این اقدام تخریبی اونها جلوگیری کنند. مثلا مواد شوینده و یا سیانور را از اطراف آنها دور کنید. شمشیر، چاقو، قمه یا چیز دیگری که بشه باهاشون مثل یک سامورایی خودکشی کرد توی زندان در اختیارشون قرار ندید. طنابی دور و ورشون نباشه که بتونن
کاش اون روی زشت و کثیف آدمها رو بالا نیاریمکاش آدما رو به جایی نرسونیم که مجبور بشن خیلی از حریم و حرمتها رو زیر پاهاشون بزارن و رومون بالا بیارنکاش آدما رو نرسونیم به اونجایی که مجبور بشن چشمشون رو ببندن و به جاش دهنشون رو باز کننکاش یادمون بمونه آدما مطلقن خوب و صبور و با گذشت نیستنکاش یادمون باشه آدما  تا یه جایی میتونن احترام بی جا و سنتی و کلیشه ای که به زور بهشون قالب کردن رو نگه دارنکاش نرسونیمشون به اونجا که مجبور بشن مجبور بشن و مج
در میان حجمِ انبوهِ دلتنگی ها
و چشم اندازِ بی کرانِ فاصله ها
وفادار دستهاییم که حتی یک بار هم لمسشون نکرم.
.
.
.
همون دستهای گرمی که تا حالا باهاشون ظرف نشستی
(توی دلم گفتم:" کار خوبی کردی اون دستها فقط برای بوسیدن و نوازش شدن  توسط اینجانب آفریده شدن")
حالا شاید سوال پیش بیاد از کجا میدونم گرمه بدون اینکه لمسشون کرده باشم؟
نشون به اون نشون که هوا اینقدر گرم شد مجبور شدیم پنجره رو باز کنیم تا هوای خنک بیاد تو
یادش بخیر چه بارونیم میومد
نمی‌دونم چه سرّی‌ه که اطرافیان در مورد انعکاس اخبار و رویدادهای مربوط به من و زندگیم پیش کسانی که باهاشون مشکل دارم، انقدر سخاوتمندانه و خودجوش عمل می‌کنن! اگه این اطلاعات رو مثل یه جاسوس شریف می‌فروختن، کلی دست و بال‌شون باز می‌شد.
لباس های مت گالا رو میبینم یاد هانگر گیم میوفتم._____چرا همه داریم از یک طرف بوم میوفتیم  آیلا که اشکالات مترجم های دیگر رو میگیره و وقتی مترجم ها میان بلاک یا تهدیدش میکنن استوری میکنه و نشون میده که چقدر به انحطاط  رفتیم  ولی بعدا خودش میاد کتاب هاشون رو آتیش میزنه. چه فرقی میکنه باهاشون _____هم اتاقی هام از کثیفی فضا عمومی و دستشویی می نالن و با دستکش یکبار مصرف میرن دستشویی چون خیلی کثیف ولی بعدا موقع تمییز کاری اتاق  روفرشی
در میان حجمِ انبوهِ دلتنگی ها
و چشم اندازِ بی کرانِ فاصله ها
وفادار دستهاییم که حتی یک بار هم لمسشون نکرم.
.
.
.
همون دستهای گرمی که تا حالا باهاشون ظرف نشستی
(توی دلم گفتم:" کار خوبی کردی اون دستها فقط برای بوسیدن و نوازش شدن  توسط اینجانب آفریده شدن")
حالا شاید سوال پیش بیاد از کجا میدونم گرمه بدون اینکه لمسشون کرده باشم؟
نشون به اون نشون که هوا اینقدر گرم شد مجبور شدیم پنجره رو باز کنیم تا هوای خنک بیاد تو [خودت خنگی]
یادش بخیر چه بارو
فرصت نیست به تفصیل بنویسم،فقط همین که امشب من واقعا دیگه کنترل اعصابم رو از دست دادم و سرپرستی اومد و قشنگ همشونو شست و چلوند!یه آخیییییششششش گنده بنویسم و برم!تقصیر خودشون بود.من واقعا شرافتمندانه باهاشون رفتار کردم که مشخص شد لیاقتش رو نداشتند.
از فوبیا هام. تبریک گفتن و تسلیت گفتن تلفنی هست! امروز باهاش مواجه شدم! بدنم داغ میکنه و ضربانم بالا میره :)شوهر عمم فوت شدن و زنگ زدم بآ عمم و دختر عمم صحبت کردم. درسته که نتونستم تاب بیارم و توی آه و ناله و گریه باهاشون همراه شدم اما راضیم از خودم :)خدا بیامرزتش.
از پسش بر بیا! با وجود تموم مشکلات و درد هات! برو جلو! داد بزن گریه کن ولی بازم ادامه بده!! میدونم گیجی و بی قراریت برای بیماری و داروهاته.پس اگه کسی مسخره ات کرد،بهت گفت خنگ و بی عرضه.ناراحت نشواون نمی دونه  که چراپس برو جلو.با یه امتیاز ویژه که تو نقص داری و می تونی برنده باشیباهاشون بخند و نذار فکر کنن موفب شدن روت اثر بذارنقوی باش ماهی کوچولوی بدون بالهشنا کن شنا کن شنا کن
درگیر روزمرگی ها شدم و کمتر فرصت نوشتن پیدا میکنم .چند وقت دیگه یه آزمون دارم .راستی با دوستام روابطم رو متعادل کردم .یه سری دوست قدیمی هستند که هنوز حس میکنم وقتش نرسیده که باهاشون حرف بزنم . بعضیاشون رو میدونم حسود هستن .دوست دارم یه شغل موقت بتونم تا یه ماه و نیم دیگه گیرم بیاد
ده ساااال زمان کمی نیست! خودش یه عمره.اون موقع ۲۳ ساله بودم، با کلی آرزوهای ریز و درشت .امروز ۳۳ ساله ام، با آرزوهایی که خیلی، خیلی زیاد تغییر کردن .وبلاگ نویسی تجربه ی خوبی بود. دریچه ای بود رو به دنیایی متفاوت و آدم های جدید که شاید توی دنیای واقعی هیچوقت امکان آشنایی باهاشون پیش نمیومد. خوشحالم که تجربه ش کردم.
الان قد یه تپه ایمیل جواب نداده دارم که سین خورده -اگه ایمیل همچین آپشنی داره اصن-قد یه تپه کنکور عمومی جواب نداد دارم که به خاطر اینکه سئوالاشو از پارسال یادمه هی پشت گوش انداختمقد یه رشته کوه ازینور دنیا به اونورش دلم برا چن نفر تنگ شدهاوپسی ووپسی دوپسقد یه عالمه فیلم دیدم که دلم میخواد بقیه هم دیده باشن و باهاشون درباره اش حرف بزنم
یادم رفت تو پست قبل بگم :)دیروز میخواستم بنویسمش! آران از روزی که بحث کردیم سر سنگین شده و منم خیلی اهمیت نمیدم چون به نظرم منطقی نیست کارش! از اینا که بگذریم یک مدلیه که مثلا دوست داره وقتی من باهاش دوستم ارتباطاتم و اینها هم مدلی باشه یا با آدمایی باشه که اونم باهاشون حال میکنه در حالی که دایره دوستی ها من گسترده تر از مال اونههمین چند وقت پیش داشتم به این فکر میکردم که من نباید ارتباطم با کسایی که آران تقریبا ازشون متنفر هست رو قطع کنم
پسره یه پارتنر برا زبانش داره یه پارتنر برا کوه نوردیش داره چندتایی هم داره خر وقت حوصلش سر میره باهاشون میره گشت گزار بعد با یه حالتی که انگار بدبخت ترین ادم رو زمینه امده به من میگه دادا دلم دوس دختر میخواد خیلی تنهام من :/پارنتراش :Oدلم : (تنهایی:@بازم من : ((
باورم نمیشه؛ آدمی که قرار بود چن روز دیگه باهاش برم زیر یه سقف، حالا واسم تبدیل به کابوس شده. دیشب خواب دیدم مامانم باهاشون آشتی کرده بدون م با من، منم عصبانی شده بودم و میگفتم نمیخوامش.واقعا از لحاظ روحی داغونم. حس میکنم یکی قلبمو گرفته تو مشتش و اونو فشار میده، یکی هم با دستاش گلومو فشار میده 
سلام بچه ها جان.من با دارو بهترم. سه شنبه باز می رم پیش دکتر. یکی از دوستان دبیرستانم هم تورنتو هست. بعد دو سال می خوام سه شنبه ببینمش. بجای سه شنبه ها، شنبه ها باید برم سر کار.تصمیم گرفتم 5-6 تا دوستی رو که اینجا دارم و همه اش از زیر ملاقات باهاشون در می رفتم رو برنامه بریزم و ببینم. دوستای قدیمی هستند و کلی خاطره مشترک با هم داریم.یه ماه و نیم و چند روز دیگه! هم میام ایران. هورااااا.فعلا همین.باز میام.فدا مدا.
یه آمپول ب12 به خواهرم زدم و حالا بعد چند ساعت، وقتی  داشتم کتاب میخوندم، خواهر زاده ی دو سالم اومد تو اتاقم یکی محکم زد پس کلم و رفت بیرون:| با تعجب گفتم عرفان?!!!! من چکار کردم مگه?!بدون اینکه پشت سرشو نگاه کنه با عصبانیت گفت: به مامانم ثوزن زدی!:))))))+مامان بابا هنوز نیومدن و من بعد از ظهرا به باغچه آب میدم. امروز دیدم بجای مامان ایستادم کنار درختا و باهاشون حرف میزنم.
یه آمپول ب12 به خواهرم زدم و حالا بعد چند ساعت، وقتی  داشتم کتاب میخوندم، خواهر زاده ی دو سالم اومد تو اتاقم یکی محکم زد پس کلم و رفت بیرون:| با تعجب گفتم عرفان?!!!! من چکار کردم مگه?!بدون اینکه پشت سرشو نگاه کنه با عصبانیت گفت: به مامانم ثوزن زدی!:))))))مامان بابا هنوز نیومدن و من بعد از ظهرا به باغچه آب میدم. امروز دیدم بجای مامان ایستادم کنار درختا و باهاشون حرف میزنم.
وقتی از سنی میگذری که تو مهمونی ها بری تو اتاق و با هم سن هات بازی کنی و هنوز به سنی نرسیدی که بشینی با زن های متاهل درباره شوهرت و مادرشوهرت و مهمونی فامیل شوهرت و غذا هایی که براشون پختی و حرفایی که زدن و . صحبت کنیمیشی اون دختری که تو مهمونی ها همیشه گوشی دستشه و یهو یکی بلند میگه الهه سرتو از تو گوشیت دربیار یا یه همچین چیزی و اعصابتو بیشتر خورد میکنه.یه نگاه به جمع میکنم. خاله ی ۶۰ سالم کنارمه که تو عمرم باش مکالمه ای غیر از سلام خوبید خد
.
برای من حرف زدن سخته. نمیتونم با حرف زدن ذهنم و حسم رو توصیف کنم اما با نوشتن میتونم. نه اونقدر ایده‌ال و کامل. ولی حداقل تو نوشتن، نسبت به حرف زدن موفق‌ترم. صدای من حس نداره اما شاید نوشتنم داره. برعکس نوشتن، حرف زدن حالم رو بدتر میکنه. من با حرف زدن کنار نمیام. مثل هزاران چیز دیگه که باهاشون کنار نمیام. زیاد سعی کردم تا خودمو وفق بدم با تمام چیزایی که باهاشون کنار نمیام اما نشد. سعی کردن خوبه ولی وقتی آدم هی سعی میکنه و نمیشه، دیگه زده میشه، خس
عروسی که فصلی یک بار هم  خونه ی خواهر شوهر نمی رود و در مریضی های سخت بچه اش احوالی نمی پرسد  ؛ چرا باید پیش مادر شوهرش دلسوزی لفظی برای خواهر شوهر کند؟بعدا نوشت: چطوری میشه با آدمهایی که دوستشون نداریم ولی نمی خواهیم باهاشون قطع رابطه کنیم ؛بریم و بیایم؟چطوری میشه با کسی که ازش خیری ندیدی و هیچ توقعی هم ازش نداری رفت و آمد کرد؟واقعا دنبال یه راهکار حد وسطم.نمی خوام از این آدما بِبُرم.ولی بلد نیستم چطوری تعادل رو حفظ کنم.پیشنهادی ندارین؟
آشپزی مثل خلق یک اثر هنری میمونه ، باید به تک تک‌ متریالی که در دست داری عشق بورزی و بهترینهارو باهاشون خلق کنی ، دقیقا مثل یک تابلوی نقاشی ، از رنگ&zwn.زالو دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
یکی از مشکلات آپارتمان نیشینی سرو صداهای تولیدی توسط همسایه های مجاوره! البته این دو تا دوستمون که باهاشون مصاحبه شدن اینطور فکر نمی کنن و این مشکل رو به یه .پروا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود موسیقی میباشد.
تریر پیت بول های آمریکایی برای افرادی مناسب هستن که مدام باهاشون بازی کنن، به اونها آموزش بدن و برنامه ریزی دقیق و مداوم برای اونها داشته باشن. مگرنه زود عصب.رادان دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
توی دل این ترافیک یاد این افتادم که این ترافیک شبیه یک بخش‌هایی از زندگیم هست و شبیه یک بخش‌هایی از آدمهای زندگیم که من فکر می‌کردم که مسیرم باهاشون سر راست .نماوا کلیپ1 بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
من در نوع ارتباطم با آدم های نزدیکم اکثرا صفر و صد هستم. یعنی یا همه جوره بهشون محبت میکنم و حواسم بهشون هست و رابطه ام باهاشون خوب و نزدیکه یا دوستشون ندارم و کلا ارتباطم رو باهاشون قطع میکنم.در خصوص مردانی که در مقاطع مختلف زندگی با اونها رودررو شدم، یه خط قرمزی داشتم و دارم. یا صرفا با هم همکار و همکلاسی و دوست و فامیل هستیم و احترام همدیگه رو حفظ میکنیم یا اگر از خط قرمزهام عبور کردند به کل از زندگیم حذفشون میکنم! خوب همه ی آدم ها مثل من ن
در میان تمام مشکلات اقتصادی که باهاشون دست و پنجه نرم می کنیم، هزینه های درمانی سرسام آورتر و نرخ دندانپزشکی ها از همه بدتر شده اما باز هم هستن حامیان دغدغه .زمانه دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
اگر حوصلتون سر رفته و خسته اید به مجموعه سری های حوصلم سر رفته خوش اومدید. این سری ها شامل خنده دار ترین و با حال ترین کلیپ ها است که می تونید باهاشون شاد و .شیده دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
تو این قسمت با ال ای دی های هوشمند و جدید پیکسل آشنا میشیم که با قابلیت هایی که دارن میشه باهاشون پروژه های بسیار جالبی رو ساخت. این آموزش رو از دست ندید.
.پایا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
شما هم وقتی می خواهید برای همکاران و افرادی که به لحاظ کاری باهاشون در ارتباط هستید، هدیه انتخاب کنید سردرگم و خسته می شید، اما من یک راهکار خوب پیدا کردم، .زالو دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
 دیروز پنجشنبه دوم اسفند همه رفتیم خونه ی مامان هم دورهمی هم پیشواز برای روز مادرخیلی خوب بود و خوش گذشت ، دوست دارم همه رو میبینمحالم خیلی بد بودولی وقتی رفتم تو جمع حالم عوض شدبازم تکرار وو.عیدو جنب و جوش عید حال خراب وووچند روزی رفتم  پیش زهرا و بعد از همونجا رفتم شمال   خوب بود و خوش گذشت و فامیلها رو دیدم بعد با مامان و حاج آقا برگشتموقتی که باهاشون هستم و میبینم با هم خوش هستن لذت میبرمخدارو شکر که مامان ار تنهایی در امد و راضی
یکی از مشکلات ماینکرافت اندر منا هستن که اگه بهشون نگا کنید می زننتون در این فیلم به شما آموزش میدم که چطور باهاشون روبه رو بشیم برای نوب ها.1_این علامت شبیه.یافا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دکلمه عاشقانه به نام آدم های خاص به گویندگی فتح اطهرانی
یه آدمایی هستن که وقتی برای بار اول میبینیشون عجیب باهاشون احساس نزدیکی می کنی
آدمایی که نه تو گذ.یارا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
#دوربین_مخفی
تو این دوربین مخفی مهیار حسن و محمد ربیعی فر یه آهنگ خاطره انگیز از رضایا و آرمین جلوی مسافر می خونن و باهاشون شوخی می کنن
لایک و سابسکرایب یادت.رها کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
در این ویدیو کیدزو به شما طریقه ساختن اوریگامی ستاره های رنگی تزئینی رو با کاغذ یاد میده که میتونید باهاشون کلی کارای تزئینی قشنگ انجام بدید و محیط اتاق خودت.نماوا کلیپ1 بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
واقعا سخته که بخاطر در امان موندن دوستات مجبور بشی ترکشون کنی و از ارتباط باهاشون پرهیز کنی.هم به خودت سخت میگذره هم به دوستات.من ۵ تا دوست صمیمیه صمیمی .شیده دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دوربنی مخفی و شوخی با دخترا تو پارک
که همراه پویان عزیز رفتیم این ویدئو رو
سر به سرشون میذاریم و حسابی باهاشون شوخی میکنیم
این ویدئو رو از دست ندید
لایک .دلبر دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
ممنون از لطفتون که به فکر آینه بودید و جویای احوالش،انشالله که کوچولوهاتون سالم و سلامت باشن و خدا دامن همه منتظرا رو سبز کنه و مسافر کوچولوها رو هم به سلامت و در زمان مناسب در آغوش پدر و مادرشون بسپاره.این مدت عجیب سر درد داشتم و کلافه بودم،وضعیت پسرم از یک طرف،یک پروژه گرفته بودم و فشار اون مجموعه از طرف دیگه و حرف هایی که از خانواده خودم و همسرم مبنی بر وضعیت پسرم می شنیدم همه دست به دست داده بودند تا من تبدیل به یک فرد خیلی خیلی خسته و کلاف
سه-چار روزه عوض شدم.کنار اومدم.با خیلی چیزا.دیگه نمیخوام زور بزنم.ینی اگه بخوامم نمیتونم! انگار که یه چیزی جلومو میگیره! :))نشونه هایی از عاقل شدن.شایدم سنگدل شدن(؟)حتی نسبت به خودم.مثلا اینکه بخوان ببیننم و من فقط بگم اگه تونستی بیا فلان جا، من با دوستامم!البته که کار درست همینه ولی خب من هیچوقت اینطوری نبودم!اصراری ندارم که کسی بخواد کنارم بمونه، باهام خوب رفتار کنه، در موردم خوب فکر کنه و.دیگه هیچی.الان منم و آدمایی که بهشون تعلق خا
توی ریاضی دو خط نسبت بهم میتونن دو حالت داشته باشن ، متقاطع یا موازیدو خط موازی هیچ وقت هم دیگه رو قطع نمیکنن ، هر نقطه از یکی از خطا، با نقطه ای از خط دیگه که کمترین فاصله رو باهاش داره به موازات هم میرن جلو، آدمایی وارد زندگی مون میشن که برای ما مثل خط موازی ن ! اینا همونایین که باهاشون دوست میشیم  ، خونواده مون رو تشکیل میدن ، باهاشون ازدواج میکنیم ، هم کلاسی میشیم ، هم دانشگاهی میشیم ، همکار میشیم و . همون آدمای اطرافمونن .یه آدمایی هستن
توی ریاضی دو خط نسبت بهم میتونن دو حالت داشته باشن ، متقاطع یا موازیدو خط موازی هیچ وقت هم دیگه رو قطع نمیکنن ، هر نقطه از یکی از خطا، با نقطه ای از خط دیگه که کمترین فاصله رو باهاش داره به موازات هم میرن جلو، آدمایی وارد زندگی مون میشن که برای ما مثل خط موازی ن ! اینا همونایین که باهاشون دوست میشیم  ، خونواده مون رو تشکیل میدن ، باهاشون ازدواج میکنیم ، هم کلاسی میشیم ، هم دانشگاهی میشیم ، همکار میشیم و . همون آدمای اطرافمونن .یه آدمایی هستن
توی ریاضی دو خط نسبت بهم میتونن دو حالت داشته باشن ، متقاطع یا موازیدو خط موازی هیچ وقت هم دیگه رو قطع نمیکنن ، هر نقطه از یکی از خطا، با نقطه ای از خط دیگه که کمترین فاصله رو باهاش داره به موازات هم میرن جلو، آدمایی وارد زندگی مون میشن که برای ما مثل خط موازی ن ! اینا همونایین که باهاشون دوست میشیم  ، خونواده مون رو تشکیل میدن ، باهاشون ازدواج میکنیم ، هم کلاسی میشیم ، هم دانشگاهی میشیم ، همکار میشیم و . همون آدمای اطرافمونن .یه آدمایی هستن
+به شدت بی ترکز شدم امروزبه خاطر اتفاقا و کارایی که کردماینقدر که حالم داشت بد میشد.یه دفعه پا شدم و 16-17 مورد چیزایی که ذهنمو مشغول کرده بود و آشوب ایجاد کرده بود تو ذهنم رو نوشتمیه خرده بهتر شدم2-3 موردش رو انجام دادم، تا از عذاب وجدانم خلاص بشم، عذاب وجدانی که بهم می گفت چرا به خانواده م وقت نمیزارم وقتی که من برا اونا اینقدر مهم ام؟خب نشستم باهاشون حرف زدم و کمکشون کردم و از چیزایی که یاد گرفتم بهشون گفتم و به نظرم حقشون این نیست که اونا همه ج
سلام دوستان این فایل تکستی که برای دانلود توی لینک زیر هست 90تا از بهترین پنل های دریافت فالور،لایک،کامنت،ویو و . است که رایگان میتونید باهاشون برای خودتون فالور و لایک و . بزنید
فقط برای دریافت هرگونه از خدمات با یک پیج فیک وارد بشین که رمز پیج اصلی شما به دست ادمین پنل نیوفته
برای دانلود:اینجا کلیک کنیدهک و امنیت
آموزشـ ادیتـ ڪردن پارتـ دومــ به سبڪ بنده⁦(◠‿◕)⁩
توش برنامه هایے که باهاشون عکسو ادیت کردم آخرشــ
معرفے ڪردمــ
امیدوارمـــ از روشمــ لذتـ برده باشینــ ⁦.آرام دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دوستم پیام داد و حرف میزدیمبزرگترین دغدغه اش عشق یک طرفه اش هست.کمی حرف زدیم  و خندیدیم و غیبت استاد۲ کردیم و حسااااابی شاد‌شدیم.از سوتیهای استاد۲ که داده بودیا ما سوتی داده بودیماینقدر خندیدییییم که عاالی بود.پرت شدم به ترم۲‌و‌ترم۳همه اینها شده خاطره:-))))و من چند روز دیگه با تمامی این دوران خداحافظی میکنم و میگم خدایا شکرت و زودتر با خوبی تمااام و کمال.تموم بشه.استاد۲ و استاد از بهترین اساتیدی بودن که داشتم. از نظر دوست بودن باهاشون
دوربنی مخفی و شوخی با دخترا تو پارک
که همراه پویان عزیز رفتیم این ویدئو رو
سر به سرشون میذاریم و حسابی باهاشون شوخی میکنیم
این ویدئو رو از دست ندید
لایک .آهو دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دوست دارم فیلم Sieranevada رو دوباره ببینم. یجوری خیلی واقعی بود انگار واقعن توی خونه نشسته بودم و بین شون بودم و داشتم آدمارو می دیدم و حرف می زدم باهاشون. فضاش کاملن آشنا بود. دعوا و‌جر و بحثای آدم ها. مخصوصن بحث های س یاسی که تو مهمونی ها خیلی خیلی پیش میاد و تقریبن همون جوری توی فیلم رو حس می کنم دور و ورم دیدم.ولی مثلن فیلم Everybody knows رو دیگه نمی بینم قصه ش چیزی نبود که دلم بخواد بازم بشنومش و اینکه بنظرم تکراری بود. دوست دارم اصغر فرهادی یه خلاقیت
آغشته به قیر:قیر اندودآمد و شد داشتن:مراودهآن طرفش پیداست:شفافاثر احمد اکبرپور:شب بخیر فرماندهاثر ایوان تورگنیف:آبله سرنوشتاثر شاتوبریان:رنهاز استان ها:بوشهراز اشکال هندسی:دایرهاز اعیاد اسلامی:قربان [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
در این قسمت از مجموعه انیمیشن طنز لاروا، لاروا این دفعه یه کم قارچ پیدا کردن و باهاشون موجبات شادی و خنده ی کلیپویی ها رو فراهم کردن! با دانلود کلیپ های خنده.رستا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
همسر تو خونه  گاهی منو عیال صدا میزنه.اون توله سگ هم یاد گرفته ، هر وقت کار داره میگه عیااااال !!! *****************************************رفته در کابینت رو باز کرده و پیچ گوشتی رو برداشته ؛ دستش که دیدم رفتم ازش بگیرم ، بهم میگه : این گوج گوشتی منه !!!! نگیر ******************************************پسری عشقه قلیونه ، با لگوهاش قلیون درست میکنه ، بعد دهنشو میبره نزدیکش و صدای قل قلش رو هم در میاره !!! تازه به منم میگه : مامی بیا گیلیون!!!! ********************************************براش انیمیشن
زیرنویس فارسی منتشر شد
 داستان در مورد یه پسر خوشتیپ و پولداره که اخلاق درستی نداره و به هیچکی هم اهمیت نمیده و هیچکی هم حریفش نیست الا باباش . از طرفی باباش قراره ازدواج کنه اما پانتاکان مخالفه وصلته چون به نظرش، نامادریش و خانواده اش بیکلاسن و فقط دنبال پول باباشن. در هر صورت مجبوره باهاشون زندگی و تحملشون کنه.سایت تای تی وی
دیروز همینطور که ما احتمالا پامونو رو پای دیگرمون گذاشته بودیم و چای میخوردیم و حرف میزدیم ، یا خواب بودیم ،یا داشتیم بازار رو زیر و رو میکردیم واسه خریدهای نوروز ،یا تو سایتها دنبال نوشته های جوک مانند و محض خنده می گشتیم ،یا سرکار بودیم ،یا مشغول سر و کله زدن با بچه هامون ،اتفاقی افتاد.دیروز ناسا فضاپیمایی حامل یک ربات پر از سنسور اطلاعاتی با نام  crew dragon به فضا پرتاب کرد.ناسا بارها اینکار رو کرد. اما کارهاش چه اهمیتی داره؟اونوقت این ی
اون آدمی بود که پا توی هر جایی که میذاشت، آدمایی با لایف استایلای کاملا متفاوت، میومدن سراغش.! :|چطور؟!نمیدونم.بازم مثه همیشه سر درنمیارم!یه چیزی این وسط نمیلنگه؟!اولین اعتراف سال 98 رو دریافت کردم.اونم کی؟!همونی که پارتنر و کراشش رفتن سراغ نفر قبلی زندگیم و عین بچه ها، سعی کردن عروسک منو ازم بگیرن.! :)جالبه، نه؟!نهاصلا جالب نیست!فقط گیج میشم!! :/ولی این جالبه که همه ی این آدما میمونن و از زندگیم خارج نمیشن!(مثلا فک کن با شروع سال جدید هنوزم
آشکار شدن:اکتشافامد و شد کردن:ترددآهو:ظبابله و احمق:بلاثر ایرج پزشک زاد:دایی جان ناپلئوناثر جمال زاده:گنج شایاناثر دافنه دوموریه:ماریاناثر سیمین دانشور:سووشوناثر شارلوت برونته:جین ایر [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
آب روستایی:اواثر شهره وکیلی:رقص آب و باداثر منیرو روانی پور:کنیزواثر مولیر:مردم گریزاز استان ها:قماز انواع چین خوردگی زمین:تاقدیساز پشم بافته شده:پشمیناز حروف یونانی:کاپااز سوره ها:نبااز ماه ها:شهریور  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
آتشدان حمام:تونآجر اسباب بازی:لگوابریشم:سیلکاثر انتوان دو سنت اگزوپری:هوانورداثر پائولو کوئلیو:بریدااثر دافنه دوموریه:ربه کااثر روسو:قرارداد اجتماعیاثر گی دو موپاسان:بلامیاحتضار:نزعاز اجزای آجیل:بادام  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
گلگلی راه افتاده و هفت هشت تا قدم برمیداره ولی تو نیستی ببینیکلمه های نامفهوم میگه ولی تو نیستی بشنویاین بار که جدی جدی رفتی فلفلی  روزی چندین بار بهونتو میگیره  و اسمتو میارهو خودم. شیرین کاریای بچه ها دیگه منو نمیخندونه.دیگه بوسیدن و بازی کردن باهاشون آرومم نمیکنه.چون تو نیستی و بدون تو زندگی برای من احمق میشه جهنم.همیشه وانمود کردم ازت متنفرم ولی امروز اعتراف میکنم تو باید باشی تا من بتونم زندگی کنم----حالم خیلی بده.همه جا منو ب
دارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دارم دیونه میشمدارم دیونه میشم دابافت قشنگیه خخخخواقعا دلم میخاد برم بیرون. بر
آیا شده که با کسی دوست بودین یا رابطه صمیمی داشتین اما اون شخص کم کم اخلاق و رفتارش عوض شده یعنی قشنگ ۱۸۰ درجه تغییر کرده باشه و این تغییر باعث دوری شماها از هم شده باشه؟ یعنی شما نخواین دور بشین اما اونا خودشون رو ازتون جدا کنن؟ چون شما دیگه عقایدتون با اونا یکی نیس. چون دیگه باهاشون همخوانی ندارین.توی این مواقع چه حسی دارین؟ ناراحت میشین یا براتون مهم نیست؟ اگه با اون شخص از بچگی رفیق بودین. اگه چندین سال دوست بودین؟ اگه چند سال همکار بود
آبشویه:سیفوناتشگیره:خفاثر جمال میرصادقی:درای شباثر ژولین گرین:رویاگراز ادات تشبیه:سااز ایالات آمریکا:کارولینای جنوبیاز بت های جاهلیت:هبلاز تنقلات ترش:لواشکاز سازهای زهی:تنبوراز سنگ های قیمتی:یاقوت  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
آزرده:رنجیدهآشکار:مبرهناتومبیل مسافربری:تاکسیاثر الکساندر پوشکین:دام سیاهاثر جواد مجابی:اراناثر شارلوت برونته:جین ایراثر عبدالحسین زرین کوب:سیری در شعر فارسیاثر فروغ فرخزاد:اسیراثر موریس مترلینگ:پرنده آبیاز پیامبران:الیاس  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
آب بینی:فینآری:بلیآزمایش کردن لباس:پروآزمندی:شحآقای اسپانیایی:لیاثر آندره ژید:مائده های زمینیاثر محمدعلی جمال زاده:اندکاش نایی با حافظاز آتش زنه ها:فندکاسبی که سفید باشد:هدنگاستارت قدیمی:هندل  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
آب سوار:حبابآرایش سینمایی:گریمآغاز فصل نوزایی طبیعت:نوبهاراثر سیامک گلشیری:مهمانی تلخاثر ویلکی کالینز:سنگ ماهاز آلات موسیقی:رباباز جنس مذکر:نرینهاز حروف یونانی:کاپااز روی خطا:سهوااز فراوردهای نفتی:قیر   [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
آشتی:سلمآشکارساز محل هواپیما:رادارآقای اسپانیایی:دناهنگ دار:موزونابر نزدیک زمین:مهاثر جلال آل احمد:نون والقلماثر شارلوت برونته:جین ایراثر عبدالحسین زرین کوب:سرنی اثر علی اکبر سعیدی سیرجانی:ته بساطاثر علی شریعتی:تاریخ و شناخت ادیان [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
باز شدن درها، گشایش هایی که در زندگی ما رخ میده خیلی هاش به این دلیله که اون دره قفل نبوده تو یه چیز سنگین پشتش گذاشتی و حالا میگی باز نمیشه، آگاهی یه کاری که با ادم میکنه اینه اون موانع رو برمیداره بعد تو میبینی در باز شد( لازم به ذکر هست که این فقط یک دلیله همیشه گیر و گره های زندگی ما به این دلیل نیست)در مورد ایجاد جاذبه و نیروی کشنده یک آدم هم که بارها توی دستاوردهای مختلف توضیح دادیم ولی باز هم سوال میشه وقتی اون نیست چطور متوجه تغییرات من م
زیرنویس فارسی منتشر شد
 مجموعه ی «یو پرنس» درباره 12 تا پسر خوش تیپ یه دانشگاه و دخترانی است که این آقا پسرای گل باهاشون قرار میذارن . فصل اولش درباره ی پسر دختر بازیِ که با دوستاش شرط بندی میکنه مخِ یکی از دخترای دانشگاهشون رو بزنه که شنیده کلا به کسی محل نمیده اما از بخت بد دختره از آشناهای قدیمیشه . سایت تای تی وی
علیرضا ، از شله زردایی که داخلش خلال بادوم میریزن به شدت متنفره ، و من ، برعکسش ، عاشق شله زردایی ام که خلال بادوم میریزن داخل شون! واسه همین شله زردایی که سلف میده و  خلال داره رو همه شون رو من میخورم!!یه روز اولای ماه رمضون ، به علیرضا گفتم یه روزی توی سال های بعد ، دعوتت می کنم و بعد یه ظرف بزرگ شله زرد پر از خلال میذارم جلوت ، اونایی که باهاشون رودروایسی داری رو هم دعوت می کنم و بعد میگم عهههه ، خودت گفتی  که عاشق شله زرد با خلال فراوونی ک
آشکار:متجلیآگهی یافتن:اطلاعابریشم خام:قزاثر آنتوان چخوف:ایوانفاثر بااک:آرزوهای بر باد رفتهاثر منصور یاقوتی:زیر آفتابارتفاع:بلندیاز بت های جاهلیت:هبلاز حروف الفبا:شیناز سوره ها:غافر  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
آبخوست:جزیرهآسیب:اکآمد و شد:ترافیکابزار احتیاطی:یدکاثر جرج اورول:هوای تازهاثر جلال آل احمد:غرب زدگیاثر چربی:لکاثر لئو تولستوی:حاجی مراداجازه ورود دادن:راه دادن از القاب پیامبر اسلام:امین  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
این جمله رو همه مون بارها و بارها شنیدیم و قبولش هم داریم.
مهمترین قدم و اولین قدم برای انجام دادنِ هر کاری قدم اول و برداشتن است.
روابط هم اولین قدم برای وارد شدن به مسیرِ موفقیت هست.
وقتی روابطت رو با افرادی که پیش از این باهاشون وقتت رو سپری میکردی قطع میکنی و توجه و تمرکزت رو معطوفِ هدف و خواسته هات میکنی.جهان افرادی رو وارد زندگیت میکنه که با اهدافِ تو هم راستا هستن.کاظم سعیدزاده
کاش یک روز می فهمیدم ، این خواب ها و عوالم پیچیده ای که درونش نهفته است ، با همه ی خلاقیتی که هیچ وقت در زندگیمون باهاش رو به رو نبودیم ، با چهره هایی که هیچوقت تو زندگی عادی ، حتی تو هیچ فیلم یا سریالی باهاشون برخورد نکردیم و این داستان های عجیبی که در این رویاها به وقوع می پیوندند، واقعا کجا اتفاق می افتند؟ واقعا» خیلی دوست دارم بدونم ، چرا که وقتی از خواب بلند میشم و از اون شب هایی بوده که مغزم بی وقفه مشغول خواب دیدن بوده، انگار که بولدوزر
آسان:سهلآقای فرانسوی:موسیوآهنگر:نهامینابزار درو:داساثر امیر عشیری:دیوار اقیانوساثر دافنه دوموریه:ماریاناثر گراهام گرین:عامل انسانیاثر حسینقلی مستعان:شهر آشوباز جهات اصلی:جنوباز چاشنی ها:سس  [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
میخوام همخونه پیدا کنم ولی نمیتونم چرا؟ چون یکی از بچه هایی که تو گروه دانشگاه باهم آشنا شده بودیم تازه فهمیدم که دوست پسر داره و میخواد با اون خونه بگیره دو نفره. این چندمین باره که میبینم بچه ها با دوست دختر/ پسرهاشون خونه میگیرن و خب تکلیف مام معلومه. حداقل در بدو ورودم دوست ندارم با یه غیرایرانی هم خونه بشم . باید کلی مضاحبه بذاری تا اخلاق طرف دستت بیاد و پسر نیاره تو خونه و واقعا طول میکشه.مهاجرت همین شکلی پیچیدگی و سختی داره. شاید بر
,ـ اون قدر عادت کردم به جناب آقای/ سرکار خانم ./ احتراماً جهت استحضار و . نوشتن؛ که وقتی این صفحه رو باز می کنم، ناخودآگاه شروع می کنم به نامه اداری نوشتن!ـ وسط این همه مشکل و غم و غصه و مریضی و رکود و نرخ دلار و فشار کار و  استرس بیکاری، شنبه شب یک قرار خیلی خوب با دوستان مجازی داشتیم. بعد مدتهای طولانی و به بهانه دیدن دوستی که با همسرش برای کاری به تهران اومده بودن، با دوستان گروه خانم نویسنده جمع شدیم و درسته که با سختی و کلی تاخیر رسیدم
زهرا صالحی:در یک مهمانی که همه آشنا بودند فردی غریب وارد آن مهمانی میشود همه برای جلب توجه آن غریبه کاری میکردند چیزی میگفتند برای جلب رضایت آن غریبه درآن بین یکی از افراد کاری نمی‌کرد شیوانا به طرف آن فرد رفت و از او خواست که دلیل را توضیح دهد گفت من از اینکه همه اطرافیانم به من که همیشه در مشکلات باهاشون هستم و همچنین آنها را بیشتر دوست دارم کمتر توجه میکنند ولی به آن غریبه که ممکنه کاری هم به آنها نکنه چقدر احترام میگذارند و توجه میکنندشی
امروز مورنینگ رو به سلامت رد کردم!! دیشب خونریزی گوارشی رو خونده بودم تا اگه استاد درباره ی بیمار امروز که همون مشکل رو داشت سوال کرد ، بتونم جواب بدم ، و خداروشکر سوالایی که پرسید رو تقریبا جواب هم دادم!شب با تنضیف رفتیم قدم زدیم.تقریبا یک ساعت! روز بدی نبود! خدا رو شکر طوفان چند روز قبل رد شد و میتونه باز یه مدت به روال سابق برگرده زندگی!راستی ، یه چیزی ، توی وبلاگ حضرت باران (http://haftaflakblue.blogsky.com)، یه پست دیدم درباره ی لی لی ، شاید بتونم قول ب
روزی که گذشت روز شکرگزاری بود و من شکرگزار خیلی چیزهایی بودم که تو همه ی این سالها به سختی بدست اورده بودم و داشتن عزیزی که با بودنش خیلی احساس بهتری تو زندگیم دارم . گاهی وقتا احساس تنهایی و مقایسه کردن زندگی فعلیت با ظاهر زندگی اطرافیانت باعث میشه که تو انتخابهات عجله کنی و ادمهایی رو وارد زندگیت کنی که  اگه اون مقایسه ها رو نداشتی تو حالت عادی حتی باهاشون حرفم نمیزدی از شدت تفاوتهای زیادی که داشتین. خوشحالم که احساس تنهایی باعث نشد که م
فصل امتحانا بودگیر و دار انتخابات .درس خوندن برا امتحانا کسل کننده بود.اما فروغ که میخوندم حالم بهتر میشد اون بینداداش مجتبی و ننه آقا رفته بودن کربل‍ا.یادمه چقدر تماس گرفتن باهاشون سخت بود.زنگ میزدی آنتن نمی‌داد.قط و وصل میشد،کیفیت صدا بد بود و غروبا برااینکه فشار درس و امتحانا لهمون نکنه ساعت 7 به بعد میرفتیم دم مسجدگل کوچیک بازی می‌کردیم.از همون موقع‌س که عادت دارم وقتی اونجا گل کوچیک بازیمی‌کنم گوشیم توو دستمه و زمین نمیذارم.اون
سلام امروز میخوام بهترین اساتید ایران رو خدمتتون معرفی کنم که خودم باهاشون کلاس داشتم و از نظر من در کارشون حرفه ای هستند
 
عمار تاجبخش که کتاب های عربی عمارشون خیلی خوبه و اخیرا سایت عربی عمار رو تاسیس کردن که کار آموزش عربی از راه دور رو انجام میدن
 
سامان سلامیان که نامبر وان ریاضی ایران هستش و حرفی درش نیست
 
وحیده کاغذی که روی دست ایشون استادی نیست توی دین و زندگی و نباید درش شکی داشت
 
امیر دیبازر مشاوری که هیچ موقع فراموشش
هاردساب انگلیسی قسمت 2 منتشر شد.
یک کمدی زندگی مشترک راجب روح یه دختر دبیرستانی که 5 ساله مرده و یه پسر دانشجو که توانایی دیدن و شنیدن صدای ارواح رو داره. اون طی این چندسال فهمیده میتونه ارواح رو لمس کنه و باهاشون مبارزه کنه ، بنابراین وقتی کار پاره وقتی که حقوق مناسبی داشته باشه پیدا نمیکنه تصمیم میگیره که به عنوان جن گیر کارشو شروع کنه و یه آگهی منتشر میکنه با این مضمون:: "با ارواحتون روبرو بشین. احتمال برنده شدن: ارواح باکره 80٪ ، ارواح لیسان
سلام سلام میدونم این وبلاگ خواننده نداره ولی مینویسم که ثبت بشه هوراا خانم، مامان شده اونم چی؟مامان دوقلوها خدایا شکررررررررررررر اینقدر سخته سخت که گاهی اوقات که هم زمان گریه میکنن منم میشینم باهاشون گریه میکنم.‌دست تنها دارم بزرگشون میکنم :)
رفتم اتحادیه جوابمو نمیدادند گفتم اینقدر میشینم تا رییستون بیاد بعداز ده روز جواب منو نمیدیددقیقا ساعت۱ظهر رییسشون اومد
ولی
کارم رفت تا شنبه
دلم گرفته
عجب نحسی افتاده توکار
جواب نامه رونوشتندمیخواستند پیرینت بگیرند نشد
اینها ازترس اداره مالیات حداقل رومینویسند برگشتند نوشتند درامد مغازه ۲میلیون تومنه دلم میخواد زار بزنما
قشنگ گفت من چیزی نمیتونم بنویسم که فردا دارایی بهمون گیر بده  خدا لعنتشون کنه
ازترس دارایی درامد واقعی رو ن
زیرنویس فارسی قسمت 10 منتشر شد.
یک کمدی زندگی مشترک راجب روح یه دختر دبیرستانی که 5 ساله مرده و یه پسر دانشجو که توانایی دیدن و شنیدن صدای ارواح رو داره. اون طی این چندسال فهمیده میتونه ارواح رو لمس کنه و باهاشون مبارزه کنه ، بنابراین وقتی کار پاره وقتی که حقوق مناسبی داشته باشه پیدا نمیکنه تصمیم میگیره که به عنوان جن گیر کارشو شروع کنه و یه آگهی منتشر میکنه با این مضمون:: "با ارواحتون روبرو بشین. احتمال برنده شدن: ارواح باکره 80٪ ، ارواح لیسانس 4
زیرنویس فارسی قسمت 6 منتشر شد.
یک کمدی زندگی مشترک راجب روح یه دختر دبیرستانی که 5 ساله مرده و یه پسر دانشجو که توانایی دیدن و شنیدن صدای ارواح رو داره. اون طی این چندسال فهمیده میتونه ارواح رو لمس کنه و باهاشون مبارزه کنه ، بنابراین وقتی کار پاره وقتی که حقوق مناسبی داشته باشه پیدا نمیکنه تصمیم میگیره که به عنوان جن گیر کارشو شروع کنه و یه آگهی منتشر میکنه با این مضمون:: "با ارواحتون روبرو بشین. احتمال برنده شدن: ارواح باکره 80٪ ، ارواح لیسانس 40
خیلی از روشهام و نوع برخوردهام با همسر رو دارم عوض می کنم، و تغییر رفتار همسر هم نشون میده موفق بودم. افتاده بودیم رو دور بدی. خانواده اش کشیده بودنش سمت خودشون، من درصد زیادی از انرژی ام به بچه می رفت و واقعا توان نداشتم رفتارای اونا رو تحلیل کنم و نذارم همسر اون وری کشیده بشه. همسر بی توجهی رو شروع کرده بود، چون تحت فشار بود از طرف خانواده اش که بهشون سرویس بده، (وقتی دیدن من مشغول بچه ام، هی تعداد کارایی که گردن همسر مینداختن بیشتر کردن
4
+از آدمای مودی به شدت متنفرممتنفرمممممممممممممممممممم+نمی دونم چرا کمتر نمی کنم ارتباطم رو با این افراد.ولی قطعا یه جوری باهاشون رفتار می کنم که حساب کار دستشون بیاد.اینقدر که حالم بد شده و روزم بد شده به خاطر ری‌اکشنایی که بعضی وقتا داشتن و یه احساس بدی بهم دادن که اره، یه کار زشته کردی یا اینکه چه جرم بزرگی مرتکب شدم.مثلا یه مورد اینکه، سروصدا بود یه جایی، همین فرد یه چیزی گفت نشنیدم، تو یه گوشم هم هندزفری بود فک کنم، بهش گفتم چییی؟؟داد زد
حس می کنم تا حالا هیچ جای زندگیم نتونستم روی پاهای خودم وایستم . و به خاطر همین احساس ضعف نفرت انگیزی می کنموقتی دست و پاهای آدمو ببندن چجوری می تونه روی پاهاش وایسته ؟البته شاید فقط یه بهونه مسخره باشهکم کم می فهمی که یه جاهایی مجبوری کمک بقیه رو قبول کنی و واقعا احتیاج داری . حتی شاید مجبور بشی ازشون کمک بخوای . اونم از آدمایی که تو بدترین شرایط زندگیت فقط بهت خنجر زدن تنهات گذاشتن و تبدیلت کردن به یه آدم پر از نفرت . آدمایی که قرار ب
شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کَنعان گفت:
فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت
دلخوشی امشبم اینه که به جای ۹۰ کیلومتر، فقط ۹ کیلومتر باهات فاصله دارم!!
بهت نزدیکترم ولی دلتنگیم بیشتره
به همه ی کسایی که امشب کنارتن حسودیم میشه
همینطور به هوای سردی که تو رو احاطه کرده
و اون گردوهای تازه ای که باهاشون پذیرایی میشین!
راستی وقتی شنیدم واسه اینکه بیای، زنگ زدی به مامانت باهاش هماهنگ کردی و ازش اجازه گرفتی کلی دلم برات قیژ رفت الهی خانومیتو من
تمام عروسک های پولیشی خانم کوچولو رو از گوشه و کنار اتاقش، روی تختش و بالای کمد و اون پشت مشت ها، جمع کردم و ریختم جلوم. عروسکایی که بعضیاش مال سیسمونی گل پسر بوده و بعضی دیگه رو تو این سال ها هدیه گرفتن یا خریدیم. محبوب ترینشون یه خرس سفیده که  هدیه از پوشک گرفتنش بوده به انتخاب خودش، اسمش رو سوسال گذاشته، سوگلیشه و همیشه همراهشه.  بخشی از بقیه عروسک ها هم همیشه تو تختش حضور فعال دارن و مرتب باهاشون مهمون بازی و تولد بازی می کنه.همه ی عروس
الان دقیقا بی هدف دارم مینویسمینی دارم مینویسم فقط که نوشته باشم ینی مینویسم که یه وقت خدای نکرده زشت نباشه ننوشتم.ینی بنویسم که یکی میاد وب و میبینه نگه این دختر سالی یه بار پست میزاره.ببخشید سالی یه بار آپ میکنه.
الان تو این لحظه که دارم این متن و مینویسم نمیدونم دوستایی که از طریق این وبلاگ باهاشون آشنا شدم کجان.اصن میان به وبلاگ من نه به وبلاگ خودشون سر میزنن یا ن.مهمم نیست چون خصلت دنیای مجازی همینه امروز  تو یه دنیا با یسری آد
باس عملاً به دست و پا افتاده. در حدی مهربون شده که حتی بهش می‌گم اسهال شدمم می‌گه از بس که ماهی، با شیش تا بوس و قلب! چرا؟ چون بوهایی برده بود از ارتباط من با اون پسره و من امروز علناً بهش گفتم که خب چته؟ مگه من با تو ارتباط خاصی دارم که فلان. و ازم فرصت خواست تا خودشو ثابت کنه و آخه وات‌دِ‌فاااااک! چرا باید اینقدر حرص بخورم من؟ یه جور رفتار می‌کنه که آدم ببینه می‌گه اگه من از شرکت برم و با خودشم قطع رابطه کنم، سوپرنُوا رخ می‌ده دَرِش! فکر کنید
امروز حس گریه دارم ، نسبت به همه حس تنفر دارمنمیدونم اثرات پی‌ام‌اس هس یا چیز دیگه‌ایهعیهمه دخترا دلشون میخواد ازدواج کنن که خونواده تشکیل بدن ، ولی من به غیر از این یه دلیل دیگه هم دارم، جدا شدن از خونوادم.دیگه تحمل زندگی باهاشون رو ندارممخصوصا مامانمعامل 99 درصد بدبختیام تا الاننمیتونم دو کلمه باهاش حرف بزنممنطق سرش نمیشهحرف هم بزنی باهاش میره میذاره کف دست فاطمهاز فاطمه هم دلگیرمبه خاطر حرفی که روز نامزدی بهم زدنمیدونم اون روز چی رفت
زیادن. هنرشون هم تو این میدونن که هر حرفی رو بهت غیرمستقیم بزنن. و البته ترسو هستن. ولی در نتیجه چیز بدی هم ازشون خروجی درمیاد. یک وقت میبینی هر چیزی رو که تو میتونی بیان کنی، طور دیگه ای هم میشه بیانش کرد. مثلا تو بگی من رفتم باغ. بعد طرف بگه نه، من به فلانی گفتم ببردت باغ تا شرت رو کم کنه. یا مثلا طرف رفته دانشگاه با پای خودش. بعد تو این وسط ازش دفاع کرده باشی که بره. چی میگه؟ میگه من رو مجبور کرد که برم دانشگاه! نمونه ها زیادن. برای همین معمولا زرن
صبح زود از خواب بیدار شدم. وقتی از خواب بلند شدم. یادم افتاد که دیشب برای دو تا موضوع گریه کردم. با خودم گفتم، لیلی به خاطر چی گریه کردی؟اینکه با خوابیدن مشکلاتت برات کمرنگ بشه  عالیه. یادم افتاد که دوستام دارن میرن قشم و من نمی تونم باهاشون برم. دلیل دوم تو بودی مرد موفرفری من حرف زدن با تو  حتی از حرف زدن با آدم فضای ها، هم عجیب تر هست. اما من رو مقاوم‌تر می کنه. و کمک می کنه بهم تا احساساتم رو مهار کنم.راسی یادته اوایلش نمی دونستم
به نظرم سبک دلبستگی من به والدینم dismissive-avoidant، به برادرم و به افرادی که بهشون برچسب دوست می زنم (یا قصد دارم باهاشون رابطه ی دوستانه برقرار کنم) dismissive-avoidant و fearful-avoidant، و به پارتنر بالقوَم anxious-preoccupied و fearful-avoidant ئه. تو همه ی موارد دیگه، یعنی روابط اجتماعی به طور کلی، ظاهرن سبک دلبستگیم fearful-avoidant و dismissive-avoidant ئه، هر چند فکر نمی کنم تو روابط اجتماعی سطحی حرفی از دلبستگی به میون بیاد، ولی در هر صورت من از مردم اجتناب می کنم. در بهترین حالت ممکنه دلم
واقعا جمله ی این که میگن اون که ناراحته یا افسردس یا خودکشی کرده یا هر چیز دیگه ای فقط به خاطر اینه که توجه جلب کنه رو درک نکردم.قبل زدن این حرف فقط یکم فکر کن خودت وقتی دو نفر باشن که افسردس و یکی باشه همش شاد باشه سمت کدوم میری؟ یکم فکر کن اونی که همش یک گوشه نشسته و کز کرده دورش ادمای بیشترین یا اونی که همیشه داره میخنده؟یادم نمیاد هیچ وقت تو مدرسه یا هر جای دیگه از مشکلاتم حرف زده باشم جز پیش دوستام دوستامم که معلومن دوستای به شدت صمیمیم
بـہ توڪل ناҐ اعظمت اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل  فرجهمسلاااااام .اینم از اولین پست سال نود و هشت که البته یه خاطره ی به جامونده از سال نودوهفت هست!البته قبلش همه ی مناسبت ها مبارکککککک. سال نو مبارک. میلاد ابرمرد تاریخ حضرت علی (ع) و روز پدر مبارکککک. مبعث پیامبر رحمت و مهر و محبت مبارکککککک و خلاصه همه چی مبارککککک. آهان. تولد حانی ناز جونممممم مبارککککک. خب اینم از خاطرهههه :  توی اسفند ماه بود که یه روز استاد خوبم جناب دکتر ز !
شهروز ورژن مذکر و اپدیت شده ی خودمه:)تفاوت های زیادی باهم داریم تو نوع نگاهمون به دنیا و زندگی خیلی باهم فرق داریم ولی در عین این تضاد ها و کشمکش هایی که باهاشون مواجه میشیم یه کششی این وسط هست که جفتمون خلع سلاح کرده.امروز که با شهروز حرف میزدم وقتی به خودم اومدم که از اموزشگاه باهام تماس گرفتن و پرسیدن چرا نمیام و من تازه متوجه شدم که ۲ ساعت و نیمه باشهروز داریم صحبت میکنیم و بدون اغراق من اصلا و ابدا متوجه نشده بودم و این اولین باری که چنین ا
من همیشه از پدر و مادرم متنفر بودم و هستم. مامان همه همکارام حداقل روزی ۱ بار زنگ میزنن و احوال بچه شون رو میپرسن ولی من برای پدر و مادرم اصلا مهم نیستم. گاهی فکر میکنم چون من شبیه به عمه ام هستم و مامانم همه عمرش از عمه ام متنفر بود و با عمه ام‌در رقابت بود، از من متنفره. مادر من همه عمرش در رقابت به عمه ام بود که زن داییم هم بود. حتی وقتی اون بچه سومش رو بدنیا اورد پدر و مادر منم تصمیم گرفتن بچه سومشون رو بدنیا بیارن که از اونا عقب نمونن.دایی و
از  پست قبل که بگذریم،میدونم مسبب قسمت زیادی از حس هام،  اینه که من این روزا تو دانشگاه و تو شهری که توش غریبه ام تقریبا بیشتر وقتا تنهام. بیشتر از فقط این روزا. مدت زیادی شده. نمیدونم چند تا پست قبل گفتم که دیگه با تنها بودنم بهم خوش نمیگذره قبل از همه ی این فکرها و تحلیل ها و واقعی بودن یا نبودنشون اینه که من مدت زیادیه خسته ام و تنها. شاید در ظاهر با کسایی که دوست بودم رفت و آمدی داشته باشم ولی بعد از چند بار نه شنیدن و نادیده
سلام  نمیدونم دیگه کسی حتی گذرش به این جا میوفته یا نه خاک عالم به سرم دیدی چی شد من الان دیدم از سال ۹۵ دیگه پست نزاشتم‌ چقدر فعال واقعا ولی  چقدر پیرشدم سه سال گذشته !!!!!!خیلی اتفاقی دلم خواست بیام این جا چقدر دلتنگ نوشتن بودم یه سوالی داشتم ادم اگه ساده باشه بده من امکان نداره تو یه جمعی باشم سر به سرم نزارن راستش من تا جایی که بهم توهین نشه ناراحت نمیشم اتفاقا باهاشون میخندم  ولی همیشه بهم میگن تو خیلی ساده ای که این قدر زود ب
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها