- هوای بیرون حدود 60 درجه فارنهایته یعنی یک روز بی نظیر زمستانیه ملایم، اتاق من اما بشدت گرمه و با اینکه لباس بدون آستین پوشیدم و پنجره هم بازه دارم همینطور عرق میریزم و دلم یک نسیم خنک میخواد.
- .روز آرومی بود صبح training داشتیم و بعد ش قرار بود جلسه مگی برگزار بشه که مامانش بعد از کلی منتظر گذاشتن ما تماس گرفت که نمیاد. بقیه وقتم بیشترش توی کلاسها گذشت . توی کلاس آشپزی ( آشنایی با غذا ؟)میس H به بچه ها ی 4 ساله کمک کردم . غذای خوشمزه ای درست میکردن شامل سبزیجات تفت داده شده و پلو؛ چیزی شبیه غذاهای چینی. بوی خوب غذا همه طبقه سوم رو برداشته بود.بوی امن و خوشایند خونه میومد اونهم یک خونه ایرانی. انگار که یک مادر ایرانی داره پیاز داغ خورشتش رو آماده میکنه و برنجش داره روی اجاق دم میکشه. توی کلاس به بچه های ی4 ساله یاد دادم که چطور کلم رو با چاقوهای پلاستیکیشون خرد کنند و خیلی هم خوش گذشت.مواد اولیه غذاها همه ارگانیکه و خانم H شخصا از بازارهای آخر هفته محلی میخره و یا از باغچه میچینه.( توی پاییز و بهار)
- فردا که بچه ها تست دارن میمونه پنجشنبه و جمعه این هفته و 5 روز هفته آینده یعنی حداکثر تا 7 روز کاری آینده باید ارزیابی بشم. . بعدش هم که دومین تعظیلات زمستانیه. خدا کنه ارزیابی بخیر بگذره.
- امسال لطف کردن یک هفته تعطیلات اضافی توی ماه فوریه بهمون دادن.با اینکه کمی برای برنامه ریزی دیره اما دارم فکر میکنم یک جایی برم شاید مایامی؟ یا شاید یک جای خلوت تر ؟یا وست کی؟ببینم چی میشه.
- دیروز به دوستم میگفتم که یک دوست پسر لازم دارم. مشخصاتشم گفتم و یاد ترانه زیبا شیرازی افتادم "من بدنبال یک کردم" شاید با صدای بلند گفتن کمک کنه تا گوش کائنات بهتر بشنوه
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت