اصرار اصرار که بیا بریم کنسرت علیرضا قربانیگفتم تو که میدونی من دو تا آهنگشو بیشتر دوست ندارم،دوباره اصرار که بیا بلیت بگیرم با هم بریم هر جا تو خسته شدی میایم بیرون از سالن،خوبه؟گفتم عمرا،من کنسرت سنتی بیا نیستم.خلاصه راضیش کردم برای خودش بلیت بگیره و بدون عذاب وجدان بره کنسرت.
اواسط کنسرت،موقع تایم استراحت زنگ زد رو گوشیم،از اونور خط مدام میگفت من خوابم گرفته،اگه بودی که اینجوری نمیشد که.خندیدم گفتم اتفاقا اونجا بودم من زودتر از تو خوابیده بودم.قبل قطع کردن قول داد دیگه کنسرت تکی و مخصوصا کنسرت سنتی نره.
ولی من که خام نمیشم که،گفتم صبر کن ماه رمضان تموم شه یه چند تا کنسرت پاپ تنهایی میرم تا یاد بگیری بدون من جایی نری :)))) :کینه ی بعد کنسرت :دییییی
درباره این سایت