محل تبلیغات شما

نتایج جستجو برای عبارت :

بازمنوشبای تارتوی فراق یار

بیا تا بگم بی تو میمیرم عزیزم مرو اشک خون زه فراق تو بریزم مرو اشک خون زه فراق تو بریزم از این زندگی تو فقط سهم من هستی بهاره دلم همه دنیایه من هستی بهاره دل.زمان دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
مرگ در شعر فارسی - مولوی
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگو دریغ دریغ
به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد
جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد
فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد
تو را غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این
اینجا چلچله ها به روی نی می خوانندراز لاله های مانده را میدانندیک دسته پرستوی مهاحر اینجا از داغ و فراق لاله ها گریانندهرکس گلی به سینه اش بگرفته با زمزم عشق خاک گل را شسته   گوید گل عزیز و عریان خفته  از داغ و فراق تو همه حیرانندپاها ورم کرده از سختی راه چشم ها نمی خوابند از حسرت و آه دنیا ت در قاب تگاه از داغ و فراغ لاله ها می خوانندآفتاب تمی رسد بر عرصه خاک از کثرت سینه های سرخ و چالاکدشمن ستیزان غیور و بی باکاز
غم زمانه خورم یا فراق يار کشمبه طاقتی که ندارم کدام بار کشمنه قوتی که توانم کناره جستن از اونه قدرتی که به شوخیش در کنار کشمنه دست صبر که در آستین عقل برمنه پای عقل که در دامن قرار کشمز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیستجفای دوست زنم گر نه مردوار کشمچو می‌توان به صبوری کشید جور عدوچرا صبور نباشم که جور يار کشمشراب خورده ساقی ز جام صافی وصلضرورتست که درد سر خمار کشمگلی چو روی تو گر در چمن به دست آیدکمینه دیده سعدیش پیش خار کشمشیخ اجل سعدی شیرازی
لحظه های فراق و تنهاییحجمِ سنگینِ بودنِ بی توانتهای مسیرِ لبخند وابتدای شکستنِ بی توبی تو من از خودم گریزونمبی تو مثلِ یه بیدِ لرزیدهمثلِ باغی که رنگِ سبزش روفصلِ پاییزِ غصه یدهزیرِ شلاقِ دوری از دستاتروی قلبم هجومِ هاشورهاشکِ خشکیده روی گونه م رودستِ بارونِ غصه می شورهعقربک های ساعتم انگاربی تو با لحظه های من قهرنواسه برگشتنِ به اون روزابی توقف عقب عقب میرنلحظه های فراق و تنهاییلحظه های همیشه غمگینهبرفِ سنگینِ غصه ها هرشبروی سقفِ ت
چه شود که به یمن میلاد  خاتم اوصیا(عج)
به سر آید فراق و ظهور کند منجی عالم
به صداقت صادق قسم ، صادق میشوم به عهد و وفا
گر بی لیاقتم خدایا تو مرا لیاقت عطا فرما
به یمن وصال تو و جان سپردن در ره عشقت فردا ما بهشت است بهشت
و بدون تو زندگی رو به فناست بهشت که دور از تو برای خودمان ساخته ایم فردا
جهنم است جهنم
خدایا در زندون بی وفایی اسیر فراقم مکن
به خطا منتظرین خدایا زندانی نکن یوسف زهرا(س)
هرچند که زندانی ما هستیم در فراق يار
اتهام بی وفایی يار مرد
چه شود که به یمن میلاد  خاتم اوصیا(عج)
به سر آید فراق و ظهور کند منجی عالم
به صداقت صادق قسم ، صادق میشوم به عهد و وفا
گر بی لیاقتم خدایا تو مرا لیاقت عطا فرما
به یمن وصال تو و جان سپردن در ره عشقت فردا ما بهشت است بهشت
و بدون تو زندگی رو به فناست بهشت که دور از تو برای خودمان ساخته ایم فردا
جهنم است جهنم
خدایا در زندون بی وفایی اسیر فراقم مکن
به خطا منتظرین خدایا زندانی نکن یوسف زهرا(س)
هرچند که زندانی ما هستیم در فراق يار
اتهام بی وفایی يار مرد
من و جام می ‌و معشوق، الباقی اضافات استاگر هستی که بسم‌الله، در تاخیر آفات استمرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیستتو هم محتاج خواهی شد جهان دار مکافات استز من اقرار با اجبار می‌گیرند باور کنشکایت‌های من از عشق از این دست اعترافات استمیان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدمکه گاهی واقعیت با حقیقت در منافات استاگر در اصل دین حب است و حب در اصل دین، بی‌شکبه جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است
فردا اگر بدون تو باید به سر شود
فرقی نمی کند شب من کی سحر شود
شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود
رنج فراق هست و امید وصال نیست
این هست و نیست کاش که زیر و زبر شود
رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درددل کنم و دردسر شود
ای زخمِ دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی باخبر شود
موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذار گفتگو به زبان هنر شود
 
 " اشعار فاضل نظری "
سلام امروز از اون روزا بود دلم تنگ شد بدجور.مثل اون وقتا هوای تو بیشتر از قبل در پی نگاهم میزد.زل زدم به ان لاین بودنت ولی دم نزدم خوشحال شدم گوشه ای از این ديار روزمرگی زندگیت را دنبال میکنی.ترسیدم پی ام بدم.گفتم بهت قول دادم که مزاحمت نشم.نه حالا که دلتنگم نه هیچ وقت.آه چه زیباست فراق تو با همه دردها.خوشحالم روسفید این عشق شدم.اولین پست این وبلاگ نگاه کردم به خودم خندیدم چی بودم چی شدم پخته تر شدم.چه زود بزرگ شدم.عشق کودکانه جوانی به کجاها مرا
دانلود مداحی جواد مقدم شبی آخر منه دیوانه از فراق رخ جانانه
شب سوم ایام فاطمیه اول 1398هیئت بین الحرمین طهراننوحه زمینه
 
برای دانلود کلیک کنید
 
متن شعر مداحیشبی آخر منه دیوانه از فراق رخ جانانهدر هوای لب پیمانه ، رفتم و رفتم تا در مِیخانهمنه مجنون در به در ، زِ غیر جانان بی خبراز سر شب تا دل سحر ، گهی به دست و گهی به سرحلقه زدم بر در ، حلقه زدم بر درگفتم ای نازنین يارم ، ای که هستی دار و ندارمتا که هستم عشقتو دارم ، در فراقت بیقرارمرحمی ک
غزل از عطار | نی: جمشید عندلیبی | تار: داریوش پیرنیاکان | دستگاه: سه گاه | جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی/دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی/چون جان و دلم خ.گلدیس دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
ببین غم مرگ فرزند چه با حال مادر میکند؟
حال مادر بهمن ورمزيار بسيار بد است، او در غم فراق پسر جوانش که حکم اعدام برای جرم سرقت مسلحانه از طلا فروشی که بعد ا.رزا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دانلود اهنگ مرتضی جعفرزاده انتظار ، اهنگ مرتضی جعفرزاده به نام انتظار دانلود تمام اهنگ های مرتضی جعفر زاده دانلود آهنگ دله عاشق از مرتضی جعفرزاده 
دانلود اهنگ مرتضی جعفرزاده انتظار
متن اهنگ انتظار مرتضی جعفر زاده
باز منو شبای تار توی فراق يار گذشت همه روزای جوونیم توی انتظار گذشت
همه روزای جوونیم توی انتظار گذشت تا کی حسرت و دوری خدا تا کی صبوری
با غم دوری تو سر کنم من چجوری با غم دوری تو سر کنم من چجوری
هی ای دل عاشق این نبود حقت دس
۲۷۶- نظم پریشان یک دو جامم دی سحر گه اتفاق افتاده بود   وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب   رجعتی می خواستم لیکن طلاق افتاده بود در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر   عاقیت را با نظر بازی فراق افتاده بود ساقیا جام … نظم پریشان – یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود – غزل ۲۱۲ – ۲۷۶منبع : فالگیرفال حافظ آنلاین
از عجایب روزگار ما اینه که افرادی، بر خلاف فطرت انسانی، گریه بر فراق محبوب و مصیبت اونو نشانه افسردگی می‌دونن! اونم بدون هیچ دلیلی!!
مگه میشه گریه یعق.آرنیکا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
روایت و بیان خاطرات برداران شهید کاوسی فر به نقل از پدر و مادر شهیدان.
صفات روحی و اخلاقی شهیدان.
تحمل فراق و گذشتن از فرزندان در راه میهن.
غبار روبی و عطر ا.آرام دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد ؟بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد ؟به من که سوختم از داغ مهربانی خویشفراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد ؟سرای خانه بدوشی حصار عافیت اسـتصبا به طایر بی آشیان چه خواهد کرد ؟ز فیض ابر چــه حاصل گیاه سـوخته را ؟شراب با مـن افسرده جان چه خواهد کرد ؟مکن تلاش که نتوان گرفت دامن عمرغبار بادیه با کاروان چه خــواهد کرد ؟به باغ خلد نیاسود جان علوی مابه حیرتم که در این خاکدان چه خواهد کرد ؟صفای باده روشن ز جوش سـینه ا
مداحی نوحه در فراق امام زمان (عج) شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)
شور بسيار دلنشین و درد دل: چشمم به راه تا کی چشم انتظار باشم تا کی خمار چشم سرمست يار باشم با صدا.بهین دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
عشق را بد آموخته‌ایم. آموزگاران ما از کودکی تنها وصال آغوش را در ذهنمان زیبا پنداشته‌اند اما هیچ استادی نگفت که گاهی عاشق‌های واقعی، دوری و فراق را ناجی معشوقه خود می‌دانند. کسی که از دل فداکار آنها آگاه نیست.عشق گاهی نرسیدن است؛وگرنه زدودن فاصله‌ها را همه بلدند.!راتین رها - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲بارانم - وبنوشت رسمی راتین رها
بر دلم داغ تو مانده تا ابدبر لبم شعر نخوانده تا ابدیاور بشکسته بال سرخ پردشمن از بامم پرانده تا ابد*شعرها چون بغض مانده در گلودر کجا یابم تو را ? با من بگوعمر من در خوش خیالیها گذشتدر پی تو تا ابد در جستجو*وصل تو ممکن نگردد هیچ گاهچون پلنگی که جهد بر روی ماهرسم این دنیا بنا شد بر فراقبیژن و یوسف نگون در قعر چاه*آه از مکر و فریب روزگاربدگمانی در نهان و آشکارسایه ها هر روز بیش و بیشترسالهای گنگ و پوچ و پر غبار*میکده خالی ز خوبان این زمانپیر ما رفته
کوک می زند پلکهای از هم فراری ام را خیاط نابلد خواب.اما لعنت.  مرور می کند مرا و این روزهای بی برکت را که مثل نفسهای گنجشکی هراسناک از نگاه تیز عقاب . میان دم و باز دم بهت  گم می شوند اصلا برایم قصه بگو مادر بزرگ .از بس عاشق بود. چه میدانست فراق چیست ؟ می گفت ؛اگر پیش اویی باشی که باید. پیر نمی شوی و من دامنگیر نفرین کدام معشوقه بودمکه در تاریکی های نبودنش. هر ثانیه. صد سال نوری شکسته تر می شدم.آرشید
در عجبم از کسی که کوه را می شکافد تا به معدن جواهر برسد،ولی خویش را نمی کاود تا به درون خود راه یابد

.

.

.

الهی چون آتش فراق داشتی با آتش دوزخ چه کار داشتی . الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم . اکنون خود را می جویم ترا یافتم.
الهی بر عجز و بیچارگی خود گواهم و از لطف و عنایت تو آگاهم ! خواست خواست تو است من چه خواهم ؟ ( من چه دانم ؟)

.

.

.

الهی!خواندی تاخیر کردم.فرمودی،تقصیر کردم.عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.اگر گوییم ثنای
یکی از اساتید میفرمود: میدانید چرا روز اول ماه شوال را عید قرار داده اند؟! علتش این است که خواسته اند سر مردم را به این بهانه گرم کنند تا مبادا غم فراق و وداع ماه مبارک رمضان آنان را افسرده کند.
آری آن استاد از دنیا رفت ولی امروز صحیفه ی سجادیه ی امام زین العابدین را مطالعه می کردم که اتفاقا به دعای 45 از این کتاب رسیدم که امام سجاد این دعا را در وداع با ماه مبارک رمضان، هنگام رویت هلال میخواندند. 
  آن هم با سوز و گداز.
فقط به مناسبت پایان
بعضی وقتا میمونم بین دل بستن و دل کندن آخه نمیدونم کدوم کار درستهعاشق باشم فارغ از هر چی دلیل و منطقه یا اینکه سر عقل و منطق بیام :( بعضی موقع ها انقدر دلم میخوادش. انقدر برای اون آدم ذوق دارم :(اما من آدم ایده آل اون آدم شاید نیستم شاید الکی دارم انقدر ذوق میکنم نمیدونمممممخیلی سردرگم هستم +خود درگیری مزمن دارم :|+ نمیدونم که همین آدم صاف و ساده ایی  که هستم بهتره یا اینکه در مورد همه حس های درونیم نباید انقدر صاف و صادق باشم ؟+ دل
همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد~ ~ ~ همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد ~ ~ ~ خوابم از دیده چنان رفت که هرگز ناید~ ~ ~ خواب من زهر فراق تو بنوشید و بمرد~ ~ ~ چه شود گر ز ملاقات دوایی سازی ~ ~ ~ خسته ای را که دل و دیده به دست تو سپرد~ ~ ~ نه به یک بار نشاید در احسان بستن~ ~ ~ ساقی ار می ندهی کم ز یکی جرعه درد~ ~ ~ همه انواع خوشی حق به یکی حجره نهاد~ ~ ~ هیچ کس بی تو در آن حجره ره راست نبرد~ ~ ~ گر شدم خاک ره عشق مرا خرد مبین~ ~ ~ آنکه کوبد در وصل تو کجا باشد خرد~ ~ ~ آستینم ز گ
یک واژه ی سه حرفی بیهودهیک فریب غمگین پژمرده اگرحذف میشد از دفتر واژگان سرگردانپاک میشد از خاطر حزین شبانگاهانباز می گشت لبخند بر لبان خشک روزگارانعشق را می گویماین واژه اگر نبوداندوه فراق، جایش رامی داد به خنده های شکوفه ی صبحِگاهاناین واژه اگر خط می خوردیا که می رفت از خاطر غمین دربندانقفل ها باز میشد یکایک از زندانزنجیرها گسسته میشد از پایکوباناندوه از دفتر شعرهاچونان برگ های پاییزیمی ریخت بر زمین سبکروحانغزل ها شاد و مست سروده می شد
 
مناجات با امام زمان (عج)
مجموعه: آرامش سبز

مناجات با حضرت مهدی (عج)
 خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست   طاقت بار فراق این همه ایامم نیستخالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد سر مویی به غلط در همه اندامم نیست****درد و دل با امام زمان (عج)****گلچینها
 
مناجات با امام زمان (عج)
مجموعه: آرامش سبز

مناجات با حضرت مهدی (عج)
 خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست   طاقت بار فراق این همه ایامم نیستخالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد سر مویی به غلط در همه اندامم نیست****درد و دل با امام زمان (عج)****فان وسرگرمی
 
مناجات با امام زمان (عج)
مجموعه: آرامش سبز

مناجات با حضرت مهدی (عج)
 خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست   طاقت بار فراق این همه ایامم نیستخالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد سر مویی به غلط در همه اندامم نیست****درد و دل با امام زمان (عج)****گلچینهای گوگل
جای او این‌جا نبود. او یک " خدا اندیشِ به تمامه " بود. ناله‌هایش برای متاع دنیا و برای ازدست دادن سریر قدرت نبود. چرا که دنیا پیش چشمش کوچک می‌نمود، چنان که گویی با این جهان غریبه بود. امواج متلاطم اندوه کیهانی ، ساحل آرامشش را در هم می‌کوبید. رنج‌های متعالی هیچ گاه خانه‌ی دل و جان‌اش را ترک نکرد. چون بیگانه‌ای در این جهان زیست و تنها از این جهان رفت. خود را در غربتی محزون و دردناک می‌دید. از آن رو در وقت هجرت، با شادمانی و ابتهاج می‌
آهستگی:کنديارتفاع:بلندیاز ما بهتران:جناز نت ها:فااز وسایل آهنگر:سنداناعصار:قروناعلان:رکلامبا ناخن روی پوست کشیدن:خاراندنبالاپوش:ردابخیه:کن  بزرگ منشی:نببستر:جاپوشاننده:ساترپوشیده:پنهانتازه:نوجمع جانب:جوانبحضور ندارد:غایبحیله گر:شیادحیوان عظیم الجثه:فیلخوب تر:بهترخوب نیست:بدخودنمایی کردن:تظاهردرخت خوش قامت:سروراه:مسیررود آرام:دنساده لوح:زودباورسایه:ظلسپاس خدای را:بحمدللهصدای پاره شدن:جرصیغه عقد را خواندن:صیغه جاری کردنفراق
شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کَنعان گفت:
فراق يار نه آن می‌کند که بتوان گفت
دلخوشی امشبم اینه که به جای ۹۰ کیلومتر، فقط ۹ کیلومتر باهات فاصله دارم!!
بهت نزدیکترم ولی دلتنگیم بیشتره
به همه ی کسایی که امشب کنارتن حسودیم میشه
همینطور به هوای سردی که تو رو احاطه کرده
و اون گردوهای تازه ای که باهاشون پذیرایی میشین!
راستی وقتی شنیدم واسه اینکه بیای، زنگ زدی به مامانت باهاش هماهنگ کردی و ازش اجازه گرفتی کلی دلم برات قیژ رفت الهی خانومیتو من
/**/
/**/



 
, دانلود
Remix Mp3 آهنگ قلبم کوه درد مادر
, اهنگ مادر
, دانلود
Remix Mp3 آهنگ لالایی گرشا رضایی
, اهنگ لالایی گرشا رضایی
, کلیپ دل هواتو کرده خونه بی تو سرده مادر
, دانلود
Remix Mp3 آهنگ در فراق مادر محمدرضا طاهرخانی
, دانلود
Remix Mp3 اهنگ مادر ز من یادی کن
, کلیپ آهنگ مادر گرشا رضایی
, کد پیشواز مادر گرشا رضایی
,



درخواستی ریمیکس
دکلمه غزل آن که رخسار تو را با صدای نسرین محمدی   آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد               صبر و آرام تواند به من مسکین داد  وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت                هم تواند کرمش داد من غمگین داد  من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم                        که عنان دل شیدا به لب شیرین داد &nbs
چه فرقی می کند اینکه امسال هزار و صد و سی و نهمین سال غیبت باشد یا هزار و صد و سی و هشتمین سال، وقتی تمام این سال ها با خون دل گذشته و تمام تفاوتش یک سال خون گریه کردن بیشتر یا کمتر است. من نمی توانم جشن های نیمه شعبان را در خود هضم کنم. یا حضرت نور؛ تنها ما هستیم که می توانیم فرارسیدن هزار و صد و چندمین اندوه نیامدنت را مصرّانه جشن بگیریم. آدم چگونه شرکت کند در جشن هایی که با بهانه تو از گناه پذیرایی می کند؟ چطور می شود بهره برد از برخی شادی های غی
زن زیبا چشم:شهلااثر علی شریعتی:چه باید کردنامحدود:بی کرانآدم هفت خط و شارلاتان:قالتاقسخن بیهوده:یاوهاز حالات دریا:مدناشنوا:کرانجام حرکت بدنی:ورزشدرست کردن چای:دم کردنفیلمی با بازی لیلا حاتمی:لیلا  برگه فروش:فاکتورجنگ:رزمجنگنده:رزمجودودلی:شکمربوط به حمل و نقل:نقلیهحرامی:راهزنبازیگر فیلم پشت پرده مه:رزیتا غفاریجدایی:فراقهمسر مرد:ستفراق:قیاز مراکز استان ها:یاسوجپایبند:مقیدخرخر:خرناسشرمگین:خجلانیک خوشه:سنبلهخدمت:سرویسچندین فل
به نام هستی بخش احساسسلام بانوی من. سلام تنها به تو که یادت، تنها مایه آرامش شب های بی قراری من است.حالت چطور است؟ خوب هستی که انشاءالله. چه خوب است که این روزها بیشتر می بینمت و ظاهرا حالت بهتر شده. ظاهرا مشغله هایت کمتر شدند و فرصت های کوتاه برای لذت بردن اتفاق های زیبای اطرافت داری:)اتفاقی به زیبایی مهمانی چون خواهرزاده اتمحبوبِ من! شب دهم را در حالی برایت می نویسم که فردا، کلی آدم (فامیل های پدری) را دعوت کرده ایم افطاری. به قول معروف، از
​بسم المعطّرٌ الحبیبتصدقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم وُ زنده شدم تا کاغذتان برسد، این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده. زن جماعت را کارِ خانه وُ طبخ وُ رُفت و روب وُ وردار و بگذار نکُشد، همین بی‌همدمی و فراق می‌کُشد. مرقوم فرموده بودید به حبس  گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد. پری‌دُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیه‌چی‌ها بوده و او بی‌خبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف می‌کشیده.حی لایموت سرشاهد است که حال و احوال دل ما هم کم از غرفهٔ ح
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها