این اواخر ک تو اینه نگا میکنم میدونی چشمام سیاهیش کمرنگ شده
حسش شبیه زمانیه ک سرما میخورم
انکار چشمام باهام قهر میکنن
انگار خسته شدن سر چیزای الکی گیر دادم بهشون
کاش راه میرفتم یه مسافت طولانیو خیلی طولانی خیلی زیاد
پ ن:میدونی ک فراموشمیکنی. نه!
؟
معلومه ک میدونم
حتی میدونم بهتر از قبل میشم
میدونم از پس هرچیزی برمیام
میدونم از لین ببعد دنیامو کسی نمیتونه بگیره
میدونی بموقع اش بهترینا میاد نه؟
معلوم ک میدونم حتی شک ندارم
پ ن:ورم دندونم خابیده بیشترش ینیچیکارکنم؟نرم دکتر؟
بمونه اخر اسفند؟
هوم؟
درباره این سایت