محل تبلیغات شما

یه چی همین اول کاری قراره این متن ابزود نوشته بشه چون همه ی جزییات دیروزو یهویی یادم نمیاد

یه چی این دوم کاری اگه مث من یه آدم جاجو-جاجمنتال خارجیا- یین و میخواین بخونین با ذکر "فاک یو آل" مطلبو به اتمام برسونین

یه جایی سوم کاری فک کنم تموم مدت با خودم درگیر بودم "who cares?"

ازونجایی که من بش گفتم بیا اینجه من اول رسیدم و منتظرش شدمبعد این یارو کافه ایه آخ آخ نگم! اونروزی که من و بچه های خودمون رفته بودیم شت مث برج زهر مار بود ساعت پنج قرار بود بیاد ده بار بهش زنگ زدم " آقا یخ زدم"-اتفاقا از حمومم مستقیما اومده بودم موهام خیس اولای دی بود لباس گرمم نپوشیده بودم اصن نگم- ساعت پنج و نیم اومد وقتی درو بازکرد فهمیدم شت این همون یاروییه که از ده بار داره اینجا مارش نظامی میره هی به دورو ورش نگا میکنه بعد میره تو کوچه! -نمیری درو باز کنی!- حالا جدای ازین دیروز هی لبخند "هی خوش اومدین به به قدم رنجه فرمودین" منم علاوه براینکه مات و مبهوت مونده بودم خندم گرفته بود آخه بشــــــــر!

خلاصه اقاجان ما رفتیم روصندلی کنار پنجره نشستیم هی منتظر موندیم هی منتظر موندیم هی! بعد اصن ازینجا ده دقه اسکیپ میکنیم میریم بعدی!

اومدن حسامو که نمیخوام خیلی با شکوه تعریف کنم ولی اصن من از اول تا آخر هی تلاش میکردم دستاشو نگیرم! اصن اونجایی که اومد من تا به خودم اومدم حس آدمیو  که دستشو برای سلام احوال پرسی نیم متر میاره بالا رو داشتم بعد یادم اومد که اوه شت نه این خوشش نمیاد یا حداقل با اون فانتزیایی که تو ذهنش از گرفتن دست "معشوقش" داره من دارم چه گهی میخورم!؟ هیچی دیگه نفهمیدم چجوری بود چجوری شد که دستَ رو سریع کردم تو جیب نداشتم و ازین لبخندای " هیچی نشده ولی تو باور نکن " زدماونجاییم که داشت حرف میزد تموم لحظاتی که به صورتش نگا نمیکردم مغزم خیلی خودکار داشت محاسبات چجوری دستشو بگیرمو انجام میداداینجاهم خب که چی ؟! دفه ی قبل همش دستش زیر میز بود الان هی دستش جلو چشم بود هی.!اه نگم دیگه دستشو ت میدا بعد من مث پیشیه هی میخواستم بگیرم دستشوبعد سانس آخرم وقتی آژانسه من اومد که برسوندم خونه و اون گفت که پیاده میرمو من گفتم بیا باهم بریم بعد گفت نه ولی نگرانتم اینجوری بودم تموم مدت خدافظی" دستتو بده دستتو بده دستتو بده" اَه شت چه پست هیستریکی شد تا اینجا!

بعد سانس بعدی اونجایی بود که گفت چی شده؟؟-با ازون قیافه های حتم دارم روحت جلو رومه نه خودت- بعد من همش اینجوری بودم نه به جون تو دلم بیرون میخواس همین بعد هی پرسید درسا چطوره؟ اقا من از همون لحظه به عمه ی عطار -ائمه ی اطهار شاید!- ایمان آوردم الان که نگا میکنم بازم میبینم معجزه بود که سرشو نذاشتم لب باغچه بیخ تا بیخ ببرم! خدایا امداد های غیبیتو شکر! بعدشم داشت میگفت "تو یه جو عقل نداشتی که فک کنی ممکنه من فورجه داشته باشم بیرجند نباشم؟" بعد من دوباره به خدای تبارک و تعالی ایمان آوردم که این هم بیرجند بود و هم فورجه نداشت و هم سریع پیاممو جواب داده بود و هم اومده بود و هم

نه خداییش با اینهمه معجزه میشه من ایمان نیارم

بعدشم خدارو شکر فهمید من علاقه ای به بحثهای کرسی شعریه درسی ندارم و رفت سراغ کتاب و فیلم و اینا که من اینجوری بودم

Image result for happy face

 اون ته مها هم من هی استرس اینو داشتم که وای مامانم منو میکشه شب بیرونم هیم بحث عمقی میشد هی منم تم اینایی رو داشتم که میخوان به ساعت نگا کنن ولی بین moral dilemma  موندن

بعد همونجا دقیقن همونجا بحث به نقطه ی حساس کوبریک رسید بعد منم که رو کوبریک کراش دارم-حداقل روی کارای آخرش- اینم هی میگفت نولان بهتره بعد من اینجوری بود "میکـــــــــــــــــشمت" بعد اونجاییم که داشت میگفت از پازولینی محبوب قلبها، سلطان سینما، امپراتور مسائل منشوری، خوشش نیومده من اینجوری بودم " یو آر الردی دد به ارواح عمت"  آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه چرا؟

در پایان مث این کتابای زبان اصلی سئوالاتی که مطرحه رو اینجوری بیان میکنم که ببینم چقدر درک کردین موضوعو

- چرا دیفالت نمرد؟ چگونه قرار بود به قتل برسد

- چرا من اینقد ذکاوت  به خرج ندادم که اون کافه لاویز برم و حسامو از همون بالا پرت کنم پایین؟

- چرا حسام گونه محدود در خطر انقراض محسوب میشود؟

- چرا همه ی سئوال ها با چرا شروع میشه؟

- چگونه یک نئو نازی  نئو نازی نیست؟

- آیا من یک زمین صاف گرا هستم؟

- پشام یا برگام؟ لذت یه "وای پشمام ریختم" از ما دریغ میکننای فاشیست های بو گندو!

- گزینه ی درست را انتخاب کنید:

1)کوبریک بزرگترین کارگردان قرن است

2) دارن آرنوفسکی نون به ارز روز خور است و فیلم های وی نصیحت گرانه هستند

3) من از پالپ فیکشن به دلایل نفهمیدن بسیار خوشم می آید

4)همه ی موارد

- چرا فلسفه ی منو یدی عبضی؟ آیا من توهم زدم؟

- این سئوالات مزخرف است؟

1)به درک که مزخرفه

2)فاک آف

3) فاک یو آل

-آیا هالوکاست واقعی می باشد؟

- آیا اشتباه تلفظ کردم هالوکاست رو؟

- ایا مشخص شد من خوشگل نیستم؟



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها