محل تبلیغات شما

امروز زنگ زدم به عمه.چند بار.جواب نداد.دم غروب زنگ زد.گفتم میشه بیایید پیشم.گفت چیزی شده؟ بگو به عمه، حالت خوبه ؟.گفتم اگه میشه بیایید خونمون، حرف بزنیم یه کم.گفت نگرانم کردی خوبی سارا؟ گفتم نگران نشید چیزیم نیست.

گفت امشب نمی تونم عزیزم ولی فردا حتما میام پیشت، اصلا افطار میام پیشتون خوبه؟ببین چه زرنگم سریع خودمو دعوت کردماصلا همگی میاییم.

خندیدم، گفتم خیلی هم خوبه عمه زرنگ پس تا فردا.

ولی وقتی قطع کرد فقط گریه کردم.عمه رو خیلی دوست دارم خیلی خوبه،مهربونه، ولی بیشتر وقتا وقتی کارش دارم وقتی میخوام که پیشم باشه،نیست، چون وقت نداره چون میخواد که یه دکتر باشه.

می دونید.دوست داشتن دکترا کار اشتباهیه ، دل بستن به دکترا کار غلطیه، دکترا فقط باید دکتر باشن،فقط دکتر.نه مادر نه پدر نه عمه نه عمو نه دایی نه خاله نه.،،فقط دکتر.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها