محل تبلیغات شما

منتظر بودم قطار بیاد ، یه خانم که پشت به من  ایستاده بود ، داشت یه چیزی رو به موهای سر یه دختر دیگه می بافت. از بار اضافی نداشته اش می شد فهمید که فروشنده نیست ، برعی که موهاش در حال بافته شدن بود. بعد یهو پرسید چندساله کار می کنی و اوایل چی می فروختی و اینا. یکم که گذشت گفت قانون جذب می دونی چیه ؟! و شروع کرده با حوصله توضیح دادن. منم تحت تاثیر صحبت هاش ، وقتی رسیدم گفتم ببین ، اینجا رو خوب خوب خوب ببین و نگاه کن ، چون قراره محل کارت باشه و هر روز بیای اینجا و کار کنی. این چیزیه که واقعن می خوام.
برعکس شادی که گفت جلسه آخر بود ولی حالا دفعه بعد هم محض چک کردن بیا. 
مهتابی هم گند خورد بهش. 
دل و دماغ هم نداریم. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها